انسان سالم به اندازه ظرفیتش، سر در حقایق زندگى میکند. اگر اصلا برایم مهم نباشد که چه بر سر همسایه و همکار و هم میهن می آید که میشوم آدمى بی ارتباط با محیط زندگیم؛ اگر چنان درگیر مشکلات مردم بشوم که فکر و قلب و تدبیرم توسط غمها اشغال شود، کمکى نخواهم نتوانست کنم عملا و فقط بارى میشوم به دوش اطرافیان
این روزها اخبار افتضاح تلاطم اقتصادى و فساد بعضى مسوولین و ظلم آنانکه انتظار میرود اهل عدل باشند ما را زیر شلاق گرفته است،
من دوران بدترى را هم دیده ام و بجاى توجه بیمورد به رسانه هاى مخرب ذهنم، توجهم را بیشتر به کارم معطوف داشته ام به جاى حرص خوردن، کلى افکار و ایده هاى خوب و خلاق تو همین شرایط به ذهن آدم میرسه ( یادمه تو تحریمهاى دوره آقاى احمدى نژاد دوستى جوان رازدر شوشتر دیدم که حوضچه پرورش ماهى راه انداخته بود و صادراتى عالى به عراق داشت) البته باز کسانى هستند که الان مینویسند تو نفست از جاى گرم بلند میشه و … من فکر میکنم آدمها ادبیات خود تحقیرى و شکست را انتخاب میکنند و من نمیتوانم جز نشان دادن یک مسیر طى شده موفق، کارى بیشتر کنم.
امیدهاى جدید را کشف کنید وقتى همه دارند خود را میبازند، توانگر حل مساله میکند و هضم مسائلى که هنوز حلشان نکرده است
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.