نوشته‌ها

همسرم لغزش دارد، خیانت می کند، بهش که دلایل واضح را نشان می‌دهم، توجیه می‌کند و با عجیب ترین تحلیلهاى احتمالات سعى دارد متقاعدم کند که بدبینم …
همسرم توهین می‌کند و تحقیرم و بعد التماس می‌کند که دوستم دارد و همه زندگى ها همین است…
همسرم بدبین است و دائم گوشى من را میجورد و آبرویم را نزد همکارانم چند بار برده ….
وقتى حس می‌کنى یک مساله اى اشتباه است، باید از زوج درمان کمک بگیرید تا موضوع حل شود، زوج درمانى فرصت می‌دهد به شما که الگوهاى اشتباه را بشناسید و درستش کنید؛
اگر امتناع می‌کنید یا همسرتان زیر بار نمی‌رود، بزودى سراغ وکیل خانواده خواهید رفت!
یا به یک نکبت کامل و از دست دادن جوانى تان خواهید افتاد.
ممکنه یک آدم عوضى را دوست داشته باشم؟ بله متاسفانه.
چو دوستش دارم یک مقدار باید امید داشته باشم؟ شاید! چیزى که رابطه را نگه می‌دارد دوست داشتن خالى نیست؛ تعهد جدى به بهبود رابطه و عدم تکرار اشتباهات واقعى است! وگرنه یک آدم بدبین همیشه کارهاى شما را مشکوک می‌پندارد و خودش در واقع اصل جنس است! اشتباه دیدن زندگى.
بسیارى از کسانیکه شما را به ماندن در یک زندگى پرتنش و … تشویق می‌کنند حتى یک روز تحمل بودن در جاى شما را ندارند و فقط از روى ترسهاى خویش است که دست به عمه تراپى می‌زنند!
با جرات بایستید روى این حرف که مشکل باید حل بشود و خلاص.
آقاى دکتر! این حرف تشویق به طلاق نیست؟
پاسخ : وقتى رابطه اى عفونت زده است ( تحقیر مدام، توهین، ضرب و شتم، خیانت، قطع روابط جنسى به قصد تادیب و تکرار اعتیاد و قمار و …) باید عفونت را رفع کرد وگرنه هر دو نفر از دست خواهند رفت از نظر روانى. طلاق هم یکى از انتخابهاست وقتى بهبودى در کار نیست.
من چنانکه ازدواج مثبت را ترویج می‌کنم، خجالت نمی‌کشم از طلاق درست هم دفاع کنم.

ازدواج مقوله ای است که برای آن از یک طرف نباید وسواسی شد و از طرفی نباید بی محابا بود. من قویا معتقدم ازدواج مقوله ای است که هم جنبه های روحی روانی دارد و هم عاطفی و هم حقوقی. ازدواج یک رابطه نیست که اگر خسته شدیم و دلمان را زد بیخیالش شویم
اما در این مقوله جذابیت فیزیکی چرا مهم است؟ دلیلش به راحتی قابل اثبات است. چون بالاترین میزان طلاق در کشور ما به خاطر مسائل جنسی است (کنگره کشوری سلامت خانواده ۱۳۸۸) و خودبه خود بخشی از مشکلات جنسی، ناشی از عدم دقت در این زمینه در مراحل انتخاب است اما آیا جذابیت فیزیکی یعنی زیبا بودن؟خیر! کسی منکر این نیست که زیبایی خود به خود، آدم را خواستنی تر و جذاب تر می کند ولی نکته این است که جذابیت ترکیبی است از جذابیت فیزیکی به علاوه جذابیت رفتاری

آنچه پدر و مادران به ما نگفته‌اند

شما (شبنم خانم) در یک ارتباط عاطفی قرار دارید (با سپهر) ، اوضاع معمولی است ولی به دلایلی متعدد رابطه مشکل دار میشود و چیزهایی در طرف مقابلتان میبینید که هضمش دشوار است ، تقلا میکنید رابطه را حفظ کنید ولی دور شدن طرف مقابل بیشتر میشود ! کلافه شده اید که چه باید بکنید ؛ نزد مشاور میروید که درست بشه اوضاع ولی بدتر میشه زیرا از سوی سپهر ،متهم میشوید که از جاهای دیگه دارید خط میگیرید! حال خرابی ها شروع میشود تا اینکه رابطه به قهقرا کشیده میشود و تمام !

مدتی میگذرد تا موضوع را بتوانید هضم کنید …نوشتنِ درباره این دوره درماندگی آسان نیست به ویژه آنکه این جمله نیز غلط است که “زمان میگذرد و حل میشه ” الغرض ، تصمیم میگیرید که به زندگی برگردید .

در جریان زندگی عادی افتاده اید که توجهاتی از بقیه دریافت میکنید و پیشنهادهایی ؛بقیه ای که حتی شاید قبلا آرزوی بودن باهاشون را داشتید . وارد رابطه میشوید و هر چی میگذره میبینید که عوض شده اید و گاهی اوقات طرف را تحویل نمیگیرید و حتی بی دلیل آزار میدهید. طرف تقلا میکند رابطه را درست کند و شما باهاش همکاری نمیکنید !

بگذارید همینجا هشدار اصلی ام را بدهم :
شما بخشی درونتان پیدا کرده اید به نام سپهر خانم که دارید با بقیه زندگیش میکنید. بخشی خطرناک ، آزرده و پر از خشم که ناگهان در رابطه بعدی تان میاد بالا ! شما خود سپهر را ( که چقدر شما را آزرد ) شروع به زیستن میکنید . اینجاست که مکانیسم خشم و درماندگی نسبت به بیرون ( سپهر و امثال او) به سمت خودتان سوگیری میشود و شما از خودتان نیز متنفر میشوید . این کار اشتباه است . هر آدم بالغی باید مراقب باشد تاثیراتی که از بقیه روابط جدی اش دریافت میکند ، قطعا بخشهایی معادل در زندگی او ایجاد میکند که ممکن است بدون کنترل او ، شروع به زیستن آگاهانه بکنند.

جالب است بدانید این مکانیسم روانی را شما قبلا تجربه کرده اید :
ما اگر پدری مهربان داشته باشیم ، در روابطمان محتمل است مهربانی از جنس پدر را با بقیه زندگی کنیم یعنی ما هم در دریافت ویژگیهای مثبت ، هم ویژگیهای منفی از این مکانیسم استفاده میکنیم. به همین دلیل شاید لازم باشد که در انتخاب دوست باید دقت کنیم زیرا رفتار بد دوست میتواند تمساح درون خود ما را بیدار کند و بالعکس مجاورت با افراد سالم ، ما را به سمت تعادل و سلامت روان پیش میبرد

عرض آخر :
وقتی رابطه ای به شکلی آزاردهنده تمام میشود که یک نفر شما را کنار میگذارد یا خیانت میکند یا…، باید ضمن سوگواری بر خود و دردهایتان مراقب باشید که حتما اون رابطه را در خلوتتان با درایت و بالغانه بررسی کنید و تصمیم بگیرید زین پس چگونه باشید و چگونه نباشید. مشاور حاذق اینجا میتواند به شما مقداری کمک بکند که متوجه باشید هر تجربه افسردگی ، روح ما را باردار نوعی تازه شدن از خودمان میکند. مراقبت از این جنین ، سقط نکردن آن یا ناقص الخلقه بارنیاوردنش وظیفه بزرگیست که زندگی برعهده مان میگذارد

👈آموزش غیرحضوری پس از جدایی عاطفی و طلاق (با تدریس دکتر شیری)

پس از جدایی عاطفی و طلاق

 

هرچند طلاق امری نا خوشایند است اما حتما در پاره ای از موارد بسیار کاری حکیمانه است تا دو نفر بتوانند رشد خود را فارغ از دیگری طی کنند.
گرفتاریهای پس از طلاق هم شامل مرد می شود هم شامل زن ؛ در این سلسله نوشتار ، به طور خاص به گرفتاریهای زنان آنهم دسته ای از ایشان که جوان هستند ، توجه بیشتری شده است.
مسائل و گرفتاریهای زنان جوان پس از متارکه را به سه دسته کلی تقسیم کردیم:
۱٫ گرفتاریهای زن با درون خودش
۲٫ درگیریهای زن درون خانواده اش پس از متارکه
۳٫ گرفتاریهای زن جوان متارکه کرده در جامعه ایرانی: ۳ دسته میکنیم: استرس های تا طلاق؛ خود طلاق؛ استرسهای پس از طلاق

توصیه های متخصصین به والدین دختر متارکه کرده
* به دخترتان کمک کنید که در طول افسردگی پس از طلاق، درسهای زندگی گذشته اش را به روشنی دریابد تا با آگاهی به خودسازی بپردازد.
* هرگز با دفاع بی منطق از دخترتان ، به او دلداری پوشالی ندهید.
* حتما به استقلال درونی دخترتان توجه کنید: قوانین زمان دختری او در خانه شما ، الان موثر نخواهد بود.اگر برایتان مقدور است در منزل خود استقلالی نسبی از جهت امکانات برای او فراهم کنید.
* خود را بیش از حد مقصر ندانید و خودتان را مسوول ناکامی زندگی دخترتان ندانید زیرا باعث میشوید که دخترتان سهم خطاهای خودش را نبیند.
* اگر شما نیز با دخالتهای سابق خود باعث طلاق دخترتان شده اید، شجاعانه از او عذرخواهی کبید تا بتواند به شمادوباره اعتماد کند.

والدین محترم ! اکیدا بقیه فرزندانتان و فامیل و آشنایان را از هرگونه دخالت ( دلداری ترحم ، غیرتی بازی و…) در زندگی دخترتان بر حذر بدارید . این دخالتها دخترتان را متلاشی میکند.
والدین عزیز ! دخترتان اجازه دارد که پس از بازسازی روح و روان خود و فراگیری درسهای شکست و افسردگی ، به جامعه برگردد و به اشتغال یا تحصیل یا رابطه عاطفی بپردازد.
اجازه دهید دخترتان کم کم روی پای خودش بایستد و تا زمان استقلال نسبی مالی از او حمایت کنید.

* مادران محترم ! گرچه لازم است که به دخترتان فضای گفتگو بدهید اما مراقب باشید که با دلسوزی خود ، سطل زباله احساسات منفی او نشوید
* والدین محترم ! نگران نباشید! اگر درست با دخترتان رفتار کنید نه تنها به دام نمیافتد بلکه به ازدواجی مناسب نیز پای خواهد گذاشت.

بیایید بررسی کنیم سیر استرسهای فزاینده ای را که یک زن تحمل میکند:

استرسهای زن تا طلاق
درگیریهای متعدد در زندگی با شوهرش ، لجبازی ، دعوا و مرافعه و چه بسا ضرب و شتم و نا امنی جانی : احتمالا اوائل از خجالت یا ترس ، چیزی از این مسائل را با خانواده خود در میان نمیگذارد (احساس تنهایی مخرب)
فشار به حدی میرسد که بزرگترها پادرمیانی میکنند(استرس بی آبرویی جلوی بزرگترها)
زن و شوهر در حضور بزرگترها تعهداتی میدهند و با امیدی نصفه و نیمه و با کلی اگر و اما دوباره از نو زندگی را شروع میکنند( استرس شروع دوباره )
پس از مدتی متاسفانه دوباره دعواها شروع میشود و این بار نا امیدی شدید بر زن حاکم میشود( دیگه درست بشو نیست!)
کم کم زمزمه های طلاق در ذهن زن آغاز میشود (ترس شدید از اینکه بازی تمام شد و تو باختی! )
بی اعتمادی شدید زن به تصمیم خود که” نکنه اشتباه کنم ؟ “نکنه من واقعا پر از عیب هستم ؟” و صدها نکنه و ابهام و تردید …
فاجعه مشکلات حقوقی طلاق شروع پروسه متارکه برای زن بسیار در ایران سخت است . متاسفانه به شهادت اکثر بانوان و بسیاری از حقوقدانان ، زن اگر هم محق باشد در احقاق حق خود با موانع زیادی روبروست که به پاره ای از آنها اشاره میکنم :

عدم آشنایی با ریزه نکات حقوقی : البته خوشبختانه مدتیست که دوایر راهنمایی و ارشاد در مجتمعات قضایی تاسیس شده که تا حدی به مراجعین در پیدا کردن مسیر راهنمایی میکنند ولی واقعا چه انتظاری داریم که با اینهمه مراجعین زیاد به دادگاههای خانواده ، چقدر میتوان از پرسنل قضایی انتظار داشت؟

محیط بسیار مخرب دادگاهها برای روح زن : هر کس که به هر علتی به مراکز قضایی مراجعه میکند به شدت دچار خستگی روح میشود زیرا تشزیفات اعصاب خوردکن اداری و امضا و شماره نامه و …از ده جا گرفتن و صف و نوبت و انتظار و بعضا مشاهده مستقیم دعواهای دیگران و شنیدن درددل جانسوز سایرین و متاسفانه ،بعضا حضور مخفی شکارچیان عفاف در حول و حوش زنانی که به دنبال پناهگاه به دستگاه قضایی پناه آورده اند ، همه و همه به شدت به روح زن آسیب جدی وارد میکند.

هزینه بالای وکالت و کلا طرح دعوا در دادگاه(وقتی و پولی): قطعا داشتن وکیل برای مساله طلاق بسیار توصیه میشود اما چند درصد زنان ما توان مالی برای داشتن وکیل زبردست را دارند؟

عدم درک بعضی از قضات محترم از عمق گرفتاری یک زن : هرچند که نباید از تحولات چشمگیر دستگاه قضایی در دوران اخیر ،چشم پوشید اما به واقع باز هم لازم میبینم که از نگاه بهداشت روان نیز به بعضی نکات اشاره کنم. ضمن احترام به همه قضات ومسولین حقوقی ، دست نیاز به سوی همه شما بزرگواران دراز میکنم تا واقعا کمکی به مردمی کنیم که یک پای در دادگاههای شما دارند و پای دیگر در مطبها و کلینیکهای ما. مثال تلخی را به عنوان دیباچه این بخش تقدیم میکنم:

* مشکلات جنسی در روابط زناشویی : خانم ۲۱ ساله ای با همسر۲۵ساله خود برای مشاوره مسائل و مشاجرات بین خود به مشاور مراجعه کردند و مشاور پس از ۵ جلسه دریافت که بیشتر ریشه گرفتاریهای این زوج در ناتوانی جنسی مرد قرار دارد . مشکل روان پزشکی مرد این بود که وی نسبت به همسر خود ، انگیزه لازم مسائل زناشویی را نداشت و فقط هم نسبت به همسر خود این مشکل را داشت . زن پس از ۲ سال تلاش برای بهبود این مشکل و مراجعه زوجین به پزشکان مختلف نهایتا دریافت که کاری از پیش نمیتواند ببرد و لذا تقاضای طلاق از شوهرش کرد ( چنانکه میدانید در شرع مقدس و مترقی اسلام ، مردی که ناتوانی وظایف جنسی داشته باشد ، کفایت زوجیت ندارد و مراحل طلاق برای او جاری میشود ) مشکل اینجاست که شوهر حاضر به قبول مشکل نبوده و طلاق نمیدهد و ماههاست که از خانه رفته است و عملا شکایت و دادخواست طلاق و … در روندی نفسگیر و طولانی افتاده است و گیریم که حتی دادگاه اگر به او دسترسی داشت ، اثبات ادعای زن بیچاره بسیار سخت است! ببینید به همین راحتی سالهای جوانی زن تلف میشود و او از لذت داشتن همسری سالم و فرزند محروم میگردد.
بسیاری از زنان از طرح اصل مشکل خود هم با پزشکان و هم با قضات میهراسند (نظیر اختلالات جنسی شوهر )

*مثال دیگر در مورد زنانی است که شوهرانی شکاک paranoid دارند. مردان پارانویید معمولا از نظر اجتماعی موقعیتی خوب دارند و چه بسا تحصیلات و شغل و درآمد خوبی نیز داشته باشند . پیش از ازدواج دختران بعید است که متوجه این اختلال شخصیت خطرناک بشوند (متاسفانه معمولا ما دوران آشنایی پیش از ازدواج (نامزدی) را به تنها کاری که نمیپردازیم ، مسائل مهم اخلاقی و شخصیتی نامزدمان است! نه میبینیم چگونه عصبانی میشود؟ چگونه نسبت به بقیه واکنش نشان میدهد؟) پس از ازدواج وقتی زن با پدیده بدبینی شوهر مواجه میشود ابتدا به خود میگوید که باید از شوهرم اطاعت کنم و به ویژه بعضی افراد شکاک با ظرافت تمام از توجیهات دینی برای سیطره خود بر جان و روح زن و فرزندان سوء استفاده میکنند ( در حالیکه در سیره نورانی پیامبر اسلام و ائمه اطهار هرگز چنین برخوردهایی را با زن نمیبینیم) زن بیچاره از پرداختن به کوچکترین نیازهای طبیعی خود (مثلا تلفنی حال خانواده اش را پرسیدن) محروم میشود و کم کم مرد شکاک با تهمتهای خانمانسوز خود روح زن را به لجن افترا میکشاند.شاید برایتان جالب باشد که بدانید کمتر کسی حتی خانواده خود دختر ، نمیتوانند باور کنند که دخترشان را دست هیولایی داده اند که ظاهری بسیار مطلوب در اجتماع دارد. حال به آگاهیتان می افزایم که پارانویا (بدبینی) درمان دارویی ندارد و بسیار سخت به روانکاوی و سایر درمانهای روانپزشکی پاسخ میدهد. شما ایا با چنین همسری ادامه میدهید؟ منهای تعدادی از قضات آشنا به این نکات ریز روانشناسی ، سایرین ، به شکایات زنان این مردان در دادگاهها توجهی شایسته نمینهند و پرونده را به مسیر پر پیچ و خم اداری میسپارند و فراموش میکنند که زندگی با آدم پارانویید چقدر خطرناک و مخرب است.
معمولا زنان با گذشتن از حقوق خود طلاق را بدست می آورند و چه بسا هزینه های بیشتر نیز میدهند که بچه را نیز با خود داشته باشند.
گفتیم که زن متارکه میکند و حال باید به خانه پدری برگردد( اگر چنین جایی داشته باشد وگرنه مستقیما به وانفسای جامعه وارد میشود) مسائل خانه پدری را نیز در جلسه قبل گفتیم . همینجا لازم است از پدران و مادران فهمیده و خردمی یاد کنم که پس از شکست ظاهری دخترشان با چه صبر و عطوفتی به فرزندان خود امیدی دوباره برای شروع دوباره میدهند. اما نوعا اتفاقات از همین نوعیست که خدمتتان ارائه میشود.
زن جوان باید باری خود کاری بکند و اول از همه به فکر استقلال مالی میباشد تا از زیر دین خانواده تا حدی خارج شود.

منابع این بحث:
۱٫ jung,aspects of masculine- edition 2003 /Routledge publisher
۲٫ انسان در جستجوی هویت خویش – کارل یونگ –ترجمه محمود بهفروزی –انتشارات گلبان
۳٫ انسان و سمبولهایش –ماری لوییز فون فرانس

 

👈 جهت دسترسی به آموزش غیرحضوری «پس از جدایی عاطفی و طلاق» با تدریس دکتر شیری، تصویر زیر را کلیک نمایید:

 

✍ پرسش:

زنان مطلقه‌ی دارای فرزند که شانس ازدواجشان کم است، برای اینکه اشتباه نکنند و زنگ تفریح آقایون نشوند، چه‌کار باید بکنند؟

می‌خواستم بدونم آیا از نظر روانشناسی، ازدواج با مردی که متأهل است را ـ به عنوان زن دوم ـ قبول دارید؟

 

🎧 پاسخ صوتی دکتر شیری:

 

🔸 برای مشاهده‌ی آموزش غیرحضوری «پس از جدایی» اینجا را کلیک کنید

 

مصاحبه فرزانه نیکروح‌متین با دکتر علیرضا شیری

روان‌شناسان معتقدند که بعد از هر ازدواج، زن و مرد با یک افت‌ هیجانی روبه‌‌رو می‌شوند و عشق و صمیمیت میان آنها کم‌رنگ می‌شود که عدم توجه به آن در طولانی‌مدت باعث طلاق عاطفی یا زندگی خاموش می‌شود. امروزه طلاق عاطفی، بنیان خانواده‌ها را نشانه گرفته که باعث به زانو درآمدن تلاش‌های عاطفی طرفین برای بقای زندگی مشترک‌شان است و زن و شوهر بدون آنکه رسمی و قانونی از هم جدا شوند، عواطف خود را از هم دریغ می‌کنند و از یکدیگر روی برمی‌گردانند. ناگفته نماند که طلاق عاطفی یک پدیده تک‌عاملی نیست بلکه مجموعه‌ای از عواملی است که با هم منجر به زندگی خاموش می‌شود.

در زمینه راهکارهای جلوگیری از طلاق عاطفی و افزایش نشاط در زندگی مشترک با دکتر علیرضا شیری مصاحبه کرده‌ایم که در زیر می‌خوانید. قابل ذکر است که دکتر شیری ظرف هفده سال گذشته به هزاران نفر آموزش رابطه بهتر عاطفى داده و نزدیک به ۶۵ هزار ایمیل را پاسخ دهی و بیش از ۵٢٠٠ پست اینستاگرامى را ارائه کرده است.

 

برگشت‌ناپذیر بودن ازدواج

دکتر شیری معتقد است که تمامی پروسه‌هایی که منتهی به ازدواج می‌شود دارای نقطه‌ای است به نام برگشت‌ناپذیری و انسان همیشه با هر مساله‌ای که برگشت‌ناپذیر باشد، مشکل دارد، چراکه دچار نوعی هراس می‌شود که شاید انتخاب‌های بهتری را داشته و آنها را از دست داده است که البته این نوع هراس بیشتر در مردها عیان می‌شود. البته ناگفته نماند کسانی که به بلوغ ازدواج رسیده‌اند از این نقطه‌ برگشت‌ناپذیری عبور کرده‌اند. دکتر شیری می‌گوید: در زمینه ازدواج ما با دو گروه از افراد روبه‌رو هستیم؛ گروه اول، شامل کسانی می‌شود که به دلیل شیفتگی‌های موقت، دلبری‌های کوتاه‌مدت و نیازهای جنسی ازدواج می‌کنند و برای آنها ازدواج در واقع مثل تاریخ قبلی بعد از هجرت است. این گروه، افرادی کوچک هستند که اغلب احساس می‌کنند اشتباه کرده‌اند و به دلیل فوبیای طلاق که از آن به‌نام پایان زندگی نام می‌برند، به زندگی کسالت‌آور خود ادامه می‌دهند، اما در مقابل با گروه دومی از افراد که ازدواج می‌کنند، مواجه هستیم که دارای بلوغ و مسوولیت‌پذیری در زمینه ازدواج هستند و وارد زندگی مشترک شده‌اند و بعد از اینکه ماه‌عسل که ما از آن به‌عنوان نماد شور و نشاط اولیه در زندگی نام‌ می‌بریم، تمام می‌شود با چهره‌های دیگری از ازدواج روبه‌رو می‌شوند مثل اینکه در نظر زن، مرد همیشه عنصر برنده و جنگجوی کامل است اما ممکن است در واقعیت زندگی مرد این‌گونه نباشد و مرد  بعضی جاها ضعفهایش را هم زندگی کند .  اما این گروه در نهایت به دلیل شناخت مشکلات و مهارت‌ها سعی می‌کنند با ایجاد تداوم شور و نشاط ازدواج خود را پایدار نگه‌دارند.»

 

ترک‌های روی دیوار  ازدواج

وقتی زن و مرد بعد از مدتی زیر یک سقف و در کنار هم زندگی می‌کنند به اصطلاح بسیاری از روان‌شناسان فرافکنی های منفی آغاز میشود یعنی  قشنگی‌ها دیگر دیده نمی‌شود یا اگر هم دیده شود ، فروغ اوائل را نخواهد داشت و آنچه که برای  زن و مردم مورد توجه قرار می‌گیرد، زشتی‌هاست و وقتی افراد نتوانند مسایل و این زشتی‌ها را در زندگی هضم کنند.زندگی‌شان به سمت نابودی پیش می‌‌رود. ما میرسیم به این نقطه که  «وقتی افراد نتوانند با مشکلات خود کنار بیایند، زندگی آنها تَرَک برمی‌دارد و بلد نیستند که آن ترک را ترمیم کنند. گوگل بال، زوج درمانی است که کتاب خوبی به نام “آخرین راه” نوشته و معتقد است که ازدواج برای خیلی ها که دلشان را صابون زده اند ، یک تصویر رتوش شده دارد و در واقع یک فریب دسته‌جمعی است منظور وی را من این‌گونه توضیح می‌دهم که وقتی ما می‌خواهیم برای مسافرت هتلی را رزرو کنیم ابتداد عکس‌های آنها را در اینترنت می‌بینیم که هتل‌ها بسیار شیک و دارای اتاق‌ها بزرگی هستند اما وقتی که وارد هتل می‌شویم متوجه خطای شناختی خود می‌شویم که اتاق‌ها و هتل‌ آن‌گونه که به ما نشان داده شده بود، نیستند در واقع تصویر ازدواج نیز یک تصویر روتوش شده  تا آنجا که ممکن است جامعه و متخصصان باید در زمینه ازدواج افسون‌زدایی کنند و تصویر واقعی زندگی مشترک را با راه‌حل‌های مشکلات به جوان نشان دهند.»

 

آیا ازدواج منفعتی هم دارد؟

ازدواج و زندگی زناشویی به زن و مرد یک‌سری سودها و نفع‌هایی را می‌رساند که دکتر شیری آنها را به‌عنوان منافع واقعی ازدواج معرفی می‌کند:

۱- امنیت عاطفی: منظور، تعلق خاطر زن و مرد به یکدیگر است بدون اینکه نگران باشند رقابتی در میان است یا لازم باشد خود را برای جذب  آن محبت خیلی لایق تر نشان بدهند ۲- پاداش اجتماعی: شما که متاهل باشید خیلی بیشتر مورد احترام جامعه ، کسبه، بانکها و حتی سفارت خانه هایی هستید که میخواهند ویزای توریستی به شما بدهند ! در واقع جامعه کسی را وارد بازی‌هایش می‌کند که متاهل باشد. ۳- امنیت جنسی: خیال زن و مرد آرامش دارد که در آغوش کسی است که متعلق به اوست و همزمان احساس متعلق بودن به دیگری را نیز انسان تجربه میکند ۴- پاداش‌های متافیزیکی: تمامی ادیان و مذاهب از ازدواج به‌عنوان یک عامل حفظ ایمان نام می‌برند و ما نمی‌توانیم منکر این مساله شویم که آموزه‌های دینی ما احساس “من خوب هستم “روانشناسان را با ازدواج به ما می‌دهد.

 

دوری از طلاق عاطفی

امروزه آمارها نشان می‌دهد طلاق عاطفی در جامعه ایران دو برابر طلاق رسمی است که متاسفانه گریبانگیر جامعه شده. نداشتن عاطفه، محبت و خاموش شدن شعله‌های عشق‌، زندگی زناشویی را به ورطه‌ی نابودی کشیده است. دکتر علیرضا شیری، طلاق عاطفی را این گونه شرح می‌دهد: «ازدواج مانند دویدن در یک  پیست “دو با مانع “است و وقتی که افراد گمان کرده باشند که ازدواج ، دویدن در یک پیست صاف ۱۰۰ متر است ، با دیدن موانع ، شروع به نق‌زدن می‌کنند و در این هنگام است که ما می‌گوییم فاصله گیری عاطفی در حال رخ دادن است. افراد پس از ازدواج با یک افت هیجان روبه‌رو می‌شوند که شامل احساس ناکامی و گیرافتادگی است که موجب واکنش‌های اضطراب، بدخلقی و ناسازگاری می‌شود که البته این افت هیجانی بسیار طبیعی است و باید به زوج‌ها برای گذر از این موضوع و تداوم و افزایش نشاط در زندگی آموزش داد.»

 

راهکارهای افزایش نشاط پس از ازدواج

دکتر شیری برای ارتقای سازگاری و تداوم زندگی مشترک و مقابله با افت هیجانی راهکارهایی را ارایه داده است که در زیر خلاصه‌وار شرح داده می‌شود.

– خلوت‌های یک‌نفره داشتن: فردی که خلوت آشفته و به هم ریخته و مضطرب داشته باشد، برای همسرش نمی‌تواند کیمیاگری کند. وقتی زن و شوهر از درون و در خلوت‌های خود شاد نباشند، نمی‌توانند شادی را در طرف مقابل‌شان جست‌وجو کرده و زندگی شادی را فراهم کنند.

– کشف کردن طرف مقابل: افراد در رابطه باید مدام زندگی خود را رصد کنند و برای حل مشکلات‌شان گفت‌وگو کنند نه مخاصمه، چراکه مخاصمه باعث خراش رابطه زناشویی می‌شود. حتما زمانی را بگذارند تا عصبانیتهای خود را بدور از هیاهو و داد و بیداد و نمایش قدرت ، حل کنند. مهارت انتقاد کردن را بیاموزند حداقلش اینه که

  • آدرس دار و بدون حاشیه با هم انتقاد کنند
  • یکی یکی مسائل را مطرح کنند
  • بلدباشند کی بهترین موقع عقب نشینی است نه پیشروی
  • عزت نفس یکدیگر را هدف قرار ندهند که درست کردنش بسیار سخت است

– ایجاد سرگرمی: برای یک رابطه متداوم با شور و نشاط باید زن و شوهر به سرگرمی‌های متنوعی بپردازند که می‌تواند شامل بازی‌های رایانه‌ای، کارتی، ورزش‌های مشترک و… باشد و تا حد امکان سهم  تلویزیون را  در خانه کمتر کنند زیرا باعث سردی روابط می‌شود،

– صله‌رحم فاخر: بازدید از اقوام که از سنت‌های نبی‌اکرم(ص) است؛ تا حد امکان باید به برنامه‌های زن و شوهرها اضافه شود. میهمانی رفتن و سرزدن، به رکود زندگی تحرک می‌بخشد. بعد از اقوام، زن و شوهر می‌توانند با دوستان خود رفت و آمد کنند؛ دوستانی که دغدغه‌های آنها نزدیک دغدغه‌های خودشان باشد. نباید با دوستانی معاشرت کرد که روحی آلوده دارند و موجب بهم ریختگی حال ما میشوند. در این زمینه بسیار باید حواس جمع بود همانطور که با فردی که سیاه سرفه دارد ، نزدیک نمیشویم

-مهارت متفاوت بودن و حل مساله: زن و شوهر باید بدانند که با یکدیگر متفاوتند و راه‌حل مناسبی را برای متفاوت بودن‌شان، بیابند و به طرف مقابل‌شان فرصت دهند و از وسواس همیشه برنده بودن دست بردارند و اجازه دهند که همسرشان نیز برنده باشد. هرچند که ممکن است سلیقه یا پیشنهادش اشتباه باشد؛ سکان‌دار کشتی بودن نیاز به سرکوب و سلطه‌گری ندارد.

 

در همین رابطه پیشنهاد می شود:

آموزش غیر حضوری ازدواج مثبت ۳۶۰

آموزش غیر حضوری ساختن رابطه عاطفی بدون شکست