نوشته‌ها

از ۲۰۱۷ تا الان سه فصل از این سریال منتشر شده
موضوع سریال: پولشویی یک کارتل مواد مخدر مکزیکی توسط یک متخصص مالی (مارتی بیرد)
جالب بود؟
از نظر من بله، داستان جالب بود، ولی خیلی لفت و لعابش داده که باعث میشه دستت روی کنترل پخش بمونه و بزنی جلو.
مهمترین نکات جالب توجه برای خودم
۱- شخصیت درونگرا-حسی-منقطی-منظم ISTJ مارتی بیرد که جایزه بهترین بازیگری را برایش به ارمغان آورد (emmy Award -Golden globe)
آدم‌های با مدل شخصیتی istj بسیار جالب هستند، بدون اینکه احساساتی بشوند خیلی منطقی سراغ حل مسائل زندگی می‌روند، ولی بهتره یک نکته را در ذهن داشته باشند:
«بسیاری از امور زندگی منطقی نیستند»
– دومین نکته جالب فیلم معرفی برادرزن مارتی به اسم بن در فصل سه بود و رنجی که بیمار دوقطبی می‌کشد و‌ به بقیه می‌دهد که به نظرم استثنایی بود.
-توصیه می‌کنید؟
برای زن و شوهر جوان و کمی باحوصله خوبه

تریلر فصل اول

جستجوی شغل جدید برای کسانی که دنبال کار می‌گردند و یا به تازگی از کارشان برکنار شده‌اند، تجربه‌ای پراسترس است. در سطح اینترنت سایت‌ها و بلاگ‌های زیادی وجود دارد که پیشنهادها و نکته‌های مختلف کاریابی را ارائه می‌دهند. در عین حالیکه این صفحات می‌توانند برای ما مفید باشند، اما مؤثرترین روش جستجوی شغل روشی است که با استعدادها و صفات منحصربفرد شخصیت شما سازگاری داشته باشد. استراتژی برندسازی شخصی امروزه به روشی کارآمد در کاریابی تبدیل شده و مهمترین جنبه برندسازی این است که چگونه بتوانید خودتان را از سایر رقبا بالاتر برده و اثرگذاری بیشتر بر روی کارفرمایان داشته باشید.

یک جستجوی موفق نیازمند درکی واضح و روشن از فاکتورهایی است که فارغ از شغل جدید به خودی خود دارای اهمیت هستند. ما دارای ترجیحات ذاتی هستیم که بر روی تصمیماتی که در حوزه‌های مختلف زندگی می‌گیریم تأثیرگذارند. با عنایت به بحث جستجوی شغل، این ترجیحات می‌توانند شامل این موضوعات باشند که بخواهیم با دیگران کار کنیم یا به صورت مستقل این کار را انجام دهیم، این که یک محیط منظم را ترجیح دهیم یا یک محیط راحت و منعطف را و نهایتا اینکه بخواهیم در کارمان خلاقیت داشته باشیم و یا در کارمان به دنبال اعداد و ارقام باشیم.

تیپ‌شناسی شخصیتی یکی از محبوبترین روش‌ها برای یافتن شغل ایده‌آل است. نتیجه آزمون MBTI مشخص می‌کند که ترجیحات شما در چهار ترجیح این متد به چه شکل است:

  • برونگرایی (E) در مقابل درونگرایی (I) : آیا ما از با دیگران بودن انرژی می‌گیریم یا با تنهابودن؟
  • منطقی (S) در مقابل شهودی (N) : آیا ما به تجربیات و مسائل عینی و واقعی اهمیت می‌دهیم یا با اطلاعات انتزاعی و بدون شواهد مستقیم؟
  • فکری (T) در مقابل احساسی (F) : آیا ما بر قوانین و ضوابط تصمیم‌گیری می‌کنیم یا بر اساس ارزش‌های شخصی و احساساتمان؟
  • منظم (J) در مقابل منعطف (P) : آیا در زندگی خود به چارچوب‌ها و ساختارها اعتقاد داریم یا دوست داریم بر اساس هر آنچه که پیش می‌آید زندگی خود را جلو ببریم؟

با گذراندن آزمون MBTI به اطلاعات بسیار ارزشمندی دست خواهید یافت. بنابراین بر اساس این اطلاعات می‌توانید شغلی را انتخاب کنید که بیشترین تناسب را با ترجیحات طبیعیتان داشته باشد. برای مثال، افراد برونگرا از مشاغلی نظیر فروش و بازاریابی لذت می‌برند زیرا با آنها این امکان را می‌دهد که با افراد مختلف تعامل داشته باشند. در مقابل افراد درونگرا مشاغلی را ترجیح می‌دهند که استقلال بیشتری داشته باشند نظیر برنامه‌نویس کامپیوتری یا تکنسین آزمایشگاه.

فراتر از انتخاب مسیر شغلی، آزمون MBTI به شما کمک می‌کند که فرایند جستجوی شغل را ساختاربندی کنید و برخی از نقاط کوری که ممکن شما را از یافتن شغل مناسبتان دور کند شناسایی کنید. هر تیپ شخصیتی نقاط ضعف و قوت خاص خود را در فرایند جستجوی شغل دارد و آگاه‌بودن نسبت به این مسائل می‌تواند شانس شما برای یافتن بهترین شغل افزایش دهد.

ترجیح اول یعنی برونگراییدرونگرایی نقش عمده‌ای را در فرایند مصاحبه ایفا می‌کند. گرایش به برونگرایی می‌تواند باعث شود که فرد خیلی راحت ارتباط برقرار کرده و تصویر قابل اعتمادی را از خود به نمایش بگذارد. از آنجاییکه برونگراها می‌توانند به راحتی صحبت کنند ممکن است گاهی اوقات حرفهایی بزنند که برایشان گران تمام شود. گاهی اوقات مصاحبه‌کننده از سوال می‌کند که: «چرا در سوابق کاری شما یک شکاف طولانی دیده می‌شود؟» اینجاست که اوضاع کمی پیچیده می‌شود. برعکس، درونگراها به طور ذاتی تمایل دارند پیش از پاسخ‌دادن کمی تأمل کرده و حرفهایشان را به خوبی در ذهنشان سازماندهی کنند. نکته اصلی در این مورد این است که شما هرگز نباید این زمان تأمل و فکرکردن را بیش از حد طول دهید تا مصاحبه‌کننده این فکر به ذهنش خطور کند که شما در حال آماده‌سازی یک داستان ساختگی هستید. بنابراین مؤثرترین استراتژی در جلسه مصاحبه این است که فقط تمرین، تمرین و تمرین کنید تا به جای پاسخ‌های بداهه با آمادگی کامل به تمام پرسش‌ها جواب دهید. پس گامهایتان را شمرده برداشته و به جای جاری‌کردن جملات سرسری یا وقفه‌های طولانی بهترین پاسخ را ارائه کنید.

شبکه سازی نیز تحت تأثیر ترجیح برونگرایی / درونگرایی است. برونگراها عاشق شبکه‌سازی هستند؛ آنها به طور ذاتی اطلاعاتشان را به اشتراک گذاشته و از کاویدن فرصت‌هایی که بواسطه ارتباطات اجتماعیشان بوجود آمده است لذت می‌برند. در خصوص درونگراها، شبکه‌سازی کاری سخت و دشوار است. آنها گرایش به برقرار صحبت‌های کوتاه و مختصر بوده و از اینکه خودشان را «عرضه» کنند بدشان می‌آید. درونگراها شبکه‌سازی را به روش‌هایی دیگر انجام می‌دهند. آنها از طریق شبکه‌های اجتماعی یا ایمیل اقدام به این کار کرده و دوست دارند با برقرارکردن ارتباطات محدود اما عمیق اقدام به این کار کنند.

ترجیحات منطقی (S) و شهودی (N) بر روی آنچه شرح کار نامیده می‌شود تأثیر زیادی دارند. آنها همچنین بر روی این مساله که شما در طول مصاحبه به چه مسائلی اهمیت می‌دهید نیز اثرگذارند. برای مثال اگر شما دارای ترجیح S هستید، احتمالا به جزئیات شغل موردنظرتان از قبیل ساعت کاری، مسئولیت‌های دقیق شغلی، معیارهای ارزش‌گذاری، حقوق و مزایا اهمیت می‌دهید.

اما اگر دارای ترجیح N هستید ممکن است به جنبه‌های غیرملموس شغل موردنظرتان از قبیل امکان پیشرفت حرفه‌ای، فرصت‌های یادگیری، مأموریت شرکت، ارزش‌ها و طرح استراتژیک و غیره توجه کنید. مطمئن شوید به آن دسته از جنبه‌های کاری که کاملا برای شما آشکار نیست توجه کنید؛ بدین معنا که اگر شما شهودی هستید حتما به فهرستی از موارد عملی کار در کنار احتمالات و فرصت‌های آتی توجه کنید.

ترجیح فکری (T) و احساسی (F) بارزترین ویژگی در جستجوی شغل ایده‌آل است. اگر شما فردی فکری هستید به احتمال زیاد جذب مشاغلی خواهید شد که با جنبه‌های فنی و اعداد و ارقام سروکار داشته باشد مانند تحلیلگر سیستم یا حسابدار. اما اگر فردی احساسی هستید ممکن است به مشاغلی نظیر خدما‌ت‌دهی، سازمان‌های مردم‌نهاد یا موقعیت‌هایی که وابسته به ارزش‌های شخصی شماست علاقمند شوید. مشاغلی نظیر کارشناس خدمات اجتماعی، معلمی، پرستاری، کارشناس خدمات مشتریان و غیره. این ویژگی در فرایند مصاحبه نیز خود را آشکار می‌سازد. احساسی ها دوست دارند با مصاحبه‌کننده ارتباط برقرار کرده و توجه وی را جلب کنند. در مقابل فکری‌ها بیشتر تمایل دارند شایستگی و هوش خود را به رخ مصاحبه‌کننده بکشند. درحالیکه هر دو رویکرد در جای خود مناسب هستند اما شما باید به شیوه‌ و سبک خود آشکار باشید. بنابراین می‌توانید تشخیص دهید که کدامیک از روش‌های فوق در خصوص مصاحبه‌کننده بهتر جواب می‌دهد. اگر شما دوست دارید با مصاحبه‌کننده دوست شوید ولی وی کاملا متمرکز بر کار است، بهتر است شیوه خود را تغییر داده و بر اساس سبک او رفتار کنید.

ترجیح منظم (J) و منعطف (P) نیز بر روی فرایند جستجوی شغل تأثیرگذار خواهد بود: اینکه فرصت‌های شغل جدید را چگونه شناسایی کرده، پیشنهادهای کاری را چگونه پیگیری کرده و به شکل آنها را می‌پذیرید. منظم ها دوست دارند در فرایند جستجوی شغل جدید روش‌مندتر برخورد کنند. اگر شما یک J هستید ممکن است دوست داشته باشید در مورد ویژگی‌های شغل موردنظر از قبیل عنوان شغلی، حقوق، افرادی که قرار است با آنها صحبت کنید، فرایند استخدام و غیره یادداشت‌برداری کنید. اما اگر فردی منعطف یا P هستید، دوست دارید کارها به همان منوالی که هستند پیش بروند و در لحظه مناسب اقدام کنید. منعطف ها نسبت به اطلاعات جدید به خوبی عکس‌العمل نشان می‌دهند و از رویکرد قدم به قدم که مخصوص J هاست استفاده نمی‌کنند. هر رویکرد مزایا و معایب خاص خود را دارد. شاید منظم‌ها مجبور باشند که در کارهایشان منعطف‌تر بوده و نسبت به تغییرات و اطلاعات لحظه‌آخری مسئولیت‌پذیرتر باشند. در عین حال منعطف‌ها نیز باید کارهایشان را ساختارمندتر کرده تا بتوانند دیدگاه و اهدافشان را مدنظر داشته باشند.

اگر شما یک منظم هستید شاید مشاغلی که بر مبنای اولین اثرگذاری هستند را نپسندید؛ شاید بر اساس اینکه شرح وظایف چیست یا بر اساس اطلاعات اولیه که در زمان گفتگوی تلفنی پیش از مصاحبه بدست آورده‌اید، سریعا تصمیم‌گیری کنید. منظم ها باید خود را به چالش بکشند تا همه گزینه‌ها را باز نگه داشته و تمام احتمالات را در نظر بگیرند. از سوی دیگر، اگر ترجیح شما منعطف است شاید مجبور باشید برای بررسی همه جنبه‌ها کار زمان زیادی صرف کنید پیش از آنکه هرگونه تصمیم عجولانه بگیرید. با این حال P ها احتمالا تصمیمشان را به لحظه آخر موکول کرده و ممکن است بیش از حد دیر این کار را انجام دهند. بنابراین مجبورید نسبت به زمان و برنامه‌ریزی پایبندی بیشتری داشته و همه گزینه‌ها را بررسی دقیق کنید.

اگرچه داشتن دانش کافی در خصوص ترجیحات طبیعی کاری بسیار سودمند است، اما بهتر است حوزه‌هایی که در آنها ضعف دارید و جزو نقاط کور شما به حساب می‌آیند را نیز به خوبی بررسی کنید. برای مثال اگر یک درونگرا هستید بهتر است خود را بیشتر درگیر شبکه‌سازی کرده و گزینه‌های کاری خود را از میان بازارهای مخفی پیدا کنید. اگر J هستید، بهتر است کمی تصمیماتتان را به تعویق بیاندازید تا گزینه‌های بیشتری را مدنظر قرار دهید.

در نهایت هدف نهایی از جستجوی شغلی این است که شما شغل موردنظرتان را پیدا کنید.

منبع: Truity

یکی از سوالات رایج دانشجویان کارگاه MBTI، در خصوص تفاوت اهمال‌کاری (الگوی تکرارشونده آسیب‌رسان) و ترجیح روانی P، یکی از سبک‌های زندگی در ابزار MBTI است.

سوال مهم: از کجا بفهمیم در زندگی دچار الگوی آسیب‌رسان و  تکرارشونده اهمال‌کاری هستیم یا سبک زندگی‌مان منعطف است؟

به چند تفاوت، در این یادداشت می‌پردازیم.

تفاوت اول:

زمانی که ما از اهمال‌کاری سخن می‌گوییم منظورمان همان دِل‌دِل‌کرد‌ن‌ها و بررسی‌های بی‌سرانجامی است که در کارهایمان با آنها روبرو هستیم و زندگیمان را فلج کرده است.

احتمالا در چنین اوقاتی می‌توانیم رد پای تله‌هایی مانند کمال‌طلبی منفی (معیارهای سخت‌گیرانه)، شکست یا بی‌کفایتی را در پس ِ رفتارمان ببینیم و این دل‌دل کردن و به تعویق انداختن، به این معنی است که ناکارآمدی  یا Dysfunctional در زندگی ما رخ داده است.

در حالیکه یک فرد با ترجیح سبک زندگیP، به شیوه خودش می‌تواند در دقیقه ۹۰ و با استفاده از گزینه‌های موجود، به یک تصمیم خوب یا حتی به بهترین تصمیم برسد و عملا در زندگی او،  Dysfunctional رخ نمی‌دهد.

در واقع تفاوت در اینست که در نهایت یک P، بالاخره به یک نتیجه می‌رسد و دست به اقدام می‌زند، درحالی که تله و طرحواره در زندگی، اختلال ِ فانکشن ایجاد می‌کنند.

تفاوت دوم:

و اما تفاوت بعدی، در مهارت‌آموزی و پیاده‌سازی آن است.

کافی است که یک فرد P بیاموزد به سبک خود، To do list مخصوص خودش را بنویسد؛ لیستی به سبک یک P، نه به سبک یک نفر J که سبک زندگی منظم دارد.

در حالیکه در اهمال‌کاری، تله و طرحواره باعث می‌شود فرد اهمالکار، یا احتمالا نتواند مهارتی را بیاموزد یا اگر هم یاد بگیرد، نتواند آنرا پیاده‌سازی کند.

به عنوان مثال فرد مبتلا به اهمال‌کاری احیانا چندین کلاس متفاوت مدیریت زمان رفته است، اما نمی‌تواند حتی آموزش‌های از جنس خودش را هم پیاده‌سازی کرده و به آن عمل کند.

و صد البته امکان دارد جدا از P یا J بودن، فرد دچار اهمال‌کاری هم باشد و این موضوع نیز بر دستاوردهای زندگی او تاثیر بگذارد.

نگارنده: نازلی لاله

سریال با موضوع : قدرت

( ۴ فصل تا الان)
داستان : افراد نظامى بازگشته از نبرد فرانسه ، پر هستند از تروماهاى جنگ و تجربیات سهمگین فقدان و اضطراب و …
الان در بیرمنگام ١٩٢٠ هر کدام سردمدار یک دسته مافیا، کمونیستها یا سایر خلافها شده اند؛
حکومت مرکزى انگلستان مراقب اتفاقات هست،
کشور درگیر بحث ارتش آزادیبخش ایراند هم هست ،
در این بین داستانى بسیار جذاب از گروه پیکى بلایندر دیدنى میشود که چگونه از خرده شرط بندى و خلافهاى ساده خود را اینقدر بالا میکشند تا به دستگاه حاکمه هم راهى پیدا کنند،
How to organize a mafia group?
بازى زئوسها و آرسها و هرمسها در این فیلم زیباست بخصوص که که زنان نیز نقشى بسیار پیشرونده در این بین دارند که از فرم سنتى به فرمهایى فمینیستى مبدل میشوند که جالب است.
مافیاهاى ایتالیایى ، یهودى( شخصیت الفى سلیمان با بازى شاهکار تام هاردى) ، مافیاى نیویورکى، فساد پلیس و دستگاه متصل به قدرت در سواستفاده از قدرت، جریانات بلشویکى از حواشى بسیار جذاب سریالند.

تامى شلبى : Zeus-INTJ
آرتور شلبى : Ares-Poseidon- ESFP
پولى : -ENFJ Athena-Aphrodite
جهت آشنایی با آرکتایپ‌ها، می‌توانید از آموزش‌های غیرحضوری (با تدریس دکتر شیری) بهره‌مند شوید:

یکی از فیلمهای بی نظیری که سالها قبل دیدم و روم تاثیر زیاد گذاشت ، “نیمه شب در پاریس – Midnight in Paris” بود( سال ۲۰۱۱) فیلمی که اعتبار وودی آلن را بهش برگرداند ( جوایز اسکار ۲۰۱۲)
و بازی فوق العاده Owen Wilson و آدریان برودی و Marion Cotillard ( برنده جوایز مختلف اسکار و ..) را دارد.

چرا فیلم نیمه شب در پاریس را دوست دارم ؟ ( داستان فیلم لو میرود اگر ندیده اید)

۱- داستان فیلم درباره خشکی ذهن یک نویسنده است و میلش به تغییر برای زایش دوباره ذهن و دل. او به این منظور با نامزد و خانواده مادیگرایش به پاریس می آید تا شهود و قلبش بیدار شود. از چنین کتراستی نمیشود به راحتی گذشت که مردی دنبال شهودش است و با خانواده ای کاملا حسابگر به سفری لاکچری آمده که اساسا نماد مدرنینه ضد شهود است و وودی آلن در دل این تضاد است که دست به خلق چنین شاهکاری میزند.
۲- مرد جوان و حیرت زده از خشکی درون ، هر نیمه شب بدون اینکه بداند وارد سفری در زمان میشود و هر شب ۵۰ سال به عقب میرود و در کمال تعجب در میابد که همه مردمان حسرت گذشته را میخورند و این نفرین تکراری بشر نادان است که قدر لحظه و آینده را نمیداند.

۳-رابطه عاطفی با آدمی شهودی عاطفی که دائم دنبال معنا میباشد ، قوانین خاص خودش را دارد. ( مشرب ایده آلیست در مدل شخصیت شناسی MBTI) او از راحتی بدش نمی آید ولی دغدغه اش زندگی، معنای رابطه ، تاثیرش بر زندگی و فلسفه و …میباشد. اگر حواست به این موضوع نباشد ، او گم میشود و پیداکردنش آسان نیست.

۴- فرصتهای بیشماری برای ما وجود دارد که نباید با حسرت خوردن گذشته حرامشان کنیم.یک سفر خوب درونی یا بیرونی لازم داریم تا کمی ذهنمان مرطوب شود.
آیا ذهن شما را خشکی فراگرفته است ؟
علیرضاشیری
#ویدئوتوانگری