✍ پرسش:

دکتر شیری عزیز. ۶ ساله که عاشقانه ازدواج کردیم. همسرم میل جنسی کمی داره و من زیاد. البته قبلا اینطور نبود، شاید منم اشتباهاتی کردم (مثلا اون صبح دوست داشت رابطه داشته باشیم من دوست نداشتم صورت نشسته!)، تصورات رؤیایی داشتم که مثلا وقت نداشته باشه. زمان مشخص، مکان مشخص. یهویی هیجانی باشه. شاید همین‌ها باعث شد بی‌میل بشه. الان ۲ ساله میخواییم بچه‌دار بشیم ولی خیلی پیگیر نیست. چکار کنم؟ از طرفی بچه‌دار بشیم میترسم کلا قید رابطه‌جنسی رو بزنه. شاید الانم اگه کاری میکنه به خاطر بچه است. پس نیاز من چی میشه؟ تا کی میشه به این مدل زندگی ادامه داد؟ (خیلی همدیگرو دوست داریم، همیشه نوازش و معاشقه داریم ولی سکس عالی نه) نمیدونم که راهنمایی میکنید یا نه … شاید موضوع خیلی عمومی نباشه …

 

🎧 پاسخ صوتی دکتر شیری:

 

این مطلب را هم بخوانید
دختری هستم پر از هدفمندی، اما دوستان و اطرافیان انرژی‌ام را می‌گیرند
2 پاسخ
  1. رضا
    رضا گفته:

    با سلام
    در عین اینکه برای توضیحات دکتر شیری احترام قایلم ولی این سوال نیاز به واکاوی بیشتری داشت.
    اولا اصلا به این موضوع نپرداختید که چه شده که میل جنسی یک مرد کم شده؟ دلزدگی از بعصی رفتارها و عدم هماهنگی فانتزی ها میتونه باعث فاصله گرفتن مرد از زن باشه ولی میل جنسی رو که از نظر فیزیولوژیکی تغییر نمیده. دوما گفته شده که دو ساله! میخوایم بچه دار بشیم ولی پیگیر نیست! مساله به این مهمی چطور دوسال با بی اهمیتی مواجه شده؟ مگه میشه؟ تا همین جا میشه فهمید رابطه بین این دو نفر چقدر سرد شده. نکته سوم اینکه گفتن که میترسم اگر بچه دار بشیم دیگه رابطه ای بین مون نباشه چون همین الانشم شاید به خاطر بچه دار شدن رابطه جنسی برقرار نیکنه و بعد گفتن که بین مون معاشقه زیاد هست ولی سکس عالی (که یعنی راضی کننده باشه) نیست. پس در واقع میشه گفت رابطه شون به یه نخ بنده که هر آن ممکنه قطع بشه.
    سوال: چرا در این دو سال فکری برای بهتر شدن رابطه تون نکردید؟ چرا علت یابی نکردید؟ تا به حال پای حرف های همسرتون نشستید ببینید از چی خوشش میاد از چی بدش میاد چرا انقدر بی میله چرا رابطه جنسی اش با شما کمتر شده و سوالاتی از این دست رو آیا پرسیدید؟ آیا در زندگی باهاش توافق دارید یا فقط میخواید باری به هر جهت باشید؟ در این دو سال اخیر چه اتفاقاتی زندگی عاطفی و زناشویی شما رو تخریب و یا سرد کرده؟ از خودتون پرسیدید این مدل زندگی رو چه طوری به وجود آوردم؟ چطور دست روی دست گذاشتم و دوسال هیچ کاری برای بهبود ابن رابطه نکردم؟ عجیب نیست؟ شاید خودتون هم افسرده و بی انگیزه هستید که مساله به این مهمی رو با بیخیالی رها کردید؟ یا شاید با تعیین تکلیف کردن وایه رابطه طرف تون رو بی خیال و سرد و فراری کردید؟

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *