گاهی اوقات تعجب می‌کنم از بعضی از مردم که وقتشان را پای چه کسانی حرام می‌کنند؛ من شاگرد حرفه‌ای هستم؛ پای درس کسی می‌روم که حرف‌هاش را خودش زندگی کرده باشه.
توصیه کسب‌وکاری از اونی می‌گیرم که وجود داشته باشه صدها میلیون تو کار جابه‌جا بشه و او تکون‌ نخوره،
توصیه مدیریتی کسی را گوش نمی‌کنم که ته تهش مبصر کلاس دبستانشون بوده و دو تا حقوق هم نداده تا حالا!
به «عشق» که می‌رسه، پای حرف نامرد،
ترسو و
آدم دوزاری
نمی‌شینم؛
عاشق باید دلیر باشه آقا،
عاشق باید یه هوا حسود باشه خانم جان،
یه هوا کله خری کرده باشه…
اینم مانیفست آخر شبمون (آخرش خیلی فیلم فارسی شد ولی واقعی بود)
این مطلب را هم بخوانید
خاطرات چابهار
4 پاسخ
  1. ندا اسماعيل نيا
    ندا اسماعيل نيا گفته:

    کاملًا موافق هستم. همیشه معتقد هستم کسى میتونه منو نصیحت کنه و راهنمایى که خودش حداقل اونا رو عمل کرده باشه فقط نشینه جلوى من شعار بده

    پاسخ
  2. زهره
    زهره گفته:

    جالب بود مطلبطون من در مورد قسمت اخرش سوال دارم میگید عاشق باید دلیر باشه اقا عاشق باید حسود باشه خانوم . اگه من خانوم نتونم عشقمو با حسودی نشون بدم میتونم مثل ی اقا با دلیری نشون بدم و برم جلو ؟؟؟

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *