✍ پرسش:

دوستی دارم ۲۶ ساله، لیسانس ادبیات، مترجم، نویسنده و مدرس. این دختر به خانواده ای در سطح متوسط اقتصادی و فرهنگی تعلق دارد اما رشد فکری خوبی داشته. مشکل او این است که افرادی که در سطح اجتماعی بهتری از او هستند، به خاطر طبقه ی اجتماعی او، مایل به ارتباط جدی برای ازدواج نیستند و از طرف دیگر، پسران خواستگار طبقه خودش هم مناسبش نیستند. اگر هم مناسب باشند، به این فکر می کنند که بهتر از این مورد (شاید دختران طبقات اجتماعی بالاتر) هم پیدا می کنند. این دختر زیباست، طرز صحبت و هوش و ارتباطات اجتماعی اش هم خوب است، برای خود من جای سوال است که چرا موردی مناسب برایش پیدا نمی شود؟

 

👈 پاسخ دکتر شیری:

در این شرایط، وظیفه ی شما که دوستان او هستید جدی تر است؛ یعنی باید نقش معرف آگاه را بازی کنید؛ چیزی که قدیم ها در ایران در بین مردم رایج بود ولی الان نیست اما به کارکردش احتیاج فراوانی هست. حالا چطوری این شیوه پاسخ می دهد، به شما برمی گردد. باید شبکه ای از دوستان خوب او تشکیل بدهید و تصمیم بگیرید تا او را به شکل شبکه ی به آقایانی که شایسته می دانید معرفی کنید و برای این قضیه زمان بندی بگذارید که مثلا ظرف ۳۰ روز آینده به بیش از ۳۰ نفر معرفی اش کنیم. مطمئن باشید وقتی با همسران خودتان یا دوستانتان موضوع را مطرح می کنید، آنها دوستانی دارند که در به در دنبال معرفی یک دختر خوب هستند. در واقع این شبکه دخترانه، وصل است به شبکه ای وسیع تر از مردانی که آنها در بین خود دوستان خوبی دارند برای معرفی های سالم. طبیعی است که از این همه آدم، تنها بعضی هایشان به درد بررسی بیشتر می خورند اما این شیوه آن قدر عجیب و کارآمد است که تعجب خواهید کرد.
یادتان باشد شبکه های مجازی که این روزها دوستان را به هم می رسانند و موجب آشنایی آدم های مشابه می شوند، قدرت خود را از تجربه های دنیای واقعی گرفته اند. اگر بنا باشد دست روی دست بگذارید تا یک آدم حسابی پیدا بشود و به او پیشنهاد بدهد، عملا به دوستتان ظلم کرده اید. باید کاری کنید که او دیده شود. کار سختی هم نیست. مسؤولیت مسائل انتخاب و ازدواج هم البته با خود اوست. دست روی دست نگذارید.

این مطلب را هم بخوانید
با اینکه پردستاورد هستم اما احساس بی معنایی میکنم

👈 پیشنهاد: آموزش غیرحضوری «ازدواج مثبت ۳۶۰»

29 پاسخ
  1. مینا
    مینا گفته:

    دکتر من خودم دقیقا توی همین شرایط هستم ،ولی متاسفانه زنجیره دوستان من هیچ تمایلی به اینکه من با کسی آشنا بشم ندارند
    الان تکلیف دختری مثل من چی هست؟

    پاسخ
    • نسترن
      نسترن گفته:

      منم سی و پنج سالمه. دوستان خیلی خوبی هم دارم. ولی نهایت لطفشون اینه که بپرسن چه خبر از خواستگار یا چرا ازدواج نمیکنی؟
      البته شرایط جامعه هم جوری شده که بخاطر درصد بالای طلاق، متاسفانه اکثر افراد میترسن کسیو معرفی کنن و بعد دچار دردسر بشن. پس ترجیح میدن اقدامی نکنن و اگه فرد مناسبیو هم سراغ دارن از معرفیش سر باز بزنن.

      پاسخ
  2. آرام
    آرام گفته:

    سلام وقت بخیر
    آقای دکتر من همچین شرایطی داشتم و دارم، اما متاسفانه دوستانم با وجود اینکه ازشون خواستم که برام کاری کنن نکردن، من مبتلا به بیماری ms خوش خیم هستم شاید دلیلش همین بود، الان من تو دهه پنجم زندگیم هستم، دختری مذهبی، تحصیلکرده با وجه خوب اجتماعی و بسیار فعال در اجتماع، اما چند تا مانع تا الان نذاشت همراهی تو زندگیم داشته باشم، یکیش تفکرات مذهبی و بعضا تعصبی اطرافیان و آموزش های نادرست به دختران مذهبی در ارتباط با جنس مخالف که دست و پای دخترهای مذهبی رو عملا بسته، جایی فرمودید باید به طرف مقابل حس خواهر بودن ندیم و اگر مذهبی هستیم ظرافت های زنانه رو با حفظ مذهبی بودن میتونیم داشته باشیم، حقیقت جامعه اینه که حفظ و بروز ظرافت های زنانه رو به دخترانمون به بهانه های زیادی یاد ندادن و زمان زیادی طول میکشه خودمون متوجه این امر بشیم که خیلی از موقعیت ها رو عملا از دست دادیم و تجربه های تلخی رو پشت سر گذاشتیم، البته که هر وقت متوجه این امر شدیم باید جهت بهبود شرایط حرکت کنیم اما آقای دکتر واقعا در جامعه ما کار سخت و طاقت فرسایی هست و من بیش از ۷ ساله متوجه این امر هستم و دارم برای بهبودش تلاش میکنم، ۷ ساله که تو سختی عظیمی هستم و بزرگترین مانعم فرهنگ جامعه هست و الان با ایمان قلبی میگم مذهب به هیچ عنوان مانعم نبود، جامعه ما به شدت فقر فرهنگی و فهم اشتباه از دین و مذهب داره، و دومین مانعم بیماریم بوده که فقط اسمش با من هست و در اصل من هیچ مشکل جسمی ندارم (و به گفته پزشکانم علت بروز ام اس بویژه در دختران، سرکوب و عدم پاسخ صحیح و مناسب به نیازهای عاطفی و جنسیشون هست) اما باز هم همین فرهنگ جامعه بخاطر بیماری دختران، مانع ازدواجشون میشه و این دو امر با هم در یک شخص عملا امر ازدواج رو با چالش روبرو میکنه
    آقای دکتر کاش درباره امر ازدواج دخترانی که مبتلا به بیماری (هر بیماری که باید در ازدواج مطرح بشه)هستن صحبت کنید، ممنونم
    مطالبتون فوق العاده خوب و کاربردی هستن، از اینکه دلسوز و همراه ما هستید ممنونم
    ببخشید که طولانی شد، درد دل بود

    پاسخ
    • نغمه
      نغمه گفته:

      دوست عزیزم شما تنها نیستید این مشکل اکثر ما طبقه متوسط هاست. منم ۳۶ ساله م و همین مشکل و متاسفانه چون در زمانه ای رشد کردم ک نگاه خانواده و جامعه ب شدت محمدود گرا بود بدتر, دوستان ک جا خود دارند حتی یکی از بستگان خیلی خیلی نزدیک ن تنها باعث ازدواج نشدند بلکه مانعم شدند و به صراحت به من گفتن من نمیگذارم با فلانی ازدواج کنی چرا باید موقعیتت بهتر بشه و…. و حتی ىک مدت دنبال کار بودم و به همه سپردم اما شنیدم ک تو چرا باید از دختر ما بهتر بشی و…. گاهی از این افراد حسود پیدا میشه من چون خودم خیلی تلاشگر بودم و علی رغم فکر محدود اطرافیان تلاش و روحیه خودم و صدچندان کردم ک ظاهرا خیلی ها تحملش و نداشتن! دوست عزیز من بارها و بارها این قصه رو دوره کردم تا ببینیم اشکال کار کجاست بارها خودم و چک کردم ک اگ رفتار و فکر نا مناسبی دارم اصلاح کنم و… در کنار همه اینها واقعا ازدواج کردن الان تبدیل بخ ىک بحران شده و من فکر میکنم وقتی مشکل ۱۳ میلیون جوان پس خیلی هم ما مقصر نیستیم. من به شخصه با تمام وجود برای زندگی ام تلاش کردم و الان میدونم ک خودم مدیون خودم نیستم و در حال حاضر هم به فکر ساختن مجردی خوب هستم, به قول اقا دکتر همه بازی دست ما نیست و بدبختی بزرگتر اینستکه دهه شصتی بودیم, باری به هرجهت فعلا زندگی همینه و ازدواج هم بخشی از زندگی س ن تمام آن, میدونم بهتون سخت میگذره بخصوص ک در این شرایط نابهنجار بخوای درست و انسانی هم باشی. اما راهی جز پذیرش شرایط و لذت بردن از داشته ها ب ذهنم نمیرسه موفق باشید

      پاسخ
  3. samaneh
    samaneh گفته:

    این روزها دوستان بی معرفت شدن و متاسفانه دلشون نمیخواد بهتر از همسرانشون برای دوستانشون پیدا بشه

    پاسخ
    • فری
      فری گفته:

      آره بعضی ها همین طور هستن.
      مثلاً یکی از فامیل های ما خواستگار دخترش رو که رد کرده بود و به نظرش مناسب نبوده به ما معرفی کرد.

      پاسخ
  4. مهسا
    مهسا گفته:

    جناب دکتر صحبتتون کاملا متین هست اما این در صورتیه که واقعا آدم اینطور دوستی رو در کنار خودش داشته باشه خیلی از ماها مثل همین خانوم شرایطمون عالی و بی نقصه اما متاسفانه محیطی برای آشنایی نیست از قضا شرایط من هم دقیقا مثل همین دوستمونه شاید حتی بهتر اما دوستی ندارم که این محیط رو فراهم کنه

    پاسخ
  5. تینا
    تینا گفته:

    آقای دکتر مگه همچین دوستانی هم وجود داره ، تازه الان باید کلی مراقب بود اگه شخصی هم خواستارمون هست از طرف دوستان و آشنایان بره دیگه بر نگرده این مال گذشته ها بود

    پاسخ
  6. نرگس طباطبایی
    نرگس طباطبایی گفته:

    سلام، ممنون دکتر شیری عزیزاز مطالب و صحبت های خوبتون و کاربردیتون

    دخترای زیبای سرزمین من ، هر کدوم خوب بودن رو از خودتون شروع کنین تا برسیم به فرهنگ بهتر و ارتقاء پیدا کنیم ، هر کس منتظر اون یکی نباشه که کاری انجام بده ، هر کس از خودش شروع کنه برای فرهنگ سازی های خوب در هر موردی ، متاسفانه فرهنگ مردم ایران عزیزم ۴۰ سال کند رشد کرده و یا در زمینه هایی رشد نکرده و برعکس در زمینه های بیهوده رشد مضاعف داشته …
    از همین حالا شروع کنید و تغییر بدین روشهایی که جواب خوبی نگرفتین،خوب و باشید و مهربان اما رابین هود نباشین و بد جنس هم نباشین ،باید پیدا کرد و یاد گرفت در مقابل هر رفتاری و یا حرفی و یا … چه عکس العملی درستر هست تا موفق تر بشین ، موفقید 🙏🙏🌹🌹❤️

    پاسخ
  7. نادیا
    نادیا گفته:

    من خودم در چنین شرایطی هستم و با وجود اینکه برای بهم رسیدن خیلی ها کاری کرده ام ولی الان دوستانم حتی حاضر نیستن منو به جمع دوستان آقای خودشون ببرن مبادا موردی که میتونه برای خودشون باشه روزی روزگاری قسمت من بشه.

    پاسخ
  8. حامد
    حامد گفته:

    سلام
    استاد منم دنبال همچین کیس باشعوری هستم ولی متاسفانه هرکی رو میبینم یا تعطیله یا زخم خورده رابطه های قبلیه و یا انقدر گرگ شده که نمیشه نزدیکش شد.
    ظاهرا موارد نرمال انقدر انگشت شمار شدن که پیدا کردنشون به این سادگی ها نیست
    این روزها هم انقدر دغدغه های شخصی آدما زیاد شده که فرصت فکر کردن به دیگری رو ندارن

    استاد خودت باید بزنی تو کار match-maker 😉

    پاسخ
  9. فاطیما
    فاطیما گفته:

    سلام. من دختری در شروع دهه چهارم زندگی ام هستم
    قطعا دخترانی مثل من که تحصیلات عالی دارند موقعیت هایی داشته اند که به هر لحاظ به هم نمیخوردن و یا به وجود ویژگی های مورد نظر به دلشون نمیشسته
    هر چی هست الان تنها هستن
    دوستان هم اگرچه دکترا و بالاتر دارم ولی آنقدر ملاحظه کارند که نکند کسی رو معرفی کنند و اگر خوب از کار در نیومد طرف تا عمر داره این فرد رو مقصر بدونه،بخاطر همین ذهنیت معرفی نمیکنند
    چیزی که هست باید به نظرم باید این بحث لزوم بزرگتر بودن پسران از دختران که مثل یک ملاک برای برخی خانواده ها هست برداشته بشه
    و این یک راه رفع مانع میتونه باشه
    باید جاهایی باشه که افراد بتوانند با هم سطح خودشان ارتباط برقرار کنند و آشنا بشن
    جاهایی که خود جامعه آون رو ایجاد کنه
    که هم امن باشه و همن واقعی)(و نه مجازی

    پاسخ
  10. Invisible
    Invisible گفته:

    سلام آقای دکتر….
    نظر دوستان رو خوندم و بعضا شرایطشون مثل من بود واقعا وضعیت فعلی جامعه و فرهنگ غالب همینه.متاسفانه همونطور که خودتون فرمودین یک سری از رفتارهای خوب مثل همین معرفی ها مال گذشته بود هر چند بسیار کاربردی بودن.ولی متاسفانه الان رفقا و دوستان اکثرا این دغدغه رو ندارن و باید بگم در ایران همدلی و تلاش برای بهتر زندگی کردن همنوعت کم شده و جاشو حسادت ها و بی خیالی ها گرفته و در واقع هر کس سرش به زندگی خودش گرمه و خیلی هنر کنه یه تایمی میگذاره برای معاشرت که اونم توش بیشتر ماسک زده تا خود واقعیش باشه وگرنه تو دوستیای واقعی و روابط انسانی درست آدما بهم کمک میکنن برای حل مشکلات و زندگی بهتر داشتن که یکیش همین معرفی های منجر به ازدواجه.در هر صورت من هم با نظر دوستمون موافقم که به شوخی گفته بودن خودتون بزنید تو کار mach maker.ولی واقعا از چند سال پیش که دنبال میکردم مطالبتون رو همیشه دوست داشتم یجور بتونم خواهش کنم شما و تیمتون آدمهای مناسب رو بهم معرفی کنید هر چند که با توجه تعداد مخاطبین زیاد کار خطیر و حساسیه.ممنونم از توجه و وقتی که میگذارید.

    پاسخ
  11. آناهید
    آناهید گفته:

    این دختر اگر وارد خانواده سطح بالاتر (یا با توهم سطح بالاتر ) بشود دچار مشکلات بسیاری خواهد بود. صبوری ها باید کند و گاهی از درون تهی شود، تجربه های تلخ و تحمل خود برتر بینی های اطرافیان و از خود گذشتگی هایی که به هیچ عنوان از دیدگاه دیگران از خود گذشتگی نیست…

    پاسخ
  12. LeilI
    LeilI گفته:

    منم ۲۶ ساله ام و این شرایط رو دارم، چند سال پیش آسیب روحی شدیدی از طرف خونواده کسی که سطحشون از ما بالاتر بود دیدم که به جسمم هم رسید و خیلی طول کشید تا بتونم خودم رو دوباره پیدا کنم.

    پاسخ
  13. پرستو
    پرستو گفته:

    سلام
    وقت همگی بخیر
    من هم دختری هستم که ازدواج نکردم و ۳۹ ساله هستم!
    اصلا فکرشم نمیکردم به این سن برسم و مجرد باشم!
    من هم موافق صحبت آقای دکتر هستم که خودتان از راه صحیح و شبکه دوستان دست به کار شوید.
    موفق و شاد باشید.

    پاسخ
  14. نرگس
    نرگس گفته:

    هممون همینیم.
    اگر دوستان و اطرافیانمون آدم مناسب معرفی میکردن که نباید در ۳۶ سالگی، با ارشد و شغل مناسب و خانواده خوب، مجرد مونده باشیم!

    پاسخ
  15. طلسم
    طلسم گفته:

    سلام خدمت دکتر شیری بزرگوار و کلی عزیزان گروه
    بله داستان از جایی شروع میشه که دهه شصتی باشی!!این خودش یعنی پذیرش انرمالی در طی زندگی، یعنی دلیلی نداره نق بزنی که چرا من مثل بقیه قبلیا نیستم، یعنی تو محدودیت داری چون شرایط پیرامونت مثل دوره های قبلی نیست، یعنی سکوت کن و غر نزن خب تا کی؟! من که گفتن درس بخون خوندم گفتن خانم مهندس شو اینده ات تامینه خوندم گفتن باز بخون دکتر شو خوندم و دکتر شدم گفتن نویسنده باش نوشتم گفتن مترجم شو تلاش کردم شدم از زیبایی هم که به قول همه هیچی کم نداشتم خانواده ام هم که هم شرایطشون خوب بود از همه نظر هم ظواهرش خب من چرا باید گول یه عاشق دو قطبی رو میخوردم؟!؟! که از من بیش از دو سال کوچیکتر بود و ادعای عاشقی کرد و باعث شد شغلم از دست بدم که دیگه نبینمش توی محیط کار و انقدر حال منو بد کرد که ٧ سال بعد از جدایی ازش توی عقد هنوزم ترس توی وجودمه از ارتباط مجدد حالا هم که میخوام مهاجرت کنیم انقدر سنمون بالاست که گرفتن امتیاز لازم برای مهاجرت یه جورایی غیر ممکنه! واقعا جای تاسفه که این همه تلاش بی سرانجام بمونه و دست خالی خب ما نیاز به همدم نداریم؟!؟! کی باید جواب بده ؟ خدا مارو فراموش کرده وگرنه ٣٨ سال از کسی امتحان نمیگیرن!!

    پاسخ
  16. شعله
    شعله گفته:

    سلام خدمت استاد شیری
    روز و روزگار برشما خوش
    من اکثر گوش نیوش های شما رو دنبال می کنم وااونی که فکر می کنم با تجربه و مطالعات خودم
    هماهماهنگه تقویتش می کنم مشکل ازدواج نکردن ماهااا اصلا نداشتن دوستان خوب و خیر نیست مشکل در ذهنیت و باورهای مخرب و محدود کننده ماااست که کسی رو بزرگ و خودمون رو کوچیک فرض می کنیم باورها و ترس هایی که در ضمیر ناخوداگاه ما ریشه کرده برای کمک لیست باورهای غلط رو در بیاریم من از شوهرم باید بزرگتر باشم یه باور کشنده و اشتباه!به خاطر پدرم,برادرم,مادرم و…نمیتونم ازدواج کنم!؟ این ها باورهای غلط هستند و دیر یا زود محقق میشن در قالب نبود شوهر یا زن مناسب! اگه عزت نفس و خود دوست داشتن رو تقویت کنید این دوستان یا دست های خداوند به یاری ما خواهند امد و از راه هایی که تصور نمی کنیم با همسر الهی خودمون آشنا میشیم از انسان ها نخواهید از خداوند بخواهید و ایمان داشته باشید که پشت دره!یعنی نچسبید به خواسته که کجاست؟ و راه تعیین نکنید در بهترین حالت ممکن سراغتون میاد و اهمیتی هم نداره کی معرفی کنه یا طرف ببینه! به خدا اعتماد کنید این نه حرف انگیزشی هست نه مذهبی!واقعیت قانون جذب و کایناته.

    پاسخ
  17. شیما
    شیما گفته:

    من تمام نظرات رو خوندم. در اینجا باید اعلام کنم که دکترجون، قربون دستت بیا و از بین این شاگردای پسر و دخترت خودت یه طبقه بندی بکن یه جلسه معارفه گروهی بزار، دیگه شبکه ارتباطات و معرفی از این بهتر کجا پیدا کنیم آخه!😉

    پاسخ
  18. رزيتا
    رزيتا گفته:

    سلام
    من هم ٣٢ سال دارم و دقیقا در همین وضعیتم مشکل ما دهه شصتی ها این شد که در خانواده های متوسط رشدی بیشتر از سطح خانواده هامون داشتیم و توقع مون از انتخاب همسر این شد که با فردی بالاتر از سطح خودمون ازدواج کنیم
    مطمینا فردی که دختران زیبا و اگاه و با شرایطی مثل ما میخان وجود داره فقط معرفی نیست تا این افراد رو بهم معرفی کنند
    هىیشه تنها راه حلی که برای ازدواج این قشر که بدون مشکل مجرد موندن به ذهن من می رسه اینکه کاش در یک حرکت و برنامه ملی و با کمک مساجد که در گوشه گوشه این مملکت هست و گروه روانشناسان که کاملا برنامه ریزی شده باشن همه دخترها و پسرهای مجرد با شرایط خودشون و شرایطی که برای انتخاب در نظر دارن ثبت بشن و بهم معرفی بشن
    اقای دکتر شیری ما که در سطحی نیستیم این کار رو به گوش بزرگان برسونیم کاش شما با اقای قرائتی که مسئول مساجد کشوری هستن این موضوع رو مطرح کنید باور بفرمایید نصف مجردهای کشور با این کار به راحتی با هم کف خودشون ازدواج می کنند

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *