در مراحل اولیه آشنایی و نامزدی باید مراقب باشید که مرحله به مرحله پیش بروید
✔️راه کم هزینه را بروید
در شرایطی که دو نفر کم و بیش یکدیگر را پسندیده اند و با قصد ازدواج تا مرحله نامزدی هم پیش رفته اند، باید نکته-هایی را در این مرحله از رابطه در نظر بگیرند تا به قول معروف، نه سیخ بسوزد نه کباب، در این شرایط، نه باید زیادی هیجان زده شد و نه زیادی محافظه کار. ضمن اینکه راه بازگشت را هم باید برای دو طرف باز گذاشت. فراموش نکنید که شما هنوز در مرحله ارزیابی اولیه هستید.
✔️شما وقت ندارید، شما وقت دارید!!
معمولا پیش می آید که دو طرف می خواهند راه ها و انتخاب های دیگر را هم باز بگذارند. موقعیت های دیگر را هم بررسی کنند. یک تابع سنی/ جنسی وجود دارد که باید آن را در نظر بگیریم. تابع سنی/ جنسی هم یعنی گذشتن سن ازدواج دختر و پسرها که با هم متفاوت است. این کاملا مشخص است که سن ازدواج دخترها زودتر از پسرها می گذرد. دخترها باید بدانند فرصت کمتری دارند و نباید وقتشان را بی دلیل تلف کنند. باید سریع تر وارد فاز جدی شناخت بشوند تا این وقت از دست نرود. برای شناخت هم فقط نباید فضاهای دو نفره را ملاک قرار داد. آدم ها باید طرف مقابلشان را در جمع های دوستانه و خانوادگی شان بسنجند. باید دید طرف مقابل در جمع های دوستانه و خانوادگی افتخارآمیز هست؟ در کنار او می شود راحت بود و دوست داشت که اعضای خانواده یا دوست های صمیمی او را ببینند؟
معاشرت مهم ترین چیزی است که دو نفر می توانند به کمک آن به شناخت برسند. حواستان را جمع کنید، معاشرت این نیست که از یک نفر بپرسید شما مذهبی هستید یا نه؟ طرف هم بگوید بله. این بله جواب کاملی نیست. همه چیز باید دقیق بررسی شود. در مورد بحث مذهبی بودن، باید معلوم شود که اعتقادات و پایبندی هر کدام چقدر است؟
✔️اصل جبران را جدی بگیرید
اصل جبران هم در این رابطه ها می تواند خطر ساز شود. در اصل جبران ما ممکن است یک کاری را برای مدتی انجام دهیم ولی بالاخره یک جایی یک رفتاری می کنیم که کاملا با رفتارهای قبلی مان متفاوت است؛ مثلا ممکن است آدم اقتصادی و پول جمع کنی باشیم ولی طبق اصل جبران ممکن است یک بار یک کفش ۶۰۰هزار تومانی بخریم. حالا در رابطه های عاطفی هم ممکن است یک نفر از خودش خیلی مایه بگذارد. به اصطلاح با آخرین سرعت حرکت کند، اما یک جایی محکم ترمز کند. ۸۰درصد رابطه ها را اصل جبران خراب می کند. گاهی به کسی که آن قدرها هم برایمان مطلوبیت ندارد، حسابی لطف می کنیم و طبق اصل جبران یک جایی طرف مقابل را بدجوری دچار شوک می کنیم. باید حواسمان باشد، برای لطف های خودمان و طرف مقابل ترمز بگذاریم. ترمزی که باعث می شود، هیچ وقت گرفتار اصل جبران نشویم. اصل جبران در رابطه ای که معلوم هم نیست به ازدواج ختم می شود یا نه، یکی از طرفین را به شدت آسیب پذیر می کند. طرفی که تا به حال حسابی به او لطف شده و یکدفعه اتفاقی افتاده که همه آن لطف ها را از بین برده است.
✔️حواستان جمع باشد
نمی شود اسمش را گذاشت فرصت. ولی بالاخره هر رابطه ای دو طرف دارد. از یک طرف آن ممکن است آسیب بخوریم. اما اگر زرنگ باشیم می توانیم از این رابطه برای شناخت صحیح طرف مقابل مان استفاده کنیم. برای رسیدن به این تجربه هم باید در معاشرت و رفتارهایمان حسابی حواسمان جمع باشد. ما دو جور آدم داریم. آدم غایت گرا و آدم های هدف گرا. اگر داریم می رویم چالوس باید هم ذوق این را داشته باشیم که به چالوس برسیم، هم یادمان باشد که قرار است بالاخره برسیم به چالوس. نه کسانی که سه ساعته به چالوس می رسند از سفرشان لذت می برند، نه آنها که ۱۶ ساعته می روند. باید حد وسط را در غایت گرایی و هدف گرایی پیدا کرد. در این صورت می شود بدون تنبلی یا زرنگی بیش از حد زوایای پنهانی طرف مقابل را شناخت.
✔️از اختلاف نظر فرار نکنید
وجود اختلاف نظر در رابطه عاطفی بین دو نفر طبیعی ترین چیزی است که ممکن است وجود داشته باشد. اصلا اگر اختلاف نظر وجود نداشته باشد، باید به درستی آن رابطه شک کرد. اگر هیچ مشکلی وجود نداشته باشد؛ یعنی یک نفر در دیگری ذوب شده. این هم یعنی اصلا دو نفر آدم واقعی در این رابطه وجود ندارند که اختلاف نظر پیدا کنند. خطرش هم این است که هیچ وقت کسی برای همیشه در کسی دیگر ذوب نمی شود. آدم ها اگر بیشتر از ۳۰ درصد تغییر کنند، وارد مرحله خطرناکی شده اند.
در همین رابطه
آموزش غیرحضوری ازدواج مثبت ۳۶۰ :
سلام وخسته نباشید من دررابطه نامزدی هستم همسرم مردی است که بدون علاقه اوراانتخاب کرده ام شغل مناسبی هم ندارد وواقعا مانده ام بدون چاره
سلام عزیزم…بنظرم اولین رکن علاقه هست و در صورت داشتن حس عاطفی میتونی خیلی از مشکلات رو تحمل کنی…. اگ شغل مناسبی ندارن اما میتونن در اینده پیشرفت کنن میتونید باهاشون بمونید و کمکشون کنید برای پیشرفت اما چون علاقه ای نیست بهتر هست با خانواده و ایشون صحبت کنید و همه چیز تمام بشه…اصلن هم به حرف مردم توجهی نکن بذا اینقدر بگن تا خسته بشن….براتون ارزوی خوشبختی دارم
خب چطور شد انتخابش کردی؟ میشه از تجربت بگی؟!
سلام دکتر شیری خسته نباشید ….خواهرم با ازدواج با پسری ترک ب مشکل خورده….معیاراشون دیدشون ب زندگی با هم کاملن متفاوته….ارزشهاشون با هم سنخیتی نداره….الان با کوچکترین بحث اون اقا ادعا کرده ک ب خواهرم بی اعتماده و ازین ک مسائل کوچیک زندگی خانوادگیش رو براساس شناخت انها ب ما منتقل کرده دلخوره..و این ناراحتی داره ب طلاق کشیده میشه….از طرفی خودش مردیه ک هیچ رفتاری رو برای خودش و خانوادش بد نمیدونه…. خواهرم دچار مهرطلبیه….و با حل نشدن این مشکل کاملن فرو ریخته…..توصیه شما چیه ؟ ایا راهی برای نرسیدن ب شکستشون هست؟ چطور میتونم به خواهرم و زندگیش کمک کنم؟
سلام روزتون بخیر
از مطلب خوب شما ممنونم…
یه سوال: وقتی خواستگار در همون لحظات اولیه آشنایی برای من دلنشین نیست و میدونم بعد از چندبار قرار گذشتن و حرف زدن هم نمی تونم بهش علاقمند بشم، باز هم لازمه برای شناخت بیشتر وقت بزارم؟
نه شادی جان اگر اینقدر مطمئنید
ولی من به ضرس قاطع میگویم خیلی از جذابیتهای مردانه در طول چند جلسه است که رخ نمایی میکند
جذابیتهای رفتاری که بسیار هم بیولوژیک میتواند اثر بگذارد
با سلام و خسته نباشید خدمت دکتر شیری عزیز.من با پسری ۵ ماهه اشنا شدم و از لحاظ علاقه و موارد ظاهری نسبتا نظر مثبتی بهشون دارم.اما از لحاظ خانوادگی و فرهنگی از ما پایین تر هستن و این که ایشون قصد خیلی جدی برای ازدواج دارن ولی به احتمال زیاد مادرم بخاطر همین اختلاف فرهنگی و تقریبا مالی ایشون رو رد میکنن.همان طور ک تا به الان که راجبشون صحبت کردم بدون اینکه کوچکترین ویژگی از اخلاقیات ایشون بدونن نظر منفی راجبشون دادن.برای این ک اعتقاد دارن که با خانواده ای با فرهنگ و طبقه ی بالاتری بهتره ک ازدواج کنم ولی از نظر خودم پسر با شخصیت و خوبی هستن.خواستم نظر شما رو راجب این مسئله جویا بشم.و این که علاقه ی یک دختر ب پسر برای ازدواج باید در چه حد باشه.چون من ب شخصه ۱۰۰ درصد علاقه از سمت خودم نسبت ب ایشون نمیبینم ولی بی علاقه هم نیسم و درکل نظر مثبتی راجبشون دارم و البته که این علاقه از سمت طرف مقابلم خیلی زیاد هست.
سلام
میشه بگین چی شد
منم مشابه همین کیس رو دارم
منم دقیقا همین شرایطو تجربه کردم. لطفا جواب بدید آقای دکتر.
سلام دکتر شیری ممنون واقعا از مطالب خوب و پر از حس خوبتون.
میشه در رابطه با اختلاف دین برای ازدواج در ایران هم مطلبی بذارید؟
واقعا ممنون از این همه مطلب خوب.
دکتر شیری عزیز انگار خدا میخواست این مقاله رو اللن دیدم…واقعا ممنونم
من پسری زال رو دوست دارم و ازینکه دوسش دارم خجالت نمی کشم اما میترسم که مامانش شده باشم یا به نوعی قائده جبران رو پیاده میکنم.سازگاری زیادی داریم که همین ترسم رو بیشتر میکنه.هنوز رابطه دو طرفه را قبول نکردم و فرصت فکر کردن خواستم .با ایده آلم جور نیست و ترس اینکه بعدا تو کاسه اش گذارم همینو نمیتونم تصمیم بگیرم.
با سلام و ادب🌺
خدا قوت خدمت شما
دختری که هشت سال از پسر بزرگتر هست آیا میتونن زندگی ایده آل داشته باشند؟ لطفا در مورد معایب این ازدواج راهنمایی بفرمایید. البته که از لحاظ ذهنی و فکری نزدیک به هم هستند. آقا پسر دهه ۷۰ و دختر دهه ۶۰
برای خواندن مطالب مرتبط با سوالتان
لطفا اینجا کلیک کنید
همچنین می توانید بصورت اختصاصی در سایت
porsesh24.com
ثبت سوال کنید و از درمانگران ما پاسخ بگیرید
سلام
با پسری قرار ازدواج گذاشتم،این پسر هم پسرخاله و هم پسر عمومه.از بچگی میشناختمش.هم بازی بچگیم بوده ولی بعد مدتی بعلت درگیری های خانوادگی وقتی که هردو خیلی کوچیک بودیم روابط قطع شد.حالا هردو ۲۹ سالمونه.میگه دوسم داره.خانواده هامون اصلا باهم روابطشون خوب نیست.این پسر تو فامیل و اجتماع اصلا روابط خوبی نداره.از نظر شخصیتی هم بامن متفاوته.نمیدونم چی باعث شده مجذوبش شم ولی الان بعد چهارسال ارتباط باهاش فکر میکنم اصلا بدرد هم نمیخوریم.از طرفی توان جدایی ازش ندارم.چه کنم؟
سلام وقت بخیر
جناب اقای شیری عزیز آیا این طبیعیه که تو دوران آشنایی ۲حتی۴ روز از طرف خبری نباشه!؟ حتی در اندازه یک پیام!؟ نمیدونم چرا چندین مورد از این آشنایتها رو تجربه کردم و هربار اعتراض کردم کاملا عادی جلوه دادند ،انتظار من زیاده به نظرتون!؟
خانم مختاری شما میتونید از سایر مطالب و مقالات این وبلاگ استفاده کنید یا در سایت Porsesh24.com سوال خود را ثبت کنید
سلام دکترشیری عزیزشبتون بخیروخداقوت،دکترجان من ۴سالی میشه باآقاپسری دوست هستم و۱سال میشه که نامزدکردیم،قبل نامزدی ازشون خیانت دیدم باخانمی که۵سال ازخودشون بزرگترهستن وکلاباهمه راحت هستن،من وقتی متوجه شدم باهاشون درمیون گذاشتم وبهم گفتن برای نجات ازیه مشکلی مجبورشدن مدتی بااون خانم دوست بشن وهمه چیزتموم شده ومن قبول کردم چون قبل ازاون هیچ مشکل رفتاری ازشون ندیده بودم امابعدازنامزدی دیدم همچنان اون زن درزندگیشون هست واون خانم به بهانه های مختلف بانامزدمن ملاقات دارن وکارهاشون رومیندازن گردن همسرم،من باخانواده نامزدم درمیون گذاشتم وتقریبا۲هفته پیش بحث شدیدی پیش اومددرحضورمن وپدرومادرشون ازاون خانم ونامزدم توضیح خواستیم ولی نامزدم گفتن مافقط همکارهستیم واشتباه فکرمیکنیم..من تصمیم گرفتم یه فرصت دوباره بهشون بدم..اذتون کمک میخوام که ایافرصت دادن بهشون درسته؟ازکجامتوجه بشم اون خانم اززندگیم به طودکل رفته،باتوجه به شرایط کروناواینکه مقداری محل زندگیمون ازهم دورهست
ممنونم ازراهنماییتون
سرکار خانم ملیکا گرامی
به دلیل حجم بالای دانشجویان عزیزمان، آقای دکتر امکان پاسخدهی به سوالات را ندارند.
به شما پیشنهاد میشود از سامانه پرسش ۲۴ که درمانگران مورد تایید آقای دکتر هستند برای پرسیدن سوال خود استفاده نمایید.
https://www.porsesh24.com/
سلام دکتر عزیز .
خانم۳۱ ساله هستم همسرم۴۱ ساله .
۱۳ ساله ازدواج کردم و یه پسر ۹ ساله دارم .
اول ازدواجم با علاقه و دوست داشتن از سمت من بود اما اینقدر شوهر خشک و بی محبت و بی احساس و سرد داشتم که حد نداره …
الان شش ماهی هست زدم رفتم خونه پدرم وکیل گرفتم
درمانده شدم که طلاق نمیده و میگه دوس دارم ولی من متنفرم ازش که سالها عمرم رو سوزاند و صدام در نیومد
همش حسرت میخورم ای کاش بچه دار نشده بودم و این شجاعت رو پیدا می کردم و می گفتم نمیخوامت دیگه ……
تورو خدا وقتی بچه دار بشید که مطمئن هستین از طرف تون …