شما دهه بیستى ها، چنان سرزنده و باشکوهید که هوش از سر آدم میپرد؛

آقاجانم؛
مهمترین سالهایى که بنا بود ثمره زحمات جوانى را بچشید، افتاد به انقلاب و جنگ و محرومیت و تحریم و ندارى و … ما نمیتوانیم جبران کنیم این سالها را که به عشق ما، تاب آوردید و حتى گله اى هم نکردید،
✔️کودک بودم و شما قلعه الموت میخواندید و خواجه تاجدار و تیمور لنگ و البته دزدکى کتاب پلیسى خواندنهاى من را هم زیرسبیلى رد میکردید (کتابهاى امیرعشیرى و پرویز قاضى سعید)
✔️مدتى پژو پونصد و چهار دنده فرمونى داشتید و به من رانندگى یاد میدادید و من چقدر فخر میفروختم که دنده عوض کردن بلدم،
✔️خوشحالم از جوانیم این سعادت را داشتم که از تایلند تا مدینه 😉کنارتان باشم و از بزرگواریتان بیاموزم، برایتان بهترین جوکهاى زندگیم را بگویم و خنده هاى از ته دلتان را ببینم
✔️خدا میداند در آن صبح عیدفطر که پسر تازه متولدم را در آغوشم نهادند، تازه فهمیدم فرزند شما بودن یعنى چه، حیف که هیچ کلامى قادر به توضیح این حس مردان نیست
✔️امیدوارم لایق تداوم نسب و ذریه شما بمانم که باشرافت زیستید
دعاى امیرالمومنین نثار سربلندیتان که عزت و شرافت من هستید
———-
روز مرد بهانه ایست که به سه مرد دوست داشتنى که خیلى هاتون بارها در کلام من نامشان را شنیده اید، تبریک بگویم، مردانى که این زندگى را جایى بهتر براى زیستن ما کردند:
استاد حمیدعجمى
سید سهیل رضایى و محمدرضاشعبانعلى 

این مطلب را هم بخوانید
به کدامین گناه کشته شدند؟
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *