یک اشتباه جدی و مخفی هست در روابط دو نفره که ممکن است متوجهش نباشید که بدان مبتلایید! بخصوص در داخل یک فضای کاری که مبدل به کابوس میشود : حاشیه پردازی
حاشیه پردازی ، CIRCUMSTANTIALITY : کسانی هستند که وقتی صحبت میکنند خیلی حاشیه میروند و آدم باهاشون به نتیجه نمیرسد!
حاشیه ها ابتدا مرتبط هستند ولی کم کم خودشان موضوع جداگانه ای میشوند که چون ذهن ما روی نکته اول هنوز بسته نشده ، عملا روی دومی نمیتوانیم متمرکز بشویم !
فردی موقع صحبت موضوع A را آغاز میکند و درستش اینست که A را سریعا به سرانجام برساند و نکته ای را که از شما میخواهد سریع بگوید ( جون میکنه تا لب مطلب را بگه!)
نباید از A به B برود زیرا موضوع B نیز مهم است اما با این طرز گفتن عملا مبدل میشود به یک موضوع فرعی !
چگونه حاشیه پردازی را در گفتگو کم کنیم ؟ مطالب مهمی را که میخواهید بیان کنید از قبل در ذهنتان یا حتی یک برگه کاغذ کوچک یادداشت کنید و متعهد باشید همه را به ترتیب بگویید که آخر گفتگو تیک بزنید.
اگر با کسی صحبت میکردیم که اینگونه شاخه به شاخه میرود چه کنیم؟
خیلی مودبانه قبل از اینکه برود سراغ مطلب بعدی بهش میگوییم : قبل از اینکه موضوع مهم B را باز کنی ، ممکنه بدونم چه کمکی درباره A از دستم بر میاد انجام دهم ؟
تجربه های موفق
نکته : افراد شهودیINTUITIVE در مدل شخصیت شناسی MBTI مدل ذهنی خطی LINEAR ندارند یعنی واقعا در دریافت اطلاعات و یا ارائه اطلاعات از مدلهای غیر خطی استفاده میکنند. ممکن است از ۱ به ۲ و ۳ نروند و یهویی به ۵ بپرند. این ویژگی برای افراد حسی- منطقی SENSING عذاب آور است و احساس پرش افکار بهشان دست میدهد flight of idea در حالیکه خود N ها دارند راحت گوش میکنند !
مشهورترین سخنران شهودی ایران احتمالا استاد الهی قمشه ای هستند و بعضی افراد متوجه نمیشود چگونه ایشان از عطار به امیلی دیکنسون ناگهان ربط برقرار میکنند. یک دلیل هم غیر از اشراف علمی و سواد وسیع و عمیق ایشان ، احتمالا تیپ شخصیتی شهودی ایشان است که سریعا بین اطلاعات شان جابجا میشوند.
مطلب مرتبط :
آیا میخواهید جایگاه بهتر نزد مشتری / مراجع داشته باشید که شما را به راحتی با رقبا جایگزین نکند؟
درباره mbti میخواهید بیشتر بدانید ؟ typology.ir
مقاله خیلی خوب و کاربردی بود.ممنون آقای دکتر
سلام ،مقاله جالبی بود ،برای من که ساختار ذهنی منظمی ندارم وبه نظرم شهودی هستم ،چون از مطالب ظاهرا بی ربط به نتایج دلخواه خودم می رسم ،وهمیشه در مواجهه با افراد منطقی با ساختار ذهنی منظم دچار اضطراب می شوم ،وشاید متقابلا آنها هم از ارتباط با من دچار ناامنی می شوند ،🍃ولی در مورد استاد قمشه ای به نظرم دلیل محبوبیت شان همین ساختار ذهنی نا منظم شان است ،ودر ادبیات وشعر کمک زیادی می کند ،چون شخص به شدت خلاق تر می شود 👌حالا سوال من این است که چه کار باید کرد ؟،من با این مدل ذهنی باید تغییر کنم ،؟یعنی از رفتار نا خودآگاه خارج شوم وبر خلاف مدل ذهنی که با آن راحتم وارد منطقه ناامن منطقیه خطی ومنظم بشوم ،که هم راحت نیستم وهم دوستش ندارم؟؟؟؟؟؛!!!!واصلا بلد نیستم😉
خیلی نکته جالبی بود
گاهی در جریان مذاکره, طرف مقابل به عنوان یک ترفند برای به هم.زدن تمرکز این جا به جایی بین موضوعات استفاده میکند
یک.مشکلی که ما گاهی اجازه میدهیم این شاخه به شاخه شدن بحث ها ادامه پیدا کند, خجالت کشیدن از بیان قاطعانه این موضوع است که لطفا موضوع قبلی را ببنیدم و به غلط همراهی میکنیم
سپاس
موردی که خیلی منو اذیت میکنه اینه که از یه موضوعی شرو میکنم میرم جلو و ظرف چند دقیقه کلا موضوع اصلی که در موردش حرف میزدم یهو یادم میره و به شدت عذاب اوره برام و حس خجالت بهم دست میده.تو یه جمع صمیمی راحت میشه پرسید چی داشتم میگفتم؟؟ ولی تو یه جمع عمومی تر یا وقتایی که تو محیط کار هستی خیلی باعث خجالت میشه.ینی اخرش مجبور میشم بگم اره دیگه از این قراره بود موضوع و نمیتونم ربط این همه حرفمو به حرف اولم بگم و موضوع رو هوا میمونه.
وای خدای من… رییس من همینطوره.. وقتی میخواد یه چیزی رو توضیح بده اننننقدر پرت میشه از مساله که عملا بعد از جلسات چیز خاصی دستگیرمون نمیشه… به نظرم واقعا عذاب اوره برای من که یک sهستم😭
سلام
مقاله مفیدی بود
بنظرم من حاشیه روی میکنم و سعی خواهم کرد کنترل کنم
تشکر طبیب عزیز
با سلام
مطلب بسیار مفیدی بود
به نظر من حاشیه رفتن با شهودی بودن منطبق نیست. من خودم شهودی هستم ولی وقتی سوالی ازم پرسیده میشه در کوتاهترین جملات پاسخ رو میگم. در عین حال از شنیدن سخنرانی های سهودی مثل دکتر الهی قمشه ای لذت میبرم و دنبال کردن مطلبشون برام راحته.
اما بعضیها هستن وقتی قراره جوابی رو بدن مدتها حاشیه میرن و به اصطلاح روده درازی میکنن در حدیکه طرف مقابل هسته میشه. در نهایت که حرفشون تموم میشه سر سوزنی اطلاعات به دردخور ندادن. به نظر من حاشیه رفتن یعنی این. و چقدر سر و کار داشتن با این آدمها عذاب آوره. این حس به آدم دست میده که طرف اصطلاحا رو راست نیست و نمیخواد اطلاعات به درد خور ارائه بده.