بیلیارد استعاره ای برای  شکست تا پیروزی

🎱 من بیلیارد را دوست دارم به خاطر دلایل استعاری زیر….شایدم اصلا اینها فقط برداشتهای خودم باشه و هیچ ربطی به بازی اصلی نداشته باشه ولی یه بار خوندنش باعث میشه برید و این بازی را تجربه کنید

👈تغییر :
وقتی بازی میکنی به تدریج سبک خاص خودت را پیدا میکنی ولی این مانع نمیشه از اینکه دست آدمهای موفق را نبینی. وقتی سعی میکنی تغییر کنی متوجه میشی آموخته های قبلی چقدر سفت در دست و مغز فرمان دهنده ات فیکس شده اند ! شیوه جدید ضربه زدن به توپ را آزمایش میکنی و در کمال تعجب میبینی برخلاف الگوی ذهنی قبلیت ، زیباتر و برنده تر است. حالا جرات میکنی تغییر کنی و میفهمی تغییر آسون نیست. این درست مثل خود زندگیه، سبک زندگیت را بلدی، عادت داری بهش و سر یه کلاس یا با دیدن یه فیلم یا مواجهه تو یک مهمون به خاطر گفتگو با یک نفر متوجه میشی سبکهای بهتری هم هست که هم به تو میاد هم خیلی موفق تره از آ«چه تو در ۳۰ سال گذشته بدست آورده ای ! خب حالا میخوای تغییر کنی و این کار سخت است ولی ارزشش را دارد که نرم نرم استایل بازی زندگی ات را تغییر دهی

👈حرفه ای گری نه شانس :
بیلیارد برای اکثر آدمها بازی شانس است، یه کم با تخته نرد براشون فرق میکنه ولی قصه اینه که بیلیارد بسیار قانون مند است ، اگر بی حوصله بازی در نیاری و زاویه ها و محل اصابت توپها و مقدار نیروها را حساب کنی، دستانت میشوند مغزت و در لحظه میبینی همه چیز بازی مغز توست نه شانس و اقبال و …توانگری یک فلسفه زیستن است نه یک شانس و عاقبت به خیری الله بختکی. تصمیم میگیری به هر قیمتی موفق نشی مگر اینکه تعادل داشته باشی

این مطلب را هم بخوانید
مصیبت رابطه با افراد خاکستری

لذت ببر از برنده شدن بقیه :
👈تو بیلیارد گاهی بقدری ضربات حریف زیباست که باید براش دست بزنی. تو زندگی هم باید برای قشنگ زیستن دیگران دست بزنی تا جرات کنی برنده بشی بعدا

👈خلاقیت :
وقتی همه برای باز کردن بازی در اولین ضربه توپ را مقابل مثلث میگذارند ، بعدها میفهمی این یک دستور لا یتغیر نیست بلکه میتونستی از زوایای دیگری هم بازی را شروع کنی و فقط خودت ” میپنداشتی” تنها شیوه همان است که همیشه دیده ای !

در همین رابطه :

2 پاسخ
  1. مریم احمدی
    مریم احمدی گفته:

    آقای دکتر سلام وقتتون بخیر
    ممنون که هستید، ممنون که همچون چراغی روشنگر راهمون هستین
    من تست های تله ها رو تو شرایط بد روحیم یعنی افسردگیم انجام دادم. نتیجش: تله کمال طلبی و تله بی ارزشی “بالا” و تله استحقاق و تله شکست “متوسط” وتله بی اعتمادی و تله رها شدگی “نسبتا پایین” داشتم. یعنی همع حالا باید چکار کنم از کجا شروع کنم ؟ میشه راهنمایی کنید.
    قربونتون

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *