متن زیر درباره الناز دارابیان است که امروز صبح طلای مسابقات آسیایی پرتاب دیسک را از آن خود کرد.وی علاوه بر کسب مدال طلا، موفق به ثبت رکورد جدیدی در بازیهای پاراآسیایی و مسابقات قهرمانی آسیا به نام خود شد.

پنج سالم بیشتر نبود. رفته بودیم خانه فریده خاله و دختر خاله الناز اینا.
الناز مثل ما نبود ،
میگفتند به خاطر تجویز داروى اشتباه موقع باردارى خاله ام بوده که دچار معلولیت شده …
الناز نقاشى مى کرد. مدادرنگى هایش را آورده بود تا من سرگرم نقاشى شوم و لحظه اى آرام بگیرم. ماهرانه پرنده اى کشیده بود و من سعى مى کردم به تقلید از او چیزى بکشم. در همین حال و اوضاع بودم که حس کردم وقت رفتن رسیده. این خاصیت آن خانه بود که به چشم برهم زدنى وقت تمام بود و باید مى رفتیم. روال معمول این بود؛ دل نمى کندم. پا به زمین مى کوبیدم، گریه مى کردم که من نمى آیم، شما بروید. اما آن روز قبل از اینکه جیغ و فریاد کنم مغزم جرقه زد و چند ثانیه بعد زیر میز نهارخورى بودم. قایم شده بودم.
فقط الناز بود که به هاطر نشسته بودن همیشگیش روى ویلچر ، من را مى دید. داشت مى خندید. منم خنده ام گرفته بود. لبم را گاز گرفته بودم و اشاره مى کردم که هیس الان مى فهمند..
آن شب قِسر در رفتم و مامان و بابا اجازه دادند که بمانم.
مست از پیروزى ام مى دویدم و مى خندیدم و آن خنده ها گویى بى تکرار بودند.
٩سال از من بزرگتر بود. هم مى توانست باهام بازى کند ، تو درسهام کمکم کند هم مى توانست مادر گونه برایم غذا آماده کند؛

این مطلب را هم بخوانید
فریب بزرگ دختران دهه ۵۰ و ۶۰

سالها بعد الناز به دانشگاه رفت. در رشته ى ادبیات فارسى لیسانس گرفت و بعد هم فوق لیسانس. گنجینه ى ادبیات فارسى را در کتابخانه ى اتاقش داشت و براى منِ عاشق ادبیات جاذبه اى محسوب مى شد.
چند سالى است که ورزش حرفه اى مى کند و هر از گاهى برایم از تمرینات سختش که برایش لذت بخش است مى گوید. امروز صبح خبر قهرمانى اش را شنیدم و از خوشحالى اشک شوق مى ریختم.
الناز فقط یک دست دارد. روى زانوهایش حرکت میکند، تمام کارهاى روزمره اش را خودش انجام مى دهد و هرکجا که بخواهد با ویلچرش مى رود. تحصیلات عالیه دارد و قهرمان پاراآسیا در رشته هاى پرتاب دیسک و دو میدانى است.
اگر الناز ناامید نشد و ماند و با همه محدودیتها و بی تناسبى این شهر براى توانیابان ادامه داد، واضح است من اگر ناامید شوم ناشکریه.
فراخى جان مى خواهد که هیچ کس را مقصر ندانى و مسوولانه با تمام آنچه خداوند از توانایى به تو داده خوب زندگى کنى.

در پناه خدا ،

بهترینها از آن تو،

سارا نجفیان

دانشجوی دوره جامع توانگری اول

این پیج اینستاگرام هم به نظرم کارهای جالبی داره در فرهنگ سازی :

https://www.instagram.com/radioezafe/

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *