نوشته‌ها

متن اصلی سوالات:

-شما می‌گویید اگر از مردی خوشت آمد، پیشقدم شو. ولی مرد تا خودش اقدام نکنه، برای رابطه وقت نمی‌گذارد. چه باید کرد؟
– با وجود شرایط بیرونی خوب مثل تحصیلات، خانواده، ظاهر و کار از یک سو و تلاش روی مسائل درونی مثل عزت نفس و استقلال، هیچ پیشنهادی برای رابطه جدی ندارم، چه کنم؟

پاسخ صوتی دکتر شیری:‌

جهت دسترسی به دروس معرفی‌شده، بر روی تصاویر زیر کلیک نمایید:

 

 

 

روزگارى خواهد آمد که من به شانه تو تکیه کنم، امیدوارم مغزم هنوز کار کند و بتوانیم هنوز با خاطراتى که این روزها برایت می‌سازم، بخندیم و کیف کنیم.
نفسم،
بزرگترین ترس من، از دست دادن عملکرد مغزم است،
به همین خاطر است که قبل از اینکه دیر شود سعى می‌کنم از زندگى، ثانیه‌هایش را هم از دست ندهم؛
هر روز صبح ازات خواب‌هایت را می‌پرسم و تو عادت کرده‌اى برایم بگویى که چه دیده‌اى و من متعجب می‌شوم از رویاهایت؛
کودکان روح عالم را، شفاف به ما می‌تابانند؛
کودکان
تا دو سه سالگى که بوى بهشت هم هنوز می‌دهند،
دلم گاهى براى سه سالگیَت تنگ می‌شود ولى گریزى نیست جز بلعیدن همین لحظات بودنت،
کاش می‌شد دعایى کنم که رنجى به جانت ننشیند ولى دعا می‌کنم در رنج‌هاى این زندگى، نور پروردگار را گم نکنى و مرد بزرگترى گردى.
بابا

جهت دسترسی به دروس معرفی‌شده، بر روی تصاویر زیر کلیک نمایید:

 

خلاصه داستان پس از زندگی:

این مجموعه به کارگردانی ریکی جرویز ساخته شده که در آن نقش مردی را بازی می‌کند که همسرش را از دست داده و تصمیم می‌گیرد هر کاری که دوست دارد بکند و هر چیزی که می‌خواهد بگوید و به عواقب آن کوچک‌ترین توجهی نکند، تا دنیا را با کمدی تاریک خود مجازات کند.

 

نوشته دکتر شیری در خصوص سریال:

نمیدونم دقیقا کجا درباره اش خواندم و شروعش کردم این سریال شش قسمته را
خلاصه داستان ( نگران نباشید لو نمیره)
تونى زندگى عالى با همسرش داشته اما او در اثر سرطان از دنیا رفته و تونى خشم عجیبى نسبت به کل زندگى و مردم و کارهاى احمقانه شان پیدا کرده است و متلکهایى ناب به زندگى مردم می اندازد ( کمدى سیاه)
اگر دنبال مفاهیم زیر هستید ، از دستش ندهید:
✔️سفر قهرمانى پس از اخراج از بهشت (درس غیرحضورى سفرزندگى)
✔️مردان تحت تسخیر آنیما (درس غیرحضورى مقدمات شخصیت شناسى)
✔️مثلث کارپمن و قربانیانى که به سرعت نقش جلاد میگیرند ( امپراتورى رابطه)

 

جهت دسترسی به دروس معرفی‌شده، بر روی تصاویر زیر کلیک نمایید:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

✍ پرسش:

آقای دکتر سلام یه سؤال داشتم. میخواستم بدونم روابطی که طی جریانی (به هر دلیل) از هم پاشیده، و دو طرف چند وقت همو ندیدن یا با هم رابطه ای نداشتن، این روابط میتونه مثل اول خوب بشه دوباره؟ یا هیچ وقت مثل اول نمیشه؟

 

🎧 پاسخ صوتی دکتر شیری:

 

✍ پرسش:

نوسانات اخلاقی در یک رابطه ی عاطفی رو چطور میشه به حداقل رسوند؟ چطور میشه متعادل در یک رابطه ی عاطفی رفتار کرد و باقی موند؟ گاه بسیار مشتاق و پرهیجان و گاه سرد و بی تفاوت بودن از چه نشئت میگیره؟ آیا این نوسانات به شکل دائم و مداوم عادیه و اگر نیست دلیلش چی میتونه باشه؟ چطور میشه این نوع رفتار و برخورد رو اصلاح کرد؟ و در مواجهه با چنین پارتنر عاطفی ای، درست ترین واکنش و برخورد چیست؟

 

🎧 پاسخ صوتی دکتر شیری:

 

👈 آموزش غیرحضوری مرتبط: ساختن رابطه عاطفی بدون شکست

فصل اول سریال خانم میزل شگفت انگیزThe Marvelous Mrs. Maisel  اینقدر جایزه برده که نمیشد بی خیالش شد ( خطر لو رفتن داستان در ادامه)

 

  •  سریالی ۸ قسمته ، تا حدی موزیکال ، کمدی، درباره زندگی میریام ۲۶ ساله،  دختری کلیمی در نیویورک سال ۱۹۵۸ که همه چیز دارد ، طبقه خانوادگی بالاتر از متوسط ، منزل پدری باکلاس و پدری استاد دانشگاه و مادری خانه دار و شوهری بیزینس من که با عشق ازدواج کرده اند و دو فرزند زیبا
  • شوهر (جول) با تشویقهای بینظیر میریام ، میخواهد زندگی کاری دومی را به عنوان کمدین داشته باشد و بارها و بارها با هم تلاش میکنند ولی در اجرای آخرش در یک کافه لاله زاری نیویورک ، شکست میخورد و سرخورده چنان دچار فروپاشی میشود که به زنش اعلام میکند من با منشی ام در رابطه ام و خانه را ترک میکند: اخراج میریام از بهشت ظرف چند دقیقه
  • خانواده سنتی کلیمی و آداب و احوالشان از باحال ترین سوژه های این فیلم است. من شخصا در ایران از بچگیم تو محله مون و بعدها تو درو همسایه ، دوستان کلیمی عالی دارم و در انگلستان نیز همینقدر بگویم که هر جا ایرانی هست و داره خرید میکنه ، کلیمی ها هم هستند و به طور باورنکردنی وقتی باهاشون دمخور میشی، میفهمی شبیهیم !!! هم قیافه هامون هم ادا  اصولهامون، هم دماغهامون شبیه همه ! در ایران بارها به لطف شاگردان کلیمی ام در کنیسه و جشنهای سنتی کلیمیان شرکت کرده ام . این فیلم بارها آینه ای دستم داد که فرهنگ شبیه خانواده های خودمان را در قلب نیویورک ببینم و بخندم.

  • میریام بعد از ترک شدگی اون هم به اون شکل فجیع ، میخواهد از فشار خانواده اش بیرون بیاید و میرود دنبال کار و همزمان یکشب که بسیار سن ایپ درصد بالا خورده بود ، شروع به استندآپ کمدی میکند در همان کافه لاله زاری و بسیار خنده دار اجرا میکند در حالیکه عملا داشت از مسائل تلخ زندگی خودش تعریف میکرد…این قضیه مقدمه تلاش او برای کمدین شدن میکند و در این راه باید با مردان سنتی و ایده های مردسالارانه مبارزه کند
  • تحول آرکتایپی زن پرسفونی به زن آرتمیسی در این فیلم بسیار زیبا طراحی شده است
  • ژول چرا باید خیانت کند؟ به دلیل فروپاشی درونی…به دلیل تله استحقاق که پدر ثروتمند مغرورش بهش تزریق کرده که همیشه باید نفر بالادستی بشود، موفق شود ،  به هر قیمتی و در این بین ، کاری مثل کمدین شدن ، فقط لذت شخصی نیست، شروع انتقام خاموش از پدر JEWISH سنتی هم هست. زندگی خویش را ساختن به هر قیمت ولو نابودی اعتبار خانواده. ژول در این راه استقلال ناموفق است و بارها در تقابل با پدرش قصد دارد خودش را اثبات کند ولی نمیتواند.  الکلی شدن ، رفتارهای خارج از ازدواج extramarital ویژگی این مردان میشود. ژول در رابطه دومش نیز ناموفق است زیرا به شدت احساس بازندگی دارد به خاطر از دست دادن خانواده (زن زیبا و فرزندان) هرچند کلی ارتقای شغلی گرفته ولی حالش به شدت بد است تا برگردد نزد زنش ولی نمیداند که زن تغییر کرده است ! این زن طعم استقلال روانی و اجتماعی را بیش از قبل چشیده است و بهشت قبلی جول ، اکنون شاید بهشت نباشد.
  • رابطه میریام با مادرش بسیار قابل توجه است. رز زنیست هرا تایپ در خدمت خانواده ، او حتی نمیخواهد شوهرش بفهمد که این پوست زیبا محصول هر شب کرم زدن است. او با ارایش کامل میخوابد (مثلا) و وقتی مطمئن شد شوهرش به خواب رفته سریع به دستشویی میرود و ارایشش را پاک میکند و ماسک زیبایی میزند و برمیگردد به رختخواب و صبح نیز قبل از بیدار شدن شوهرش بدو بدو میرود و آرایش میکند تا شوهر موقع باز کردن چشم روی آراسته او را ببیند. میریا عینا این کارها را برای شوهرش انجام میدهد. دختران میرا دار شیوه تربیتی مادران هستند! رز شخصیتی مستقل ندارد و اگر انقلاب میکند در قسمت ۷-۸ به خاطر خودش نیست بلکه به خاطر احساس محرم راز نبودن در خانه است که کاملا رفتارش عوض شده است و شوهرش نیز شوکه شده است از این تنبیه

فیلم طولانی است ولی زیباست، داستان اوج و فورد و یک زن امیدوار را نشان میدهد و دهها نکته دیگر. فصل دوم این فیلم اذرماه امسال عرضه میشود و فصل سه نیز در حال ساخت است!

 

سلام آقای دکتر. آرمان هستم
من مطالب شما را دنبال می‌کنم و سعی کردم مثلاً تو ازدواج به اونا عمل کنم. ولی آخه آقای دکتر اینا تو من شک و تردید رو بیشتر کردن…
این همه آدم میرن ازدواج میکنن. کی حرفای دکتر شیری رو شنیده ؟؟
دانشجو ترم ۱۰ داروسازی‌ام، احساس تنهایی دارم ولی شما می‌گید این دلیل خوبی برای ازدواج نیست ….
آخه مگه بقیه دلیل ازدواج شون چی بوده؟
فکر نمی‌کنید سخت شده ..این شرایط …

پاسخ دکتر شیری:

👈سلام من را بپذیر آرمان گرامی و سایر پسرهای خواننده مطالب بنده
من عرض کرده‌ام که فقط به خاطر رهایی از تنهایی ازدواج کردن یک دلیل ضعیف است چون ۶ ماه دیگه می‌فهمی ازدواج الزاماً تنهاییت را پر نمی‌کنه.
تو با کار و دوستان خودتو البته همسرت می‌تونی تنهایی‌هایت را قابل تحمل‌تر کنی حتماً در نظر بگیر که ازدواج یک تصمیم است.
اجازه بدهید براتون یک مثال بزنم:
فرض کن شما داری هر روز با اتوبوس میری محل تحصیلت یا مترو. حالا می‌خوای بری ماشین بخری
خب باید اولا بتونی هزینه ماشین را بدی (نقد یا قسط) بعدش امنیت ماشینت مهمه یعنی بیمه و پارکینگ هم خونه هم دانشگاه
بعدش هزینه نگهداری ماشین و بازدیدهای دوره‌ای و … بعدش باید بتوانی از پس استهلاک ماشینت بر بیایی و بابت افت قیمتش حالت خراب نشه
همچنین نمیشه یه ماشین بخری و هی چشمت با بقیه ماشین‌ها باشه طوری که نتونی هیچ لذتی ببری از ماشینی که بالاخره بعد ۲ ماه عادی میشه
یه ماشین خریدن اینقدر فکرها قبلش میخواد حالا ببین درباره یک انسان داریم حرف می‌زنیم با روح و شعور و خانواده
باید بلوغ داشته باشی تا از پس این سوالات بر بیایی.

برای مشاهده آموزش غیر حضوری مرتبط با این مطلب میتوانید بروی تصاویر زیر کلیک کنید