نوشته‌ها

همسر خوب کسى نیست که الزاما بشینیم باهاش از کازانتاکیس حرف بزنیم و فیلمهاى کریستوفر نولان ببینیم
همسر خوب الزاما اونى نیست که تمام ریزه کاریهاى روانشناسى رابطه را بلده
همسر خوب الزاما فک زاویه دار و هیکل گلدونى نداره و عطر اونتوس نمیزنه!
اگه حالا یکى گیر آوردید معرفى کنید خودم زنش میشم
شوهر خوب، آدمیه که حسهاش واقعیه، اخم و خنده اش حسابگرانه نیست، جنتلمنه، وقار داره، به موقع جسوره مثل ببر، دلش واسه خرج کردن نمیلرزه، پرنسیب داره، واسه بوسیدنت اجازه نمیگیره (شش در چهار نیست)
احترام میگذاره ولى هیبت داره اخلاقش؛عصبى میشه ولى سلیطه نیست؛
در عین احترام به خانواده اش، وابسته و دهن بین اونها نیست؛حواسش به خانواده تو هست شیرین عسل نیستا
یه کم اهل موسیقى و هنر و … هست ( در حد دو انگشتى و یه هوا بیشتر هم دیده شده که هست)
بلده خدا را شکر کنه و از رکوع و سجود و قنوتش تو این وانفساى دین به دنیافروشى، خجالت نمیکشه
همسر خوب، کتاب می‌خونه، اهل یادگیریه و براى رابطه اش متواضعانه وقت میگذاره
حالا نیمى از موارد بالا هم داشت، بیاد من بهترین ازدواج ایران را برایش هموار می‌کنم

متن پرسش: در رابطه با همـسرمان چـه موقع سکـوت کنیم، چه موقع عصبانی شویم و چه زمانی حرفش را نادیده بگیریم؟ این مهارت را از کجا به دست آوریم؟

پاسخ صوتی دکتر شیری:

برای تهیه، دسترسی و دانلود آموزش غیرحضوری «نجات رابطه عاطفی» با تدریس دکتر علیرضا شیری، بر روی تصویر زیر کلیک نمایید:

مجموعه نجات رابطه عاطفی 1 و 2

 

✍ پرسش:

سلام دکتر. سؤالی داشتم ازتون. حدود یک سال و نیمه که با خانمم زیر یک سقفیم، چیزیه که هرچی جلوتر میریم داره من رو نگران تر میکنه، چراکه داره دیالوگ های بین من و همسرم رو کاهش میده. اینکه من نمیتونم کوچکترین اعتراض و انتقادی نسبت به مسائل پیش آمده و با عملکرد همسرم داشته باشم و هر اعتراض کوچکی از نظر همسرم به سرعت تبدیل میشه به یه چالش عاطفی بزرگ و این خودش باعث بگومگوی بیشتر ما میشه و در نهایت من متهم میشم که باعث ایجاد این بگومگو شدم! میخواستم بپرسم ریشه ی این موضوع چیه؟ و باید چی کار کرد تا این وضعیت تغییر کنه؟

👈 پاسخ دکتر شیری:

١-یکیش خود موضوع است؛ مثلا ما درباره ی موضوع شخصى همسرمان نقدى داریم که او فکر می کند ما اجازه ی اظهار نظر درباره اش را نداریم، مثلا رابطه اش با خانواده اش، محل کارش
٢- نصیحت و مشاوره و معلمى کنیم ولى فکر می کنیم نقد داریم می کنیم
٣-نقدهاى قبلى به اصطکاک ختم شده است و خاطره خوبى باقى نگذاشته و ناخودآگاه فرد اجتناب می کند با نقدهاى حتى درست آینده
۴- مهارت انتقاد بلد نیستیم، بخصوص انتقاد در رابطه عاطفى که سخت تر هم هست
۵-فرد مقابلمان آدم موفق است: این افراد به راحتى زیربار نمی روند، شاید در مواردى خودشیفته هم باشند، در این صورت بهتر است فرد بداند که در صورت حل نشدن این مشکل، ضرر می کند یا منفعتى را از دست می دهد (بدون تهدید بگو)

در همین رابطه پیشنهاد می شود:

ساختن رابطه عاطفى بدون شکست

امپراطوری رابطه (رهایی از قربانی شدن)