نمىتوانیم به طور قطع بگوییم دخترها پیش قدم بشوند یا نه؛ فقط میتوانیم درباره یک گروه مشخص سنى صحبت کنیم. ضمن اینکه همین سوال، پنج سال قبل یا حتى ۱۰ سال بعد جوابهاى متفاوتى داشته و دارد. الان پسرهاى دهه۷۰،۶۰ با دخترهایى روبه رو هستند که فردیت وسیعترى دارند. نسلى از زنان را داریم که درس خوانده اند، دنیا را گشته اند، استانداردهاى جدید در زندگىشان دارند و در خیلى از جاهاى زندگیشان نسبت به قبل انتخابهاى بیشترى دارند. خود به خود این توانمندى انتخاب به مسئله ازدواج هم میرسد.
سوال این است، آیا این دختر باید انتخاب بکند یا نکند؟ اگر انتخاب نکند و تن به ازدواج سنتى بدهد، تا حدى با فردیتش ناسازگارى دارد و احساس کالا بودن دارد. او خیلى مرد را در تفاوت آنچنانى با خودش نمیبیند و بنابراین جایگاه انتخابگرى را به او نمیدهد. در صورتى که قبلا این جایگاه را میداد. چون مرد خیلى دنیا دیدهتر از او بود و مسوولیت اجتماعى داشت .اما الان این موقعیت ها یکسان است. پس جامعه زنانهاى که ما الان داریم دربارهشان صحبت میکنیم، جامعه خیلى متفاوتى با جامعه قدیم زنهاست. اما نکته ظریف این است که همین دخترها اگر به سمت ازدواج سنتى هم بروند، خیلى اوضاع حادى برایشان پیش نمیآید و مشکلات زیادى ندارد. هر چند که سنتگرایى در این نسل تا حدودى از مد افتاده .این در حالى است که ازدواج سنتى قابل نقد است، اما قابل نفى نیست.
گیج میشوند، نمیدانند چه کنند!
سوال دقیقتر این است که در جامعه ما، اگر دختر به پسر موردعلاقهاش ابراز علاقه کند،چه میشود؟ باید گفت که زن در جامعه فعلى ما نسبت به مرد غیر سنتیتر است. چون میزان تاثیر مدرنیته در زنان خیلى بیشتر از مردان است. به نظرم زن اگر به مرد ابراز علاقه کند، بازخورد خوبى نمیبیند. مردهایى که این موضوع را درک کنند، خیلى کم هستند .البته اگر مرد فهمیده باشد، این ازدواجها خیلى موفق هم میشوند. این مردها، مردهایى هستند که در خانواده فرق اطاعت کورکورانه از خانواده و احترام به خانواده را تشخیص میدهند.اما واقعیت این است که اکثر مردهاى ما پسر بچههاى بزرگى میشوند و در برابر چنین موقعیتى نمیدانند چه کنند. طبیعى است سوال بعدى این باشد که اگر مرد سنتى با چنین موقعیتى روبهرو شود، چه واکنشى نشان میدهد؟ هر چند حکم کلى نمیشود داد اما اغلب، در مورد دختر اشتباه فکر میکند و جوگیر میشود .به جاى حس«من خوب هستم»، ناگهان حس «من خیلى خوب هستم» را تجربه میکند و اگر زمینه خودشیفتگى هم داشته باشد، خیلى وحشتناک میشود. مردهاى ما عادت به شکارچى بودن دارند و اینکه شکار با پاى خودش به سراغشان بیاید، خیلى برایشان خوشایند نیست .البته این مرد، یک را در هیچ جاى دیگرى تعریف نکرده. ما براى این موقعیت، مردى میخواهیم که فهمیده و مودب باشد و در عین حال، بعضى جاها بتواند نقش مدیر مقتدر را بازى کند.
زندگى مدرن ، ازدواج سنتى!
ما باید بدانیم که داریم در مورد کدام زن و مرد صحبت میکنیم. خیلى از مردها منطقى هستند و ابراز احساسات زن برایشان تعریف شده است. البته بیشتر دخترهاى ما در این موقعیت ها به فاز انفعال میروند و ناخواسته نمی گذارند اتفاقى بیفتد. آنها در عین حال که در جامعه رشد کرده اند، نمیخواهند این موقعیت را به دیگر ابعاد زندگى مانند ازدواج وارد کنند و ترجیح میدهند ازدواج را همچنان سنتى و محافظه کارانه نگه دارند. رویه اى که کار را هم براى خودشان و هم پسرها سخت میکند. به نظر من مرد همیشه باید سکاندار کشتى زندگى باشد و زن هم تا هر جایى که میخواهد رشد کند، اما اگر رشد تا حدى باشد که در هیچ کشتیاى جا نشود، حماقت است.
در این صورت، ما باید به دختران موفق مجرد بسنده کنیم، دخترانى که بعدا خیلى تلخ میشوند. هنرى میلر در مورد زنان آمریکایى میگوید: «آنها همه چیز دارند به جز زنانگى!» از طرفى، وقتى داریم درباره یک دختر که ممکن است به مرد مطلوبش ابراز علاقه کند صحبت میکنیم، قطعا آن مرد هم در همین طبقه است و رفتار منطقى دارد. این زن باید به مرد حق بدهد که ممکن است او را نخواهد و این هیچ ربطى به ابراز علاقه از طرف زن ندارد. جامعه ما در این بحث خیلى خردسال است و ماجرا بیشتر به شکل آزمون و خطا دارد پیش مىرود.
حد وسط را باید پیدا کرد
بین ابراز علاقه مستقیم و شیوه سنتى یک حد وسطى هم وجود دارد؛ مثلا من به عنوان یک دختر در آستانه ازدواج وقتى یک پسر مناسب را میبینم، باید به او بفهمانم که به او علاقه دارم. نه با این شکل که بروم بگویم من به شما علاقه دارم، مثلا با تعریف کردن از شغلش، عکسش. باید خاص بودنش را به او نشان دهم. در همین حد کافى است؛ مثلا با جمله اى مثل اینکه: «تو این کلاس یک نفر هست که آدم مطمئن باشه می تونه ازش جزوه خوب بگیره.» متاسفانه نگاه دخترهاى ما به پسرها خیلى دبیرستانى است. البته این قابل انکار نیست که بعضى از پسرها واقعا رفتار دبیرستانى دارند اما باید توجه کنیم که اگر نگاه ما به پسرها دبیرستانى باشد، آنها هم همیشه در همان حد و اندازه ظاهر مىشوند. نکته مهم بعدى این است که کل این بحث در مورد سنین مختلف متفاوت است. مسلما اگر یک دختر ۲۵ ساله، یک پسر را مطلوب زندگى اش ببیند، باید بیشتر ابراز علاقه کند و حتى از روش مستقیم هم استفاده کند اما این نسخه در مورد دختر ۲۰ ساله درست نیست. پیشقدم شدن دختر در سنین پایین مخرب است.
👈 پیشنهاد میشود: آموزش غیرحضوری ازدواج مثبت ۳۶۰