نوشته‌ها

خلخالیسم جدید اقتصادی یا مذاکره با آمریکا ، کدامیک ما را نجات خواهد داد؟

هیچکدام !

مقدمه : بنده تا ۴۳ سالگیم یک استاد روانشناسی اجتماعی و روانشناسی شخصیت دانشگاه ، طبیب، درمانگر یونگی و یک مدیر MBA خوانده بوده ام ولی ظرف یکی دوسال گذشته تحصیلاتی جدید کرده ام که خدمتم را عمیق تر کنم. امروزی که دارم اینها را مینویسم یک business psychoanalyst و یک leadership coach هستم و سواد اقتصادی محدود خودم را دارم آنقدری که در ایران و انگلستان کارآفرینی کنم . نکاتی که در زیر نوشته ام از فعالان اقتصادی سنتی و جدید ایران و دنیا آموخته ام نه اینکه اقتصاد دان باشم. انگاری بیشتر یک کاسبم که میخواهم چراغ مغازه خودم و مغازه مردم خاموش نشه زیرا ما همه سوار یک قایقیم و الان قایق را میخواهند لمبر کنند.من از این دانش برای نجات خودم استفاده میکنم ، شاید بدرد خیلیهای دیگه بخورد که فرصتهای من را ندارند ولی افکار خوبی در ذهنشان دارند .

✔️وقتى یک عفونت ساده ، بیمار را به ورطه مرگ میکشاند ، افراد غیر پزشک هم میتوانند حدس بزنند که داستان این بیمار احتمالا ،بیش از این عفونت ، به نقص ساختار ایمنى و بیمارى زمینه اى خطرناکتر خود او برمیگردد. مثلا نارسایى کلیه یا AIDS یا توموری ناتوان کننده؛
✔️تحریمهاى آمریکا به گفته خودشان بنا بود ایران را خیلى دیرتر از آنچه الان به این سرعت سر اقتصادش آمده ، در هم بشکند ولى فساد بالاى اقتصادى کشورمان و اختلاسها و سبقت در غارت منابع داخلى و سودجویى افراد ذى نفوذ و کلکهاى بانکى براى تامین نقدینگى بود که ما را به این روز کشاند.
✔️بازى وحشتناک ترامپ، تحریمها نبود بلکه نشان دادن نقص ایمنى شدید اقتصاد ایران بود و برملاشدن فساد و بی کفایتى بعضى از مدیران بود که از نظر من این استراتژی جدید است.

✔️تجربه : آمریکایی ها در زمان تحریمهای شدید عراق در جنگ خلیج ، میدانستند که عراق با سیاست نفت در برابر غذا دارو، در حال فروپاشی است. (ایران هم کشوری بود که در همان زمان ، نفت تحریم شده عراق در بازار جهانی را جبران کرد درست مثل کاری که روسها و سعودی ها الان جای ما دارند انجام میدهند )
آمریکاییها یک تست ساده زدند قبل از حمله به عراق که حمایت مردم از دیکتاتور عراق را در هم بشکنند : افشای فساد اقتصادی خاندان صدام و کلکسیون ماشین ferrari عدی پسر صدام در وسط تحریمهای فلج کننده با همون یک ذره پول نفت عراق نکته این بود که مردم احساس خیانت دیدگی پیدا کردند و عملا این جامعه خیانت دیده دنبال قهرمان میگشت هرچند اجنبی بود و هرچند که عراق هرگز دیگر عراق نشد.😔 ( برای خوانش فساد خاندان صدام کتاب لطیف یحیی که بدلِ عدی پسر صدام حسین بود، خواندنی است او بعد از فرار به غرب کتاب نوشت و همه درآمدش را به خیریه داد و اکنون در ایرلند زندگی میکند ولی وضعیت خوبی ندارد مصاحبه او را با hard talk بی بی سی بخوانید  )

✔️به نظرم آمریکاییها و اتاقهای خبری تحت نظرشان ، اینبار با افشاگری فساد بعضی خانواده های حکومتی ایران، تسهیل کرده اند که اعتماد عمومی به مسوولین کشور بازبینی بشود  و لذا جهت بردار خشم اجتماعى این بار به جاى آمریکا و سایر جنایتکاران همراهش در دنیا ، به سمت ساختار حاکمیت داخل کشور سوگیرى کرده است و لذا استراتژى هندوانه زیر بغل ملت همیشه در صحنه گذاشتن توسط  ائمه حماعت و دعوت به اتحاد علیه دشمن که مثلا در زمان جنگ پاسخ میداد ، الان کمکى نمیکند زیرا اعتماد عمومى به مسوولین با دیدن اختلاسها و آقازاده ها و … افت شدید یافته است.

✔️از نظر من بعضی جریانات مشکوک به شدن مشغول دامن زدن به سایر اختلافات قومیتی و مذهبی و جنسیتی داخل هم هستند یعنی همزمان سایر بمبهای ساعتی نیز فعال شده اند ( اعدام کردها ، جریان اهواز ، مقابله با درویشان ، تحقیر زنان در منع ورود به استادیومها)
خلخالیسم جدید ؟
در این اوضاع احتمال ظهور یک گروه تند و خشن و چریکى با شعار مبارزه با فساد، کم نیست که یقین دارم کشور را به متلاشى شدن خواهد کشاند( مردم حس قربانى بودن دارند و به شدت دنبال موقعیت جلاد شدن هستند) زیرا مشکل ما خود آدمها نیستند بلکه سیستم ما، آدمها را میکشاند به فساد. شاید ساختار نفتى اقتصادمان ( کتاب نفحات نفت) دلیل این امر باشد. عجیب نیست غولهاى نفتى مثل نیجریه، ونزوئلا و لیبى و تا حدى ایران مبتلا به درد مشترکند ؟ چرا ؟
چه میتوان کرد؟
١- مذاکره با امریکا یقینا کمک چندانى نخواهد کرد الان زیرا تیم حاکمه آن دیار دشمنان قسم خورده اند و به کم از فروپاشى کامل ما رضایت ندارند . البنه میتوان فشار را کاست.
۲- اگر مذاکره ای رخ بدهد جهت کاهش فشار ، توقعات عمومی باید فروکاسته شود تا مثل برجام مردم انتظار معجزه نداشته باشند. فساد اقتصادی داخلی ایران با برجام ۱و۲و n حل نمیشود.
٢- نخبگان اقتصادى ایران و دنیا را دعوت کنیم به داخل تا شبیه مدل داود عجم اوغلو ترکیه یا اناق فکر چین بیست سال قبل، بدون اینکه خطر اعدام نخبگان و اوین رفتنشان باشد ! حقیقتا باید بنشینیم به حل این معضل. چطور برای والیبال و فوتبال مربی خارجی می آوریم ، چه اشکال دارد نخبگان اقتصادی دنیا را دعوت کنیم کنار نخبگان پس زده شده داخلی ، با اطمینان بالا و بدون نگرانی از اوین  ، اتاق فکر اقتصادی تشکیل دهند ؟ ( در این پیشنهاد از کمک فکری دکتر علی دادپی ، استاد اقتصاد دانشگاه سنت ادوارد تگزاس کمک گرفته ام ) دکتر دادپی میگفت من جای دولت باشم به کلیه ایرانیهای دنیا میگویم هرکاری میخواهید بکنید دز تجارت و …فقط پولها را بیارید داخل ایران. من کاملا بهتون تسهیلات میدهم.

یکی از کتابهای فوق العاده ای که میتوانید بخوانید یا اینجا بشنوید

۴- سواد اقتصادی مردم را بالا ببریم. بهشون یاد بدهیم که رشد اقتصادی در داخل ایران واقعا قابل تحقق است اگر دانش مالی داشته باشیم، نه دانش کلاهبرداری. اگر مردم سواد اقتصادی داشتند ، دست به خریدهای هیجانی نمیزدند و دستمالی چهارتا اپلیکیشن خائن نمیشدند که شبانه از ترکیه و دوبی ، خیلی سودجویانه و مغرضانه ، قیمت ارز میزنند! کی ساعت دو بامداد دلار خریده که قیمت در میاد تو این اپلیکیشنها. باید مردم یاد بگیرند کلاهبرداری باندهای تبهکار را . من قویا معتقدم به جای کلی از برنامه های بی ارزش تلویزیون در ترویج اخلاق ، سواد مالی به مردم یاد بدهیم دیگه ایمان فروشی نخواهند کرد !

۵- پول ضعیف شده ایران یعنی فرصت عالی برای ورود توریست و گردشگر. بیشترین گردشگر ایران الان عراقی ها هستند و حذف اینها یعنی باز کلی هتل و ایرانی شاغل و …از نون خوردن بیفتند. البته که منظورم این نیست که فساد را تن بدهیم بلکه اصل داستان توریست مذهبی را نباید در این شرایط از دست بدهیم. سید سهیل رضایی ، دوست بسیار باسوادم از نظر اقتصادی ، میگفت در ریودوژانیرو که بوده ، ناگها هوای دم دریا عوض میشود و موجهای خطرناک و نسبتا نیمچه طوفانی شروع میشود و مردم بلافاصله از آب بیرون می زنند و وسایلشان را جمع میکنند و میروند و به فاصله چند دقیقه دهها ماشین بزرگ دم آب می آید که حامل تخته های موج سواری بوده است برای یک جماعت دیگر. یعنی موج های بلند که کسانی را از ساحل راند ف همان موقع کسانی جدید را به ساحل کشاند و به اصطلاح خودمان کاسبیش دریا ادامه یافت. چیزی که تهدید است از یک نگاه ، با نگاهی دیگر ، یک فرصت میتواند باشد.
و من الله توفیق
زنده باد میهن
لندن- علیرضا شیری

پ ن ۱ : کتاب داوود عجم اوغلو ، “چرا ملت‌ها شکست می‌خورند”، از زمان انتشار خود تا به اکنون توانسته است نظر و تایید ۶ اقتصاددان دنیا  را که هرکدام مفتخر به دریافت جایزه نوبل شده‌اند جلب کند !