نوشته‌ها

✔️عزت نفس داشتن یعنی اینکه احساس کنیم با ارزشیم. یک سری از جنبه های درک با ارزش بودن فلسفی و در واقع مربوط به فهم ما از ادیان است. به بیان دیگر قسمتی از با ارزش بودن را با رصد در فلسفه و دینی که داریم و درک اینکه به ما اجازه بودن داده شده می توانیم پیدا کنیم.

✔️راه دیگر از طریق تجربه کردن است. اینکه طیف بی ارزشی تا باارزشی را تجربه کنیم و در پی آن بیشتر می توانیم عزت نفس را درک کنیم.

✔️کسی احساس با ارزش بودن می کند که می تواند کار با ارزشی کند. در حقیقت باید به میزانی که جراحت خورده ایم ، کار مثبت انجام دهیم.(تا حس با ارزش بودن کنیم.) گاهی جراحت های عمیق خورده ایم در واقع زخم خورده عاطفی هستیم از خانواده ، از دوست…

مثلا اینکه هیچ گاه در خانواده پذیرفته نشده ایم و ما را در خیلی از جاها قبول نداشته اند. برای درمان باید کارهای خوب انجام داد تا حس مثبت بودن و با ارزش بودن داشته باشیم و به تناسب هرچه کارهای بیشتری انجام دهیم ، زخم های بیشتری التیام می یابند و حس بهتری خواهیم داشت.

✔️ریشه های فرهنگی خود کم بینی :
(ما خود نیز به نوعی قربانی هستیم)

👈 تو بچگی اسباب بازیمون رو باید میدادیم به بچه مهمانمون.
👈 تو مدرسه و دانشگاه همیشه نظر بقیه مهم بود و قدرت نقادی و خلاقیت از ما سلب می شد.
👈 خیلی از اوقات به خاطر یک نمره بد ریاضی، به ما نمره بد شخصیت داده اند.
👈 به بهانه ادب اکثراً توسری خور شده ایم.
👈اکثرمون بدون فلان عطر و ادکلن و آرایش و کرم پودر و فلان لباس جرأت بیرون اومدن از خانه را نداریم.

✔️اگر در جستجوی عزت نفس از دست رفته تان هستید ‏آموزش غیرحضوری از بی ارزشی تا منِ ارزشمند به شما کمک خواهد کرد:

بسته از "بی ارزشی" تا "من ارزشمند"