✍ پرسش:
سلام آقای دکتر شیری عزیز به نظر شما دختری که دههی سوم زندگیشو داره میگذرونه اشتباهه وقتی با شخصی آشنا میشه از ابتدا بگه نیتش از برقراری رابطه چی هست و دنبال یک رابطهی دوستی بیهدف نیست؟ من دچار مشکل شدم چون به هرکسی گفتم واکنش منفی داشته! واقعاً روش درست کدومه؟ اینکه رابطه رو ادامه بدیم بدون زمان مشخص تا مشخص بشه به کدوم سمت میره یا نه؟
🎧 پاسخ صوتی دکتر شیری:
👈 آموزش غیرحضوری مرتبط:
زنی هستم ۲۸ ساله که در کودکی مورد آزار جنسی شوهر خواهرم قرار گرفتم و پدرم نیز معتاد بود، در زندگی من مردها موجودات ترسناک و غیر قابل اعتمادی به نظر میرسند. شوهرم نیز من را نمیفهمد و وقتی میگویم مشکلی دارم مسخرهام میکند و بیتفاوت است . هربار صحبت طلاق میشود شوهرم تمسخرکنان به من میگوید “تو این سن میخوای جداشی چه غلطی بکنی؟ “
مادر و خواهرم نیز در روابطی از این دست ماندن و سوختند!
چیکار کنم از این حس دربیام و نترسم و درست تصمیم بگیرم؟ خسته شدم از ترسیدن و گم بودن! چیکار کنم خوشحال باشم؟ بفهمم که من لیاقت اینو دارم که کسی دوستم داشته باشه. چیکار کنم که منم ادامه دهندهی راه مادر و خواهرم نباشم؟ و خدایی نکرده بچهام ادامه دهندهی راه من …
چند هفته مراقب این موضوع بودن ، ارزشش را دارد تا تصویر تو نزد بقیه به تدریج تغییر کند.
✍ پرسش:
دکتر سلام. یه راه حل بدید واسه کسی که کاملا میدونه درست و غلط زندگیش چیه و انقدر مطالعه و آموزش داشته که خیر و شر افعال و افکارشو تشخیص بده و به هر کسی هم که مشاوره میده چه کن و چه نکن همیشه جواب داده … ولی به خودش که میرسه انگار نه انگار … به یه عقب موندگی و چه کنم چه کنم بد گرفتار میشه … با اینکه میدونه مسیر درست خودشم چیه ولی به یه جور تنبلی گرفتار شده یا شایدم حس خود دانای کل پنداری … دکتر با این مصداق بارز کوزهگر از کوزه شکسته آب میخوره باید چه کرد؟
📝 پاسخ دکتر شیری:
دانش زندگى نشده مثل آبراه لایروبى نشده دچار راکدى و گندیدگى آب میشود؛
در عوض کمى وارد زندگى واقعى شد و از شیوههاى هوشمندانه اجتناب از زندگى واقعى خود را نجات داد مثل:
نقل قولهاى تصنعى از کتب و نویسندگان مختلف،
بلغور کردن کلمات بزرگان.
اکثر کسانی که همش دنبال جمع کردن اطلاعات هستند و نه زیستن آن معلومات، دچار انباشت مخرب معلومات میشوند؛
چه بکنند اینها؟
١- حتما کار اصلیه را که از طریق رکود، انجامش نمیدهند؛ باهاش رویارو بشوند و قصه را بدون معطلى جمع کنند؛ پشت سر اکثر اهمال کاریها، یک وظیفهی اصلى است که ناخودآگاه عقبش میاندازى
٢- معلومات جدید جمع نکنند: کتاب، فایل کامپیوترى، دروس غیرحضورى و پادکست
٣- چک کنند اعتیاد به نت و جمعآورى اطلاعات نداشته باشند.
۴- یک رویهی ثابت رشد فردى را در پیش بگیرند مثلا حتما سر ظهر باید سه دقیقه با خودم آیین شکر بجاى بیاورم، شبها ساعت ١٠ سه صفحه زبان بخونم…
۵- کمتر حرف بزنند و اون تصویر کاذب داناى کل را دیگر به جامعه مخابره نکنند (نه حضورا نه مجازى)
۶- خیلى مراقب کمالطلبى منفى باشند.
✍ پرسش:
سلام آقای دکتر. من چند ماه قبل خواستگاری داشتم که از همون اول به دلم ننشسته بود ولی از لحاظ ایمان و اخلاق مشکلی نداشتند، با اصرار خانواده جواب مثبت داده شد و من یک تصمیم صرفا عقلانی گرفتم. ما الان تقریبا سه ماهه که عقد کردیم ولی حس من نسبت به این فرد نه تنها تغییر نکرده بلکه گاهی منفی هم میشه. اصلا انگار نمیتونم در جایگاه همسر بپذیرمش. پسر خوبیه ولی من حس امنیت یا تکیهگاه رو در کنارش ندارم. به نظر شما من الان باید چیکار کنم؟ ممکنه با گذشت زمان علاقه ایجاد بشه؟ لطفا راهنماییم کنید، تو شرایط سختی هستم …
🎧 پاسخ صوتی دکتر شیری:
👈 آموزشهای غیرحضوری طرحشده در پاسخ:
✍ پرسش:
دکتر شیری عزیز. ۶ ساله که عاشقانه ازدواج کردیم. همسرم میل جنسی کمی داره و من زیاد. البته قبلا اینطور نبود، شاید منم اشتباهاتی کردم (مثلا اون صبح دوست داشت رابطه داشته باشیم من دوست نداشتم صورت نشسته!)، تصورات رؤیایی داشتم که مثلا وقت نداشته باشه. زمان مشخص، مکان مشخص. یهویی هیجانی باشه. شاید همینها باعث شد بیمیل بشه. الان ۲ ساله میخواییم بچهدار بشیم ولی خیلی پیگیر نیست. چکار کنم؟ از طرفی بچهدار بشیم میترسم کلا قید رابطهجنسی رو بزنه. شاید الانم اگه کاری میکنه به خاطر بچه است. پس نیاز من چی میشه؟ تا کی میشه به این مدل زندگی ادامه داد؟ (خیلی همدیگرو دوست داریم، همیشه نوازش و معاشقه داریم ولی سکس عالی نه) نمیدونم که راهنمایی میکنید یا نه … شاید موضوع خیلی عمومی نباشه …
🎧 پاسخ صوتی دکتر شیری:
✍️ من پسری ۲۸ ساله ام که منبع درآمدم حقوق حق التدریسی دانشگاه است و از دختری خوشم میاد که اصلا اجازه نمیده ببینمش و میگه خودم باید انتخاب کنم. به هر کاری زده ام نتونستم استخدام بشم و دیده ام هم کلاسی تعطیلم به صرف داشتن پارتی الان در فرمانداری …مشغول کاره. دیگه نا امیدم و کارم شده گریه ، شما کمکی از دستتون بر میاد؟
👈 پاسخ دکتر شیری:
عبدالرضای عزیز
۱- دانشگاه به ما مدرک میدهد و بهمون میگه کارشناس ولی ما “کارشناس” نمیشیم ! کارشناسی چیزیست که باید“کار “ کنیم تا بهش برسیم و این مستلزم یادگیری خیلی چیزهای دیگه است بیرون دانشگاه مثل درست خود را معرفی کردن ، رزومه خوبی نوشتن ، مهارت ارتباطی با کارفرمایان، دانش مالی داشتن برای درست استفاده کردن از همان درآمدت ،
۲- الان در دوره ای از کسب و کار به سر میبریم که باید کمی مطالعات بیشتری داشته باشی درباره کارمندی و خویش فرمایی، درباره موقعیتهای شغلی در ایران ( کتابهای مرکز کارافرینی دانشگاه صنعتی شریف را توصیه میکنم ) در مطالعات خارجی خیلی نکات خوب میتونی پیدا کنی ولی حتما از مغزت و تجربه ات استفاده کن و بومی سازی دانش نیز انجام بده که به اشتباهات محاسباتی نیفتی
۳- باید بدون لوس بازی و نق زدن درباره اینکه فلانی پارتی دارد،بیساری ننه بابای پولداری دارد و ….( که خیلی هاشون هم حقیقت داره ولی لازم نیست هی نشخوارشون کنی) کار کنی و دقیقا خوراک ذهنیت را باید از مطالب امید بخش انتخاب کنی ( زندگی موفقهای ایرانی را که باورپذیرند بخون و الگوسازی کن ) و یادت نره که مغز بیش از واقعیت هستی به تنظیماتی که تو براش میگذاری ، عمل میکنه.
۴- درباره دختری که دوستش داری به نظرم اونجا هم بازی بازنده ها را کرده ای ، اینطوری شش در چهار سراغ یک زن رفتن باعث میشه برادرش بشی نه نامزدش
🔸 برای مشاهدهی آموزش غیرحضوری «توانگرشو» اینجا را کلیک کنید
✍ پرسش:
زنان مطلقهی دارای فرزند که شانس ازدواجشان کم است، برای اینکه اشتباه نکنند و زنگ تفریح آقایون نشوند، چهکار باید بکنند؟
میخواستم بدونم آیا از نظر روانشناسی، ازدواج با مردی که متأهل است را ـ به عنوان زن دوم ـ قبول دارید؟
🎧 پاسخ صوتی دکتر شیری:
🔸 برای مشاهدهی آموزش غیرحضوری «پس از جدایی» اینجا را کلیک کنید