خانم شاغل برایم احترام برانگیز است، بهخصوص در میهن خودمان که میدانم اشتغال بانوان مقاومتهاى درون خانوادگى دارد و بعضا ناامنیهاى درون سازمانى که طرف جرات نمیکند درباره اش به خانواده اش بگوید زیرا متلک میشنود.
اما چیز دیگرى که سالهاست در مطبم دیده ام خستگى این زنان است؛ یک خستگى که به قول خودشان سالها استراحت احتیاج دارد؛
میخواهم یک نکته ظریف را عرض کنم که اگر اجبار مالى به اینهمه کار نداره کسى، بدى نیست به درونش و بدنش و سایر جنبه هاى خوشحال کننده زندگیش بی توجه نباشد.
خواندن بعضى کامنتها شوکه ام میکند، اینقدر بدفهمى براى موضوعى به این سادگى!
من درباره اشتغال زنان ننوشته ام، درباره خستگى زنان شاغل قلم زدم و اهمیت اینکه به خودشان برسند، همین موضوع ساده اینقدر توسط بعضیها که بدفهمى بشود خدا میداند بحثى مثل مهرطلبى و شفاى زنانگى هرگز توسطشان فهمیده نخواهد شد
نوشتهها
✍️ من پسری ۲۸ ساله ام که منبع درآمدم حقوق حق التدریسی دانشگاه است و از دختری خوشم میاد که اصلا اجازه نمیده ببینمش و میگه خودم باید انتخاب کنم. به هر کاری زده ام نتونستم استخدام بشم و دیده ام هم کلاسی تعطیلم به صرف داشتن پارتی الان در فرمانداری …مشغول کاره. دیگه نا امیدم و کارم شده گریه ، شما کمکی از دستتون بر میاد؟
👈 پاسخ دکتر شیری:
عبدالرضای عزیز
۱- دانشگاه به ما مدرک میدهد و بهمون میگه کارشناس ولی ما “کارشناس” نمیشیم ! کارشناسی چیزیست که باید“کار “ کنیم تا بهش برسیم و این مستلزم یادگیری خیلی چیزهای دیگه است بیرون دانشگاه مثل درست خود را معرفی کردن ، رزومه خوبی نوشتن ، مهارت ارتباطی با کارفرمایان، دانش مالی داشتن برای درست استفاده کردن از همان درآمدت ،
۲- الان در دوره ای از کسب و کار به سر میبریم که باید کمی مطالعات بیشتری داشته باشی درباره کارمندی و خویش فرمایی، درباره موقعیتهای شغلی در ایران ( کتابهای مرکز کارافرینی دانشگاه صنعتی شریف را توصیه میکنم ) در مطالعات خارجی خیلی نکات خوب میتونی پیدا کنی ولی حتما از مغزت و تجربه ات استفاده کن و بومی سازی دانش نیز انجام بده که به اشتباهات محاسباتی نیفتی
۳- باید بدون لوس بازی و نق زدن درباره اینکه فلانی پارتی دارد،بیساری ننه بابای پولداری دارد و ….( که خیلی هاشون هم حقیقت داره ولی لازم نیست هی نشخوارشون کنی) کار کنی و دقیقا خوراک ذهنیت را باید از مطالب امید بخش انتخاب کنی ( زندگی موفقهای ایرانی را که باورپذیرند بخون و الگوسازی کن ) و یادت نره که مغز بیش از واقعیت هستی به تنظیماتی که تو براش میگذاری ، عمل میکنه.
۴- درباره دختری که دوستش داری به نظرم اونجا هم بازی بازنده ها را کرده ای ، اینطوری شش در چهار سراغ یک زن رفتن باعث میشه برادرش بشی نه نامزدش
🔸 برای مشاهدهی آموزش غیرحضوری «توانگرشو» اینجا را کلیک کنید
خانم رعنا شمس که افتخار همکاریشون را در هفته نامه همشهری جوان و از طریق آقای امین داشتم، فرمودند گفتگویی از سوی ایران دخت درباره اقتصاد ازدواج می خواهند.
فرصتی فراهم کردیم و به گفتگو نشستیم که بخشهاییش را در اینجا میگذاریم.
دکترشیری
✔️آقای دکتر شیری، نظر شما در مورد این که در جلسات خواستگاری از مسائل اقتصادی بپرسیم چیست؟ باب پرسش این سوالات را باز کنیم یا نه؟
اقتصاد بخشی از زندگی آدم است که با مشترک شدن زندگیاش نه تنها کمرنگتر نمیشود، بلکه اهمیت بیشتری هم پیدا میکند. این مسئله هم مثل سلامتی همیشه با ما همراه است و نمیشود آنرا تفکیک کرد. اما اینکه این پرسش را چطور باید مطرح کرد، با توجه به جنسیت سوالکننده تفاوت وجود دارد.
با توجه به بستر زمانیای که در آن قرار داریم، یعنی با توجه به اینکه اولین بار است که با این شدت با دخترانی مواجهایم که تحصیلات عالیه دارند، شاغلاند و بعضا درآمدهایی بیشتر از مردان دارند و مستقلاند؛ باید به نکات زیادی توجه کنیم. این دختران چگونه باید بین کار و زندگی تعادل ایجاد کنند؟ بهتر است قبل از ورود به این بحث، به چند مورد اشاره کنیم. وقتی جامعه به سوی کاپیتالیسم پیش میرود، زن به عنوان نیروی کار ارزانتر نسبت به همارز مردانه خود دیده میشود و این ادامه نردبانی است که زن را استثمار میکند. اگر شرایط برابر باشد، کارفرما حقوق برابری به کارمندان زن خود نمیدهد. خب، با این حساب دختر در این سیستم باید حواسش را جمع کند که دارد چه چیزی به دست میآورد و چه چیزی از دست میدهد. معدل زندگی یک دختر ۳۵ ساله را چه چیزی بالا میبرد و معدل زندگی یک پسر ۳۵ ساله را چه چیزی بالا میبرد؟
👈یک دختر ۳۵ ساله اگر ازدواج کرده باشد و فرزند هم داشته باشد یک دفعه میبینیم معدل امتیاز زندگیاش خیلی بالاتر از دختری میرود که ۳۵ ساله است و هنوز ازدواج نکرده، ولی مثلا موقعیت کاری خوبی دارد.
ملاک امتیاز دادن به زندگی یک دختر ۳۵ ساله نباید همانی باشد که به پسر ۳۵ ساله امتیاز میدهد وگرنه دختران استثمار میشوند. دختران ما تا قبل از ازدواج به مشکل زیادی برنمیخوردند، چون در سیستم مردانه دارند امتیاز میگیرند؛ یعنی سیستم مردانه به آنها نمره میدهد که نمرهشان بالاست. اما اگر با سیستم زنانه خودشان امتیازدهی شوند، نمره بالایی نمیگیرند. دختران ما چون سربازی نمیروند، نسبت به پسران دو سال زودتر وارد بازار کار میشوند و به دلیل اینکه معمولا بهتر درس خواندهاند، راحتتر شاغل میشوند و چون همان حس مسئولیتپذیری زمان درس خواندن را با خود همراه دارند، ارتقاء شغلی هم میگیرند. اما این تا زمان ازدواج مشکلی ایجاد نمیکند، هر چند گاهی در خود ازدواج هم تاثیر میگذارد، چون بعضی مردان اینقدر کار کردن را دوست ندارند که البته خیلی هم بیراه نیست. درست است این حرف که به دختر بگوییم «تو قانون کار را رعایت نکن و ۸ ساعت تمام سر کار نرو و بیشتر در خانه باش» در حوزه اجتماعی چندان عملیاتی نیست، اما اگر باانصاف به ماجرا نگاه کنیم، زندگیای که مرد و زن هر دو ۸ صبح از خانه خارج شوند و ساعت ۵ بعدازظهر به خانه برگردند درست یا غلط به سمت قهقرا پیش میرود. نکته دیگر این است که زنان شاغل بعد از بچهدار شدن باید در میزان ساعت کار خود تجدیدنظر کنند و اگر چنین چیزی ممکن نیست، نقشهای داخل منزل را با همسر یا کسی که بتواند به او کمک کند، تقسیم کنند.
👈خیلی توقع بیجا و زیادی است که بخواهیم خانم هم به کار بیرونش برسد و هم امور خانه را مدیریت کند و از همه مهمتر از تربیت و نگهداری بچهاش هم کم نگذارد.
با توجه به نکاتی که گفته شد، در جامعه و شرایط امروز، ناگزیر به پرسش هستیم. اما نکاتی را باید برای سوال پرسیدن در نظر گرفت. اینکه دختر کیست؟ چهقدر تحصیلات دارد؟ چندوقت است کار میکند؟ برای چه کار میکند؟ مثلا به دختری که به خاطر ضعف مالی پدرش از ۲۲سالگی کار کرده نمیشود گفت کار نکن. میخواهم بگویم نسخه مشترکی چه برای دختر و چه برای پسر نمیشود نوشت.
✔️چه طور میشود از خصوصیتی مثل دستودلبازی یا خساست طرف با سوال اطلاع پیدا کرد؟
با معاشرت. این طور چیزها را فقط میشود با رفتوآمد فهمید. درست است که آدمها در این رفتوآمدها با ویترینشان وارد میشوند، اما باز هم میشود چیزهای خوبی فهمید. مثلا کسی که با همه معذورات مالی اینقدر شعور دارد که برای جلسه خواستگاری یک دستهگل درخور و شایسته تهیه میکند، یعنی جنم پول خرج کردن را دارد. میدانید بعضیها دارند، ولی دل خرج کردن ندارند. همین هم که کسی ویترینش را خوب نگه میدارد، چیز خوبی است. توجه داشته باشید که حفظ ظاهر سوا از ظاهرسازی دروغین است.
✔️چه طوری سوال بپرسیم که بهترین و درستترین جواب را بگیریم؟
برای اینکه بتوانیم بپرسیم بهتر است شروع کنیم از خودمان بگوییم؛ بعد با به دست آوردن همراهی و همدلی طرف مقابل او را در بحث شریک کنیم. مثلا: من ۳ سال است کارمند فلان شرکت هستم و درآمدم در ماه ۸۰۰هزار تومان است. فکر میکنم با توجه به کارم درآمد مناسبی است. شما چهطور؟ اما اینکه چقدر باید روی این موضوع دقیق شد؟ باید بگویم زیاد نمیشود. مردان ایرانی یک فکری دارند که نمیدانم از کجا آمده؛ میگویند نباید در مورد درآمدمان با زنان صحبت کنیم. من میگویم زنان نباید زیادی کاوش کنند و مو را از ماست بیرون بکشند و بخواهند ته و توی ماجرا را در بیاورند که مثلا آقا تا تومان آخر پولش را کجا خرج کرده. این کار اساسا به هویت مرد که میخواهد سکاندار زندگی باشد، ضربه میزند. متاسفانه خانمها سریعا بحث دوست نداشتن و بیاعتمادی مردان نسبت به خودشان را پیش میکشند. نه، این کار به هیچ کدام از این دلایل نیست! جنس مرد جوری است که فقط میتواند کلیات را به اشتراک بگذارد و اگر هم جزئیات را به اشتراک بگذارد، آنهم با همجنس خودش است.
✔️پرسش نهایی. آیا پرسش در مورد مسایل اقتصادی استنباطی است؟ یعنی باید به آنچه صرفا از معاشرت کردن فهمیدیم قناعت کنیم؟
نه. حتما باید شفاف سوال مطرح کنیم. حتی اگر بدانیم طرف چه شغلی دارد و حدود درآمدش چقدر است. با این حال باید از میزان درآمدش و از اهداف کاریاش سوال کنیم: میخواهی تا کجا پیشرفت کنی؟ چه برنامهای برایش داری؟ اینکه بپرسیم دوست داری پیشرفت کنی؟ که خب یک جواب بدیهی دارد: بله! چه کسی از پیشرفت بدش میآید؟! باید پرسید که چطور میخواهد به ارتقا شغلی دست پیدا کند. در مجموع کلاس کاری و کلاس مالی، تعیینکننده وضعیت و کیفیت معاش اقتصادی حال و آینده مرد است که با توجه به آن میتوان اطلاعات خوب و درستتری به دست آورد.
👈 در همین رابطه پیشنهاد می شود: آموزش غیرحضوری «ازدواج مثبت ۳۶۰»