آیا من می‌توانم بروم نصفه شب، پیامک وارده برای همسرم را بخوانم چون شوهرش هستم؟
اگر بنده شوهر هستم حق دارم نکاتی را درباره‌ی همسر بدانم و این تکلیف به دوش من است که نکاتی که همسرم درباره‌ام می‌خواهد بداند به او بگویم (حق و تکلیف دوسویه‌اند تا تعادل حفظ شود، تعارض جایی است که به کسی تکلیفی محول کنیم بدون این که حقی متقابلا برایش قائل باشیم)
اگر من همسر هستم حق دارم از کلیت روابط همسرم خبر داشته باشم؛ بنابراین می‌توانم بپرسم این پیامک نیمه شبانه ذهنم را مشغول ساخته، لطفا بگو چیست و از طرف کیست؟ این فرق دارد با این که بروم طرف گوشی او و مرزهای حرمتی را بشکنم و مسیر این نوع بی اخلاقی‌ها را در زندگی باز کنم.
آیا همسرم می‌تواند بگوید گوشی همراه جزو PRIVACY من است و به این عنوان من را در نگرانی‌هایم نگه دارد؟
به نظر می رسد اشتباهی این وسط در حال وقوع است. زندگی شخصی، به معنی زندگی بی‌مسئولیت نیست. موظفم راه‌های راهزنی افکار خودم را مسدود کنم و همسرم نیز موظف است وقتی پرسشی برایم پیش می‌آید تلاشش را کند که افکار منفی، وارد زندگی‌مان نشود.
زندگی شخصی، امری دوسویه و پویاست: اعتماد متقابل حرفی ساده و کلیشه‌ای به نظر می‌رسد. اگر شما به همسرتان گفتید که پیامک از طرف فلانی بوده، قضیه تمام می‌شود؟ نه! اگر او شکاک باشد،اگر گذشته‌ی زندگی‌مان پر از لغزش‌های من بوده باشد، اگر افکار وسواسی در ذهن او مرتب بیاید و برود چی؟ قصدم این است که بگویم زندگی شخصی در بستری نسبتا سالم از نظر روانی قابل طرح است وگرنه نمی‌شود به کسی که سابقه‌ خوبی ندارد، راحت اعتماد کرد.

 

همسرم لغزش دارد، خیانت می کند، بهش که دلایل واضح را نشان می‌دهم، توجیه می‌کند و با عجیب ترین تحلیلهاى احتمالات سعى دارد متقاعدم کند که بدبینم …
همسرم توهین می‌کند و تحقیرم و بعد التماس می‌کند که دوستم دارد و همه زندگى ها همین است…
همسرم بدبین است و دائم گوشى من را میجورد و آبرویم را نزد همکارانم چند بار برده ….
وقتى حس می‌کنى یک مساله اى اشتباه است، باید از زوج درمان کمک بگیرید تا موضوع حل شود، زوج درمانى فرصت می‌دهد به شما که الگوهاى اشتباه را بشناسید و درستش کنید؛
اگر امتناع می‌کنید یا همسرتان زیر بار نمی‌رود، بزودى سراغ وکیل خانواده خواهید رفت!
یا به یک نکبت کامل و از دست دادن جوانى تان خواهید افتاد.
ممکنه یک آدم عوضى را دوست داشته باشم؟ بله متاسفانه.
چو دوستش دارم یک مقدار باید امید داشته باشم؟ شاید! چیزى که رابطه را نگه می‌دارد دوست داشتن خالى نیست؛ تعهد جدى به بهبود رابطه و عدم تکرار اشتباهات واقعى است! وگرنه یک آدم بدبین همیشه کارهاى شما را مشکوک می‌پندارد و خودش در واقع اصل جنس است! اشتباه دیدن زندگى.
بسیارى از کسانیکه شما را به ماندن در یک زندگى پرتنش و … تشویق می‌کنند حتى یک روز تحمل بودن در جاى شما را ندارند و فقط از روى ترسهاى خویش است که دست به عمه تراپى می‌زنند!
با جرات بایستید روى این حرف که مشکل باید حل بشود و خلاص.
آقاى دکتر! این حرف تشویق به طلاق نیست؟
پاسخ : وقتى رابطه اى عفونت زده است ( تحقیر مدام، توهین، ضرب و شتم، خیانت، قطع روابط جنسى به قصد تادیب و تکرار اعتیاد و قمار و …) باید عفونت را رفع کرد وگرنه هر دو نفر از دست خواهند رفت از نظر روانى. طلاق هم یکى از انتخابهاست وقتى بهبودى در کار نیست.
من چنانکه ازدواج مثبت را ترویج می‌کنم، خجالت نمی‌کشم از طلاق درست هم دفاع کنم.

 

پرسش: من در ۲۸ سالگی بعد از شنیدن بحث‌های شما در ازدواج مثبت، تصمیم گرفتم مهاجرت به خارج از ایران نکنم زیرا موقعیت ازدواج را می‌فرستادم رو هوا. الان با یکی از بچه‌های دانشگاه بیشتر بیرون می‌روم ولی گیج شده‌ام که زن‌ها چه می‌کنند طرف جذبشان می‌شود؟

پاسخ دکتر شیری:
۱-ایجاد تجربه خوب: شرایطی ایجاد کنید که طرفتان صحبت کند از اتفاقات خوب زندگیش و شما نیز با زبان بدن و تاییدهای ظریف ترغیبش کنید در این باره صحبت کند. این گونه مردم حس خوبی از معاشرت با شما پیدا خواهند کرد.

۲-در میان کلام، طنزها، پوشش و … طوری رفتار نکنید انگار خواهر( یا برادر) طرف هستید. او باید بفهمد شما «زن» هستید و زنی جذاب.یا مرد هستید نه داداش؛ البته چه بسا شما آدمى با اعتقاداتى مذهبی باشید که نشه رفتارهای راحت داشت ولی با این حال ظرافت‌های رفتارى را همچنان می‌توان داشت.
ابراز احساسات ما به دو نکته احتیاج داره :

١- چقدر واقعا نسبت به طرف، فیزیکى و فکرى جذب شده ایم، چقدر زندگى نزیسته ما را داره زندگى می‌کنه که عاشقش شده ایم،
٢-همچنین میزان علاقه اى که نشان او می‌دهیم لازم است متناسب باشه با ظرفیت او؛ نمی‌شه به صرف اینکه دوستش دارم، هر مقدار که می‌خواهم به پاى طرف عشق بریزم زیرا کاملا خودخواهانه میشه! خیلی اوقات افراد زمان می‌خواهند تا بتوانند عشق ما را قبول، هضم و جذب کنند.

 

 

 

 

پرسش و پاسخ اینستاگرامی دکتر شیری

به دنیا آمدن فرزند در این دنیای بد

چرا با دانستن هدفم از پس اهمال‌کاری‌هایم بر نم‌آیم؟

با عذاب وجدان بعد از شناختن تله‌هام چه کنم؟

آیا طلاق بهترین راه است یا هنوز راهی هست؟

به علت کرونا کارم را از دست دادم و نمی‌دونم چه کنم؟

چگونه می‌توانیم رسالت خود را پیدا کنیم؟

حذف عشق یک طرفه برای حال خوشم

امید به انتخاب شدن برای ازدواج

آیا نوسان خلق را می‌توان درمان کرد؟

تعیین تکلیف ازدواج به من کمک می‌کند حالم خوب شود

آیا حتما باید تابستان برای بچه‌ها ده تا کلاس ثبت‌نام کرد

با خواب‌های بد چه کنم؟

چرا همه مردها بعد از تلاش که به من می‌رسند، بعد از دو هفته من را رها می‌کنند.

از کجا بفهمیم واقعا دوستمون داره؟

بدونم کرونا کی تموم میشه حالم خوب میشه

اعتقادات مذهبیم داره به فنا میره و این را دوست ندارم

با مردی که دوستم داره اما فحش میده و کتک می‌زنه، چه کنم؟

چی کار کنم حال خرابم زود تمام بشه، آیا گریه کمک می‌کند؟

Tavangary.com

آیا این دختر رودست خورده از این آقا من با یه پسری که خیلی وقت بود میشناختمش و از دوستای فامیلی بود، دوست شدم که ۱ ماه بود نامزدیش به هم خورده بود که وقتی علت شو پرسیدم گفت دو علت داشت:
۱من شرط کرده بودم ۳ سال نامزد باشیم اما بعد از ۱ سال اون اصرار داشت ازدواج کنیم
۲یه علت دیگش هم خانوادهامون بود اگه با هم می موندیم باید قید خانواده هامونو می‌زدیم..اما سعید در رابطه با من، خودشو خیلی مشتاق نشون می‌داد. اما یه هو یه روز یه دفعه بدون که مشکلی داشته باشیم اس ام اس زد که راستشو بخوای من حالم اصلا خوب نیست و مشکلم جدایی از نامزدمه فکر نمی‌کردم اینقدر سخت بشه برام تو خیلی گلی امیدوارم موفق باشی برات بهترینها رو آرزو می‌کنم
حالا یک ماهه من نمی‌دونم واقعا دلیلش نامزدش بوده یا دلیلش من بودم همش می‌گم من شاید حرفی زدم یا اشتباهی مرتکب شدم یاشاید مطلوب نبودم توی یه ماهه فکر و خیال گوناگون خیلی کردم کردم ..خواستم از شما کمک بگیرم …ببخشید مزاحمتون شدم اما خیلی ناراحتم وقتی به حرفای زده شو و به رفتارش فکر می‌کنم نمی‌دونم همه اون علاقه ها دروغ بوده یا شایدم من درکش نکردم
پاسخ دکتر شیری :

وقتی یه نفر از توی یه رابطه میاد بیرون باید دورانی بگذره تا رو خودش کار کنه و حداقل زخمهاش تا حدی ترمیم بشوند. به دلایل ایشون برای بهم زدن رابطه نگاه کنید :
میگه نامزدی ۳ ساله هم داریم؟ معلومه دختره تو اون نامزدی، برخوردهاش، نورمال تر بوده. بعد یکسال دنبال تعیین تکلیفش بوده و ایشون احتمالا از روی بی مسوولیتی خواسته نامزدی بهم بزنه
اما وقتی این نوع روابط بهم می‌خوره باید چه کرد؟
میبینی فرد نمیشینه دلایل درونی را بررسی کنه، خلوتی را نمیگذرونه برای ترمیم درونی، ناگهان تن میده به رابطهای جدید rebound میکنه اصطلاحاً یعنی موقتا در یک رابطه دیگه مثل مسافرخونه اطراق میکنه تا برگرده به خونه اصلیش. اینجاست که من شما را مقصر می‌بینم و واقعا ربطی نداره که دختر شایسته ای تو این یه ماه بوده باشید یا نبوده باشید، سرنوشت روابط پس از رابطه اصلی اینطوریه متاسفانه. شیفتگی سریع شما نیز قابل توجه است. تو همین نامه نیز معلومه شما از ارتباط با ایشون خیلی مشعوف بوده ای و این با حال درونی اون آقا متناسب نبوده و ناخودآگاه پس زده در حالیکه آگاهانه اذعان دارد شما بسیار شایسته اید

در پاسخ به سوالتون، من معتقدم اون علاقه ها واقعی بوده ولی با حجمی کمتر

vhfالان چه باید کرد؟
به نظرم رصد نکنید که الان باکیه و چه میکنه و کجاست…بگذارید بره و خودش را پیدا کنه…متاسفانه باز هم سراغ شما خواهد آمد و در این شرایط یا برای وجدان دردش اومده ( کلا اینها عواطفشون پاندولیه خانوم ) یا واقعا سراغتون اومده
در هر صورت اون موقع است که باید تصمیم بگیرید. من یه ذره فکر میکنم ایشون نه ثبات عاطفی دارد نه بلوغ عاطفی برای ازدواج

مدتی است با کسی دوست شدم که از اول نمی‌دانستم سیگاری است ولی بعد از چند ماه معاشرت در جمع دوستانش متوجه شدم خیلی سیگار می‌کشد. از آن‌جا که همیشه «سیگاری نبودن» از معیارهای مهم خودم و خانواده‌ام بوده، خواستم کناره‌گیری کنم اما به خاطر موقعیت خوب شغلی و شباهت‌هایی که داریم به رابطه ادامه دادم. با توجه به این که یک‌بار قول به ترک سیگار داده می‌توانم امیدوار باشم؟ آیا این موضوع مشکل‌ساز است؟
پاسخ دکتر شیری
مینای عزیز، تو معلم اخلاق برای یک پسر نمیتونی بشی
“مامان جَوان نمیتونی بشی”
سیگار کشیدن مضر است و البته به سلیقه تو، خوشایند نیست؛ خیلی هم خوب ولی قول گرفتن از مرد برای ترک سیگار و … یه رویاست بهش می‌تونی بگی سیگارش را خیلی کم کنه و مدتی که با توئه، دوست داری بوی ادکلن بده نه خاکستر و نیکوتین مونده … اینطوری از یک دختر برمیاد تغییر ایجاد کنه نه مثل خانم ناظم‌ها

در پاسخ به این سوال که ازدواج­ ها سنتى باشد یا غیرسنتى، باید گفت که آمارها هم در مورد ازدواج ­هاى سنتى جواب­ هاى خوبى می‌دهند و هم در مورد ازدواج­هاى غیرسنتى. خطا در هر دو سیستم هم وجود دارد و هیچ کدام به تنهایى خالى از اشکال نیست. البته تکلیف کسى که در روش سنتى پا پیش مى­ گذارد از اول مشخص است؛ طرف براى ازدواج آمده اما در روش غیرسنتى تازه هر دو طرف می­خواهند همدیگر را بشناسند و ببینند به درد ازدواج با هم مى ­خورند یا نه؛ یا حتى اصلا مى ­­خواهند ازدواج کنند! این روش غیرسنتى منوط به صرف کلى زمان و هزینه است که آخرش ممکن است به ازدواج هم نرسد. بعد از اینکه آدم­ها در این نوع از رابطه به جاى خاصى هم نرسیدند، زخم ­هاى عاطفى ممکن است به وجود بیاید. طرفى که طرد شده بعد از پایان رابطه احساس مى ­کند آدم اندکى شده.
از طرفى، از نکته­ هاى مثبت شیوه سنتى پاداش اجتماعى ­اى است که طرفین مى ­گیرند. فراموش نکنیم که ازدواج، عشق و عاشقى به معنى مصطلح ما نیست، علاوه بر اینها یک قرارداد حقوقى است. در بحث ازدواج به شیوه سنتى ممکن است حظ و شور عاطفى کمى پایین بیاید، ولى در عوض امنیت روانى بالا مى ­رود که چیز کمى نیست. هر چند شیوه­ هاى سنتى معایبى هم دارند؛ یکى اینکه پرهزینه­ اند و این هزینه به معنى خرید گل و شیرینى نیست، در این شیوه استرس دیده شدن و پسندیده شدن در هر دو طرف وجود دارد. معمولا دختر و پسر به واسطه یک معرف به هم معرفى مى­ شوند یا خانواده پسر خودش دست به کار مى­ شود که مورد مناسب ازدواج را پیدا کند. اما در شیوه غیرسنتى سرعت بالاترى براى انتخاب گزینه مورد ازدواج وجود دارد، یعنى مى ­شود آدم­هاى بیشترى را دید و بررسى کرد. هزینه اولیه پایین این شیوه و ابزارهاى مدرنى که به کمکش مى ­آید، این شیوه را نسبت به روش غیرسنتى خوش ­دست­ تر مى‌کند که البته خالى از آسیب نیست.
دکترشیرى

متن سوالات:

۱-آیا طلاق شکست است؟
۲-چطور اشتباهات بزرگ خود را ببخشیم وقتی مدام آنها را به یاد می‌آوریم؟
۳-با افرادی که به دلیل نرسیدن به هدفشون با تهمت سعی در به هم ریختن زندگی بقیه می‌کنند، چطور باید برخورد کرد؟
۴-وقتی بزرگترین شکست گویا خیانت دیدن است، آیا بزرگترین پیروزی می‌تواند بخشیدن او باشد؟
۵- با وجود گذشتن یک سال نمی‌توانم او را فراموش کنم
۶- اگه فکر کنم که دیگه پیروز شدن از من گذشته، چه کنم؟
۷-چگونه خشمم از پدرم را که خیلی باعث آزار ما تا کنون شده، کم کنم؟

پاسخ آقای دکتر شیری

جهت دسترسی به درس معرفی‌شده، بر روی تصاویر زیر کلیک نمایید:

 

 

 

 

متن سوالات:

۱-آیا می‌توان درباره شفای مردانگی هم صحبت کرد؟
۲- من سی و دو سالمه و احساس می‌کنم تجربیات زندگیم خیلی کمتر از سنمه، چه کنم؟
۳- من یک زن متاهلم که عاشق شدم. عشق دو طرفه که قابل جدا شدن نیست، آیا درست است طلاق بگیرم؟
۴- مجردی و بی‌معنایی زندگی هراتایپ را بگین لطفا
۵-چطور با نقش‌های مادری، همسری، کار و… بتونم تعادل داشته باشم؟
۶- ازدواج با مردی که قبلا ازدواج کرده و دو تا بچه داره، درست است؟
۷- من همیشه درونم بین چیزی که دلم می‌خواهد و ذهنم می‌گوید تعارض دارم. چه کنم؟
۸-وقتی شرایط خوبی از لحاظ کاری و تحصیلی داریم، ولی حالمان خوب نیست، چه کنیم؟
۹- با مادری که نمی‌تونه فکر کنه فرزندان می‌توانند نظر مخالف داشته باشند، چه باید کرد؟

پاسخ آقای دکتر شیری

جهت دسترسی به درس معرفی‌شده، بر روی تصاویر زیر کلیک نمایید:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متن سوالات:

۱- چرا من با همه بلاهایی که شوهرم سرم آورده، نمی‌توانم از او جدا شوم؟
۲-آقای دکتر چطور می‌توانیم اراده محکم داشته باشیم تا به بهترینها برسیم؟
۳-آقایی پرسیدند ترس شدیدی از انتخاب یک فرد به عنوان همسرم دارم. چه کنم؟
۴-من در ۳۲ سالگی احساس پوچی می‌کنم و فکر میکنم هیچ کار مفیدی انجام ندادم
۵-چگونه خشمم را با شفای زنانگیم شفا دهم
۶-آیا به مردی که یک ساله است متراکه کرده و دو ماهیه که عاشقمه میشه امیدی داشت؟

پاسخ آقای دکتر شیری

جهت دسترسی به درس معرفی‌شده، بر روی تصاویر زیر کلیک نمایید: