عناوین سوالات

  • چرا خانم‌ها بیشتر از آقایون بر روی رابطه تمرکز دارن؟
  • چه راهکارهایی برای این وجود داره که افراد بتونن جنبه‌های دیگر زندگیشون رو هم زندگی کنن؟
  • چه کار کنیم اظهارنظرهای دیگران اذیتمون نکنه؟
  • وقتی زیاد حساس هستیم، برای بهتر رابطه برقرار کردن چی کار کنیم حساسیتمون کمتر بشه؟
  • من رابطه‌ام تازه تموم شده و هیچ انگیزه‌ای ندارم، باید چی کار کنم؟
  • آقایی که تله رهاشدگی داره برای ازدواج مناسبه؟
  • وقتی دو طرف رابطه در شرایط بدی هستن و نمیتونن گفتگو هم داشته باشن، چه راهی پیشنهاد میشه؟

 

پاسخ صوتی دکتر شیری

عناوین سوالات

  • با دلزدگی در رابطه که با گذر زمان رخ می‌دهد چه کار کنیم؟
  • رابطه ای که به هر دلیل از دست رفته رو میتوان دوباره ساخت؟
  • برای شروع رابطه، انجام چه کاری باعث میشه طرف از من خوشش بیاد؟
  • اگر رابطه خوب باشه ولی قصد ازدواج نداشته باشه، آیا میشه رو ازدواج باهاش حساب کرد؟
  • توضیح در خصوص رابطه ای که دختر از پسر بزرگتر هستش …
  • وقتی شرایط فرد برای ازدواج خوب نیست، تنها بمونیم یا در رابطه ای باشیم که همه چیز خوبه ولی فرد نمیخواد ازدواج کنه؟
  • دختر مذهبی دهه شصتی که ازا او در روابط امروزی رابطه نامتعارف میخوان، چی کار کنه؟
  • ازدواج با هزینه بالا درست نیست، ولی اگر معیارهای ازدواج دختر با خانواده متفاوت باشه و خانواده خواستگارها را رد میکنند، چه جوری مدیریت کنه؟
  • اگر حالمون بد باشه و امیدی برای زنده موندن نداریم، چی کار کنیم؟
  • میشه به پسری که قبلا روابط متعدد داشته اعتماد کرد؟ من میترسم دچار تنوع طلبی شده باشه و نمیشه بررسیش هم کرد.

پاسخ صوتی دکتر شیری

 

زاییدن در ایران سخت است،

بارها دیده ام که احترام به زن زائو به بهانه فوری و فوتی بودن شرایط او ، فراموش میشود و بعضا تحقیر زن و حتی شوهرش توسط کار پزشکی رخ میدهد و دلیلش اینست که کار این زن و شوهر مفلوک گیر است و بهتر است دندان به جگر بگذارند. این نوشته ضمن احترام به ماما ها و اطبای زنان و زایمان و تیمهای پزشکی که دلسوزانه در این حرفه بسیار سخت به خدمت مشغولند ، برای صیانت از ایشان و در اعتراض به رفتار ناشایست بعضی از همکاران ، نوشته شده است

  1. من در بیمارستان اکبرآبادی خیابون مولوی دوماه در زمان آموزش طب ، در بخش زنان و زایمان کار کردم و جزو آخرین دوره هایی بودیم که اختیاری میتوانستیم زایمان را یاد بگیریم و نزدیک به ۲۱-۲۰ بچه را بدنیا آوردم و تجربه عجیبی بود زیرا از ابتدا که زن زائو پذیرش میشد ، برخورد خود خانمهای ماما که حقیقتا هم در شرایط پرفشار و سختی کار میکردند، با همجنس های خودشان ، خیلی خوب نبود و بعضا تند بود و فرهنگ منطقه نیز شاید اینطور نبود که زن بیچاره بتونه اعتراضی بکنه. البته که مدیریت وقت بیمارستان بیشتر بدرد اداره یک مرکز اصلاح و تربیت میخورد تا فضای بیمارستانی ( سال ۷۹)
  2. در بیمارستان پوتروبلوی لندن که از گرانترین و بهترین بیمارستانهای انگلستان است ( خصوصی) متاسفانه یکی از بهترین دوستان مان به علت ضعف و دیرکرد و دست دست کردن تیم زایمان ، آسیب جدی بدنی خورد یعنی میخواهم بگویم از مولوی تا پورتبلو تجربه بی پناهی یک زن را دیده ام اما در ایران تلخ ترین بخش کار اینست که من شوهر نمیتوانستم کنار زنم باشم و پزشک بودن و بیمارستان خصوصی بودن نیز افاده ای نکرد و این قانون را احمقانه ترین تصمیم تیم های زنان و زایمان میدانم ( فقط یکی دو تا استثنا اونم درتهران وجود داره) و بقیه ما مردان ایرانی، این تجربه عظیم لحظه پدر شدن را کنار همسرانمان از دست میدهیم.

بخشی از پزشکان در ایران به واسطه سابقه تاریخی ارتباط با قدرت ، مستقیم یا از طریق مراجعین بانفوذشان،  لزوما از جایگاهشان استفاده صحیحی نمیکنند!
دانشجوی پزشکی،  آموزش رسمی در بحث اخلاق پزشکی میبیند که به سوال بیمار با دقت پاسخ بدهد در حد سواد او ؛ نه اینکه متفرعنانه بگوید ” شما درس پزشکی خوانده ای یا من؟” در حالیکه مریض یک سوال کرده درباره اینکه مثلا چرا آنتی بیوتیکش عوض شده است، همین!

 

 

دانیل پینک در کتاب یک ذهن کاملا نو  A whole new mind میگوید که متوسط زمانیکه پزشکان صحبت مریضشان را قطع میکنند ۳۷ ثانیه است ! تازه این آمریکاست. در ایران باید دست طبیبی را بوسید که با حوصله حرف مریض را گوش میکند و نکات مهم را در شرح حال اضافه میکند و اگر طبیبی به علت فشار بیمارستان یا تعداد بالای مراجعه درمانگاه یا پزشک طرحی بودن ، بهانه یافته است که سمبل کاری کند یا بی حوصله بازی کند ، بهتر است بداند نه تنها اخلاق پزشکی اجاره این کار را به او نمیدهد بلکه در مباحث زیست بهتر اطبا medical staff well-being تاکید میشود که پزشک باید تمرینات جدی داشته باشد برای کنترل ذهن و بدن خویش تا رضایت شغلی بالایی کسب کند ( من در چند بیمارستان عمومی ایران افتخار داشتم برای رزیدنتهای رشته های اورژانس و سایر تیمهای پزشکی، آموزشهای زیست بهتر اطبا داشته باشم و معتقدم در پیشگیری از طلاق و اعتیاد و خودکشی گروههای هدف ، قطعا لازم است)

من از سال ۸۰ مراجع در مطبم یا درمانگاه دیده ام ( اعصاب و روان و مشاوره) ؛ هم طبیبم هم طرحواره درمانگر و لذا تجربه دو سویه دارم و شهادت میدهم که آنچه را که کتابهای طب نوین ما ( سوارتز در معاینه بیمار) یا طب کهن ما ( درسنامه چغمینی و قانون شیخ الرئیس) در مراعات بیمار گفته اند ؛ بسیار درست یافتم و مراجعینم نیز حتی اگر سواد نمیداشته ام ، از برخورد و احترامم به خود مطمئن بودند.

  • علیرضا شیری – طبیب- schema therapist
  • راهبر زندگی- دانش آموخته University of Cambridge

-درباره کتاب یک ذهن کاملا جدید در این صفحه متمم توضیحات خوبی آمده است .

هر شب دو سه صفحه از این کتاب داستان را براى پسر ۴.۵ ساله‌ام می‌خوانم

✔️هم خودم لذت می‌‌برم از قصه هم خیلى خوب رسا با شخصیت‌هاى پهلوانى و ضدپهلوانى ارتباط برقرار می‌کند،

✔️دایره لغوى‌اش هم وسعت می‌یابد؛ خیلى بهتر از بتمن و مرد عنکبوتى و باب اسفنجى هم هست که البته ما نگذاشته‌ایم فعلا در لندن و تهران بچه مسموم این خزعبلات سرمایه‌دارى بشود.

✔️کلى تخیلات باحال هم می‌تواند کند (وقتى براى بقیه تعریف میکنه می‌فهمم، بقیه هم کلا حیرون هستند از قصه‌گویى‌هاى پسرک😉)

✔️اسم شهرهاى مختلف ایران زمین و همسایگانش را هم می‌شنود (اصفهان، بخارا، هندوستان…)

داستان فیلم درباره یک رابطه طول کشیده است که یک مرد نسبتا وسواسى با یک زن معمولى دارد و انگار میفهمیم یک نارضایتى اون زیرزیرا وجود داره
مرد علاقه مند به یک خواننده( تاکر) است که در اوج موفقیتش غیبش زده و منتظران را به لب آمده نفس!!! او وبلاگى را اداره میکند با کلى خواننده علاقه مند دیگه که عملا فن پیج طرف است.
مرد داستان کم کم با یکى از همکاران آموزشى خود در دانشکده ، فضاى مانوس ترى می یابد تا درباره علاقه مندیهایشان، از جمله خواننده مزبور، صحبت کنند که به یک لغزش ختم میشود و رابطه اصلیه میره رو هوا😳
دختر خانم مغبون عصبى کامنت تندى درباره خواننده معلوم الحال میگذارد که از قضا توسط خود او دیده میشود واو بعد سالها وارد ارتباط اینترنتى با خانم میشود که ختم به دیدارشان میشود !
او در این سالها درگیر روابط زناشویى متعدد، اعتیاد به الکل و مواد بوده و الان از زنان مختلف در جمع چهار بچه دارد !
سوژه ارتباط مردى دیونیسوسى که سربراه شده و زنى آتنایى که طراوت زندگیش را گم کرده، بسیار جالب است،
دیالوگها جالبند بخصوص زمانیکه مرد هوادار متوجه میشود دوست دختر سابقش رسما وارد رابطه با اسطوره زندگى او شده است و چون سالها در تقدیس این خواننده کوشیده، واقعیت او و ترانه هایش را نمیتواند قبول کند و علیرغم توضیحات خود خواننده عملا بهش میفهماند که غلط زیادى نکن ! … زیادى هم نخور!
این تعصب حماقت بار در برابر خود واقعیت ، ترسناک ترین بخش فیلم بود که به شکل طنز تلخ دیده میشود.
ارزش دیدن دارد ؟
نمیدونم، براى من جالب بود اما شاهکار نبود و البته که من شخصا این اتان هاوک را دوست دارم و بی تاثیر نیست در قضاوتم 😉

آموزش غیرحضوری مرتبط:

مجموعه نجات رابطه عاطفی 1 و 2

Delinquent season | دوره قانون شکنى
فیلم درباره دو خانواده ایرلندى طبقه متوسط است که اتفاقاتى بینشان رقم میخورد
ادامه این متن ممکن است موجب لو رفتن داستان بشود
مرد شاغل در منزل( جیم) و زن شاغل در بیرون ( دانیل) موجب ایجاد نقشهایى در مرد و زن داستان میشود که تامل برانگیز است،
شخصا صدها زوج اینطورى در بریتانیا دیده ام که شبیه این فیلم، سبک خاصى از زندگى را ایجاد کرده اند و دردسرهاى خودش را هم دارند.
جیم ، مرد این داستان ، بسیار فهمیده و آداب دان به نظر میرسد ولى وقتى وسوسه می آید ، همه وجودش را به یغما میبرد و قسمتهاى سایه اى شخصیت او رو میشود.
یک زوج دیگر ( ایوان و کریس) مشکل عصبانیت و پرخاش مرد را دارند و واکنشهاى زن از روى خشم و لغزش و …
انتخابهاى متعدد اشتباه جیم ، بقدرى کارش را در هم میپیچد که بیننده متاسف میشود
ارزش دیدن دارد ؟ به نظرم زوجها از دیدن فیلم به فکر فرو خواهند رفت

از اون فیلمهاییست که تلخى واقعیت را به رخ میکشاند ولى آدم حواس جمعتر میشود

به درد کدام درس‌ها میخورد؟

WIFE-2018
زندگى مشترک خیلى وجوه دارد و با دست گذاشتن روى یک نقطه نمیتوان درباره کلش احتمالا نظر داد.
چه بسا زن و شوهرى یک مستله حل نشده دردآورى داشته باشند ولى یکدیگر را دوست داشته باشند و هزاران ساعت خوب هم با هم خلق کرده باشند
داستان فیلم ( اگر قصد دیدن فیلم را دارید بعدا بخونید )
یک نویسنده براى جایزه نوبل دعوت میشود به استکهلم و طبیعتا جشنها و دوربینها و … به سمتش می آیند ؛ فیلم در حینى که ما را به سمت مراسم نوبل پیش میبرد ، به گذشته این زوج هم ناخنکى میزند ؛ ما کم کم متوجه میشویم که نویسنده در جوانیش استادى متاهل با قریحه ادبى متوسطى بوده که زندگى متاهلى پر کابوسى هم از قضا دارد که با ورود عاشقانه یک دختر زیباى درونگراى بسیار پرقریحه ، ظاهرا آن ازدواج بد خاتمه می یابد و این زندگى عاشقانه شروع میشود .
دو فرزند دختر و پسر و کلى کتاب ثمره این ازدواج است ولى ما میفهمیم که رابطه پدر و پسر نیز افتضاح است زیرا پسر تاییدات لازم را از پدر نوبلیست خویش نمیگیرد و نحس بازیهاى خودش را در ایام مراسم دارد.
در ادامه میفهمیم کم کم که نوشته هاى شاهکار جان ، احتمالا متعلق به همسرش ، جوانا میباشد و این جا راز چهل ساله این زوج در اتاقشان ، نه در مراسم، افشا میشود.
علت این کار عجیب ( نوشتن زنانه به نام یک مرد و کسب افتخارات توسط مرد) فضاى ضد زن در محافل ادبى چهل سال قبل و روحیه منزوى جوانا است ظاهرا و تغییر نقش این دو نفر بر اساس یک توافق دو نفره است که عملا با بردن نوبل آنهم در دورانى که فضاى مردانه ادبیات رقیق شده است ، زن داستان ما ، جوانا ، دیگر این توافق را برنمیتابد و بین این زن و مرد عاشق دیالوگهاى سنگین رد و بدل میشود ( وجه تاریک زندگى عاشقانه ، صحبت نکردن درباره خودخواهیهاست که روزى به انفجار ختم میشود و کودتایى ترسناک در وسط رابطه )
– جان مردیست پوزیدونخوایپ که وابسته به زنش است اما روحیه خودخواهانه خویش را نیز حفظ کرده است. ( جاناتان پرایس انگلیسى را در سریال ” بازى تاج و تخت ” دیدم و عالى بازى میکند ، در کمبریج و لندن بارها دلم میخواست تئاترش را فرصت منم برم که ایشالا امسال بتونم)
جوانا به عقیده من زنى درونگرا، شهودى و هراتایپ است که من در درس غیرحضورى شفاى زنانگى ٣ به او خواهم پرداخت؛ جذاب، عاقل و زندگى جمع کن.
خانم گِلِن کلوز به خاطر نقش آفرینى حیرت آورش در این فیلم جایزه گلدن گلوب را برده است.
– فیلم شبیه ” چشم گُنده” – تیم برتون
من از سلیقه و برداشت خودم نوشتم براتون و مهم اینه که سلیقه فیلمى شما به همین میزان مهم است.

با کلیک بر روی تصویر زیر می‌توانید به آموزش غیرحضوری شفای زنانگی ۱ و ۲ دسترسی داشته باشید:

بسته شفای زنانگی  1 و 2

Bird Box | جعبه پرنده | سال ۲۰۱۸
فیلمى طولانى و غیرجذاب بود برایم اما پیامى بسیار خاص داشت:
در دیارى که بینا بودن موجب دیدن مهیب ترین و فاجعه بار ترین تجربیات سیاه انسانى میشود که دیگر نمیخواهى زنده بمانى ،
یا باید چشم بندهاى قوى بزنى که نبینى فاجعه را و کورمال کورمال ادامه دهى ؛
یا از اول باید نابینا باشى که تهدیدى براى سیاهى نباشى.

ROMA 2018

کارى از آلفونزو کوارون
باید این شاهکار را فارغ از جوایز متعدد جذابش ببینیم؛
قصد دارم داستان را حفظ کنم که حظتان منقوص نشود ؛
مضامین اصلى :
سفر زندگى زن ، شفاى_زنانگى ، چرخه استقلال زن از مردان هوسباز یا نرهاى دودره بازى که هذیانى از مردانگى دارند
مضامین فرعى :
دیکتاتورى و شیوه هاى پرورش گروههاى لباس شخصى در مکزیک از روستاییان بینوا ،
سراب ایدئولوژی کمونیسم و جوانانى که قربانى شدند
نسبت فئودالیته و طبقه کارگر که همیشه اونطور که ما فکر میکردیم ظالمانه نیست و گاهى هم چقدر حامیانه است
روما نام محله اى در مکزیکوسیتى است.
فیلم جایزه بهترین فیلم خارجى گولدن گلوب را به خود اختصاص داد.

چند پیشنهاد برای رها شدن از عادتی که همه روابط عاطفی و حتی کاریتان را به هم زده!

✔️نقابِ خوب بودن نزن

نمی شود همیشه همه از شما راضی باشند. بالاخره یک روزی، یک جایی، یک نفری پیدا می شود که همین طور بی دلیل، عشقش می کشد که حتی نوع حرف زدن شما هم روی مخش باشد و راهی ندارد که بتوانید راضی اش کنید. نوع نارضایتی اش منطقی نیست که شما بخواهید منطقی حلش کنید. پس همان بهتر که برخلاف همیشه بنشینید و صورت مساله را پاک کنید و دائم به دنبال تایید این و آن نباشید. این یک بار را به جای اینکه طرفین ماجرا» شما «و »نظر دیگران « باشید،» خودتان «باشید و »نظر خودتان «. آن وقت وجدانتان را قاضی کنید و پیش بروید. شاید وسواس» مهم بودن نظر دیگران «از سرتان افتاد. فکر هم نکنید این حرف ها برای ارتباط با آدم های غریبه یا آنهایی است که فقط در محیط های کاری و … باهاشان سر و کار دارید، در قسمت های قبل گفتیم که این عادت اشتباه حتی در ارتباط با نزدیک ترین آدم ها از مادر گرفته تا همسر، دردسر درست می کند. تعجب نکنید اگر شنیدید دلیل یک طلاق، نه خشونت و خیانت، که زیادی مهربان بودن و انتظار محبت دیدن زیادی بوده! مراقب باشید و اگر موضوع بحث هستید، درمان را شروع کنید.

✔️برای جواب دادن وقت بخرید

عادت بله گفتن ناخواسته را متوقف کنید. هر وقت با درخواست دیگران روبه رو شدید، به جای اینکه فورا به آنها جواب بله بدهید، اول سعی کنید جواب دادنتان را به تاخیر بیندازید و فرصت فکر کردن به خودتان بدهید تا بتوانید انتخاب هایتان را بشناسید و حتی به نتایج هر کدام هم بیندیشید. حالا می توانید خیلی قاطع «بله» بگویید یا در کمال خونسردی چون برنامه تان با درخواستش هماهنگ نمی-شود،» نه «بگویید. حتی می توانید به جای بله یا نه گفتن، یک پیشنهاد دیگر مطرح کنید. مهم ترین مساله این است که برای جواب دادن فرصت فکر کردن داشته باشید. اگر درخواست تلفنی باشد، با این جمله که «ممکن است چند لحظه گوشی را نگه دارید» این حرکت به ظاهر ساده، «چرخه آری و نه گویی» خود به خود را به وقفه می اندازد. این حق مسلم شماست که قبل از جواب دادن، درباره جوابتان فکر کنید. ضمن اینکه هنگام بیان حرف هایتان، قاطعیت داشته باشید. نباید لحنتان حالت ناچارى داشته باشد.

✔️فقط شنونده نباشید، چیزى بخواهید

دوستتان از شما می خواهد که براى یک مهمانى، از روز قبل به کمکش بروید. شما هم دوست دارید که به او کمک کنید ولى نمی-توانید تمام روز از کارتان بزنید و به کمک او بروید. جواب نه و آرى به دردتان نمی خورد. در جواب می توانید پیشنهاد خودتان را مطرح کنید. خیلى روراست به دوستتان می گویید که من خیلى دوست دارم به تو کمک کنم، اما واقعا گرفتار هستم. ولى می توانم یکى دو ساعتى را پیش تو بیایم. اگر این دو ساعت شما به دردش نمی خورد، می تواند از یک نفر دیگر کمک بخواهد. چون شما با توجه به گرفتاری هایتان دو ساعت را براى رفتن به پیش او خالى کرده اید. پس دیگر وظیفه اى ندارید. ضمن اینکه روش پیشنهاد متقابل صرفا نوعى اطلاع دادن است که می گویید این کارى است که می توانید براى دوستتان بکنید و اگر این برایش مفید نیست، خودش جواب »نه «را می گیرد.

✔️خودتان را دائم چک کنید

مهرطلب ها خصوصیات ویژه اى دارند که به آنها اشاره کردیم. باید این خصوصیات را بشناسند و بازنویسی شان کنند. آنها فکر می کنند همیشه باید انتظارات و خواسته هاى دیگران را برآورده کنند. ویرایش این تفکر می شود اینکه شما به خودتان بقبولانید که: » همیشه مجبور نیستید به خواسته ها و انتظارات دیگران جواب مثبت بدهید» می توانید به انتخاب خودتان به هرکسى که مایلید کمک کنید. یعنى اندیشه هاى نادرست یک مهرطلب را با اندیشه هاى درست جایگزین کنید و پیش خودتان قضاوت کنید که در کدام حالت آرامش بیشترى خواهید داشت.

✔️حکم نکنید، امیدوار باشید

هیچ چیز به طور مطلق وجود ندارد. براى خودتان باید و نباید پشت سر هم ردیف نکنید. هیچ بایدى وجود ندارد که دیگران شما را به خاطر این همه کارى که برایشان انجام می دهید دوست داشته باشند. ضمن اینکه گاهى ظاهرا کارتان خوب است ولى در اصل ممکن است به ضرر فرد مقابلتان باشد. پس چه بایدى وجود دارد که او شما را دوست داشته باشد؟ بدانید که همیشه این اتفاق نخواهد افتاد که چون شما براى راضى کردن اطرافیانتان تلاش می کنید، آنها هم همیشه باید شما را تایید و تصدیق کنند. وجدانتان را قاضى کنید و سعى کنید به جاى این تفکر که «دیگران باید قدر مرا بدانند و از من به خاطر کارى که برایشان انجام می دهم تشکر کنند» به خودتان ثابت کنید که طرز فکر درست این است که »امیدوارم دیگران مرا به خاطر کارهایى که برایشان می کنم دوست بدارند». در واقع شما یک کارى را به میل خودتان انجام می دهید و فقط امیدوارید بقیه قدر کارتان را بدانند، نه اینکه صرفا یک عملى را براى قدردانى شدن انجام بدهید.

✔️برون سپارى را یاد بگیرید

حالا تقریبا به جایى رسیده اید که بدانید عزت نفس و ارزش شما به کارى که براى دیگران می کنید بستگی ندارد. می توانید از استرس خودتان کم کنید و با واگذارى انجام کارها به سایرین فرصت بیشترى به خودتان بدهید. در واقع هدف این است که میان کارهایى که براى دیگران می کنید و کارهایى که دیگران براى شما می کنند، تعادل ایجاد کنید. تا امروز نبودن این تعادل باعث شده که مسوولیت زیادى بر دوش شما باشد و استرس ناشى از این مسوولیت سلامتى جسمانى و روانى شما را به خطر انداخته است. شما باید بتوانید بپذیرید حداقل ده درصد از کارهایى که دیگران می توانند براى شما انجام دهند را به آنها بسپارید. به این شکل دیگر نه به شما فشارى خواهد آمد، نه به طرف مقابلتان.

✔️از خودتان مراقبت کنید

مهرطلب ها بیشتر از اینکه به خواسته ها و نیازهاى خودشان توجه کنند، خواسته ها و نیازهاى دیگران برایشان در اولویت است. حتى گاهى اوقات یادشان نمى آید آخرین بار، براى خوشحالى خودشان چه کار کرده اند. حتى اگر باز هم قرار باشد در زمره مهرطلب ها قرار بگیرند، لازم است اول به نیازهاى جسمانى و روانى خودشان برسند تا این طورى به شادى و خوشحالى دست پیدا کنند تا بتوانند به اشخاصى که در زندگی شان مطرحند رسیدگى کنند. خودتان را مجبور کنید همان قدر که شادى دیگران برایتان اهمیت دارد، حداقل هم عرض آن، شادى خودتان هم برایتان پراهمیت باشد. گاهى در تنهایى مطلق!

رابطه عاطفی بهتر (چگونه رابطه عاطفیمان را خراب نکنیم؟)، بسته آموزش غیرحضوری رهایی از تنهایی و مهرطلبی (با تدریس دکتر شیری)

بسته رهایی از تنهایی و مهرطلبی