همون پارسال هم گفتم که فیلم عجیبیه و تعجب نکردم که کیسى افلک (برادر بن افلک) اسکار بهترین بازیگر را برد!
داستان درباره دنیاى درونى و بیرونى یک مرد متوسط اجتماع آمریکایى است، او متوسط است، همیشه هم همینطور بوده، رویاهاى عجیبى حداقل در بازه اى که ما مشاهده میکنیم ندارد؛
اما او در صحنه اى از فیلم که بناست عذرخواهى بک زن را بشنود، شاهکارش شروع میشود. در یک لحظه نیمه شب هر مردى که این صحنه را میبیند به گریه می افتد ، یا حداقل من که آرام آرام از بغض به هق هق رسیدم.
میبینى تمام این سالها ، قلبش مثل کریستال جلا داشته و تمام اینها در کنار معمولى بودن رخ داده.

 

سلام آقای دکتر. آرمان هستم
من مطالب شما را دنبال می‌کنم و سعی کردم مثلاً تو ازدواج به اونا عمل کنم. ولی آخه آقای دکتر اینا تو من شک و تردید رو بیشتر کردن…
این همه آدم میرن ازدواج میکنن. کی حرفای دکتر شیری رو شنیده ؟؟
دانشجو ترم ۱۰ داروسازی‌ام، احساس تنهایی دارم ولی شما می‌گید این دلیل خوبی برای ازدواج نیست ….
آخه مگه بقیه دلیل ازدواج شون چی بوده؟
فکر نمی‌کنید سخت شده ..این شرایط …

پاسخ دکتر شیری:

👈سلام من را بپذیر آرمان گرامی و سایر پسرهای خواننده مطالب بنده
من عرض کرده‌ام که فقط به خاطر رهایی از تنهایی ازدواج کردن یک دلیل ضعیف است چون ۶ ماه دیگه می‌فهمی ازدواج الزاماً تنهاییت را پر نمی‌کنه.
تو با کار و دوستان خودتو البته همسرت می‌تونی تنهایی‌هایت را قابل تحمل‌تر کنی حتماً در نظر بگیر که ازدواج یک تصمیم است.
اجازه بدهید براتون یک مثال بزنم:
فرض کن شما داری هر روز با اتوبوس میری محل تحصیلت یا مترو. حالا می‌خوای بری ماشین بخری
خب باید اولا بتونی هزینه ماشین را بدی (نقد یا قسط) بعدش امنیت ماشینت مهمه یعنی بیمه و پارکینگ هم خونه هم دانشگاه
بعدش هزینه نگهداری ماشین و بازدیدهای دوره‌ای و … بعدش باید بتوانی از پس استهلاک ماشینت بر بیایی و بابت افت قیمتش حالت خراب نشه
همچنین نمیشه یه ماشین بخری و هی چشمت با بقیه ماشین‌ها باشه طوری که نتونی هیچ لذتی ببری از ماشینی که بالاخره بعد ۲ ماه عادی میشه
یه ماشین خریدن اینقدر فکرها قبلش میخواد حالا ببین درباره یک انسان داریم حرف می‌زنیم با روح و شعور و خانواده
باید بلوغ داشته باشی تا از پس این سوالات بر بیایی.

برای مشاهده آموزش غیر حضوری مرتبط با این مطلب میتوانید بروی تصاویر زیر کلیک کنید

 

 

احتمالا شنیده اید که ازدواج یه جور قرارداده A KIND OF CONTRACTS

گرچه استفاده از این استعاره ممکن است حال بعضی ها را خراب کند ولی در واقعیت تغییری ایجاد نمیکند که ازدواج نوعی قرارداد هم هست با همه مسوولیتهای حقوقی و  فردی اش!

در تمام قراردادها شرایطی تعبیه شده است که طرفین مسوولیتهایی را در قبال حقوقی به دوش بکشند. موضوع مهم اینست که اگر بین طرفین اختلافی پیش بیاید، چه راهکارهایی برای ادامه این قرار داد تعبیه شده است؟

درباره ازدواج مساله اینجاست که افراد تقریبا در اختلافات پیش آمده، تدبیر خاصی بلد نیستند؛ حقیقت تلخ تر اینست که الگوهای قدیمی چندان مفید هم نیستند.

مردان از دنیای زنانه تفسیر درستی ندارند، کتب به نظر من گمراه کننده ای مثل مردان مریخی و زنان ونوسی، به جز درآمدی خوب برای ناشرین و مترجمینش، ابهام رابطه مرد و زن را دو چندان کرد؛ زیرا دیگر میترسیم با موجودی از کره ای دیگر صحبت کنیم وقتی مطمئن نیستیم واقعا به زبان او حرف زده ایم و بدتر اینکه وقتی مردان تمرین کردند حرفهای قابل فهم زنانشان بزنند، هویت مردانه خود را گم کردند و با نسلی از مردان با ادب جنتلمن مواجه شدیم که از فرط نرمی و فهمیده بودن، در جامعه مردانه نیز خیلی مطلوبیت نداشتند چه برسد نزد زنان که همیشه تصورشان از مرد، موجودی قدرتمند بود؛ اجازه بدهید از ابهام هویت مردانه جدید ( مردان نرم) بیش از این صحبت نکنم و این بحث را به مجالی دیگر بیفکنم اما لازم است به یاد بیاوریم که فهم دنیای مردانه، توسط زنان نیز دچار سردرگمی و فقری عجیب شده است!

مردان همچنان به عنوان موجوداتی زرنگ و استعمارگر، ادراک میشوند! همه مردان ظاهرا مجبورند تاوان بدجنسی تعدادی از نابکاران خود را بدهند. احتمالا راهکار مناسب برای خلاصی نسبی از بحث تفاوت زنان و مردان، درک این موضوع روانکاوانه است که مردان واجد زنانگی و زنان واجد مردانگی هستند و به جای تمرکز بیهوده بر شناخت جنس دیگر در بیرون از خود میتوان به رد آن جنس در عمق روان خود متمرکز شد و به نتایج قابل قبول تری رسید ( سنت پروفسور یونگ در روانکاوی عمقی )

وقتی اختلاف نظر بین زن و شوهر پیش می آید چه کنیم ؟

۱- دست از جنگ قدرت بکشید و به این باور احمقانه دامن نزنید که الان باید نشان بدهم کی مرد این خونه است! در واقع مردانگی شما در وسط اختلاف با برنده شدن همیشگی شما تعیین نمیشود. حقیقت اینست که این موضوع میتواند اطرافیان شما را دلزده کند که همیشه اصرار دارید پر تحکم باشید. دختر چنین خانه ای، معمولا توسری خور میشود و دنبال دامادهایی زورگو میرود. پسر این خانه با همانند سازی با چنین پدری، وراثتی شوم را به زندگی شخصی خود خواهد برد. راه درست چیست؟  بپذیرید ممکن است حق با شما باشد ولی درگیریهای خانواده، ستاد پلیس آگاهی یا دادگاه خانواده نیست که بخواهید با ردیف کردن هوشمندانه ادله حقوقی، طرفتان را الزاما منکوب کنید. خیلی از این اوقات، پیروزی در این گفتگوها منجر به شکستی بزرگتر در جایی دیگر از همین زندگی میشود . آدمها، حتی اگر هوششان از شما کمتر باشد یا دستاوردشان کمتر از شمای دکتر، مهندس، برج ساز، خبرنگار….باشد، مایلند گاهی اوقات برنده بحثها باشند. این فرصت را از روی عقلتان به همسرتان بدهید و بگذارید هوشمندی شما، تبدیلتان به یک جزیره تنهای منزوی در میانسالیتان نکند!

۲- بد نیست جای طرف مقابل بنشینید و از زاویه ASPECT او نیز به موضوع نگاه کنید! اینطوری حتی اگر با حرف طرف موافقت نکنید، حداقلش درکش میکنید و خیلی از اوقات شوهر یا همسر شما ترحیج میدهد فهمیده شود و مورد مخالفت قرار بگیرد تا اینکه هم نفهمیده شود هم موافقتی جلب نکند!

۳- بهترین دعواهای زن و شوهری آنهایی هستند که طرفین میدانند  چه زمانی باید عقب نشینی کنند نه آنهایی که دائم به فکر پیشروی هستند. وقتی با شوهرتان بحث میکنید، به موقع امتیاز بدهید… جای دوری نمیرود ( منظورم در مذاکره با بعضی همسران ابلیس نیست که قدرت فهم و تمایز درایت شما را ندارند )

۴- فایلهای قدیمی را لطفا وسوسه نشوید بیرون بکشید، تجربه نشان داده است این قضیه فقط طناب دار شما را محکم تر خواهد کرد

۵- موقع بحث از سه چیز مرگ بار اجتناب کنید : نصیحت بازی، پای خدا و عقاید را وسط کشیدن جهت غلبه بر طرف، نفرین و ناله و تهدید

۶- بهترین شیوه ورود به دعوا که یک مرد ادراک میکند؛ “پیام کامل” دادن است که  عبارت است از اینکه:

  • بدون حاشیه سراغ موضوع اصلی بروید (میدانم خانه ای معامله کرده ای و این موضوع را اتفاقی از برادرت شنیدم )
  • احساس خودتان را بگید ( فکر کردم خیلی غریبه ام با تو که چنین تصمیم مهمی را با من در میان نگذاشته ای یا حداقل بهم خبر نداده ای )
  • پیشنهاد بدهید ( دفعه بعد بگذار من اولین کسی باشم که شاد میشوم یا اگر لازم است اخلاق خاصی داشته باشم تا محرم راز تو باشم، لطفا بهم بگو که بررسیش کنم )

۷- سر موضوعی بحث کرده اید چند روزی نیز گذشته، اگر تغییری ایجاد نکنید انگاری وقتتان و اعصابتان را حرام کرده اید. لطفا تغییر را از خودتان آغاز کنید و اگر او نیز تغییری کرد کرد، خیلی نرم و حتی با شوخی بهش بگید که “میبینم یه اتفاقاتی داره می افته….” آدمها مایلند تغییراتشان تایید بشه.

۸- هرگز روانشناس بازی در نیارید. چون شما دو تا مقاله خوانده اید یا متنی مرتبط با مسائل زندگیتان مطالعه کرده اید یا چند دوره مهارت ارتباطی گذرانده اید، مجوزی نمیشود که نگاههای عاقل اندر سفیه بکنید و از نفهمی شریک زندگیتان تاسف بخورید. دانش بنا نیست شما را تبدیل به هیولاهایی پر از کلمات قلمبه سلمبه کند. به دانشتان فقط عمل کنید و از به کاربردن ادبیات روانشناسانه در منزلتان اکیدا بپرهیزید. به تجربه من درمانگر و مدرس مفاهیم روانشناسی عمقی گوش کنید: من کلمه ای از این حرفها را در خونه و زندگیم نمیارم و ترجیح میدهم مطبم از منزلم جدا بماند و البته من هم مثل خوانندگانم تقلا میکنم به دانش و مفاهیم بلند اسنان شناسی، عمل کنم تا اینکه حرافی کنم.

در همین رابطه به شما پیشنهاد میشود :

۲۳۰هزار تومان تخفیف پیشنهاد ویژه خرید بسته کامل تقدیم شده است

فصل چهارم ، قسمت چهارم
Hang the DJ
درباره اپلیکیشن مدرنى صحبت می‌کند که مردم را براى ازدواج با هم آشنا میکند؛
که کلى نکته داره :
هر دو نفر در ابتداى دیدار ، توسط سیستم باخبر میشوند چقدر زمان دارند با هم باشند؛ بعضیها ١٢ ساعت ، بعضى ٩ ماه و … رابطه شروع میشود و سیستم، اطلاعات بیشترى از روحیات فرد در پروفایلش ثبت میکند ، رابطه سر وقت مقررش تمام میشود و هر کسى نخود نخود!
گاهى اوقات با کسى هستى که همه چیش عالیه و تو متوجه میشوى فقط یک هفته وقت دارى با این آدم باشى و سعى میکنى بهترین خاطرات را با او خلق کنى تا شاید سیستم او را براى تطبیق نهایى در نظر بگیرد.
سیستم به تدریج متناسب ترین فرد را بعد از روابط متعدد براى اعضا پیدا میکند و فرد از این سیستم خارج میشود✌️
او در این مدت شادی و رنج فراوان را در طول سفر زندگیش تحربه کرده تا بتواند انتخاب کند یا شود.
نکته ١: وقتى با کسى هستى، هرگز معلوم نیست بهترین انتخابت باشد، تو بهترین خودت را رو کن، الان معلوم نیست زن و بچه و شوهر و …همینطورى بمانند، نقد لذت بساز و لذت ببر و به فکر بهتر شدن هم باش ولى لذت بردنت را عقب نینداز.
نکته ٢: ما در روابط با افراد مختلف یا در طول یک رابطه ، تجربیات متعدد داریم ولى لزوما همه “خرد تجربه” را نمیگیریم، این عالم از آن سیستم دقیق تر است؛ روان ما جایى باید لایروبى شود.

خانومم کتاب را که تمام کرد این صفحه را نشونم داد (ورق بزنید) و گفت شبیه بحث آنیما و آنیموسه؛
از اون کتابها که شروعش کرده‌ام و سیر نمی‌شوم از طعمش و دیده‌ام بزرگان درباره‌اش جلسه دارند این روزها