کتاب بیزرمن هر آدم باهوشى را به حیرت وا می‌دارد، بخصوص وقتى پاى رفتارها و تصمیمات اقتصادى انسان پیش می‌آید.

وقتى اسم دکتر على سرزعیم، اقتصاددان خوش‌قلم ایران، به عنوان مترجم نسخه ٢٠١٣ دیده می‌شود و نظارت استاد مصطفى ملکیان بر ویراستارى ترجمه نیز به مزایاى کتاب افزوده شود، ارزشمندى این کتاب در زبان فارسى دوچندان می‌گردد.

کتاب را انتشارات کرگدن منتشر کرده است و از طریق فروشگاه اینترنتى شهرکتاب قابل تهیه است؛

این کتاب را سال‌ها پیش به توصیه استاد گرانقدرم جناب دکتر عیسایى (دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف) در درس تصمیم‌گیرى مدیران خواندم (نشر آریاناقلم)

خرسندیم که از دو ماه قبل مردى پاکدست و باهوش چون على سرزعیم در معاونت اقتصادى وزارت کار منصوب شده است، امید دارم در حجم عظیم مسائل این حوزه، او بتواند تفکرات جالب خویش را در خدمت جامعه بکار گیرد.
دکتر سرزعیم دکتراى خویش را در اقتصاد در ایتالیا اخذ کرده است و در کانال “دوستدار سقراط” قلمى خواندنى دارد.

✔️وقتى همسرت می‌گوید سرم درد می‌کند، اینکه بهش مُسکِن پیشنهاد بدى، بدک نیست؛ ولى نکنه متوجه نشده باشى که او احتمالا سرش نیست که درد می‌کند، شاید او حرف “نگفته” دارد. اگر الان نشنوى، بعدا می‌شود “خیلى” حرف نگفته؛
یهویى میشه بیمارى لاعلاج، یهویى میشه خیانت، طلاق… .
✔️پدرى که تمرکزش روى اعتیاد فرزندش است و نه رابطه افتضاحش با آن فرزند و نه فضاى سرد آن خانواده، نهایتا علت اعتیاد پسرش را وفور مواد مخدر و موادفروش سر پارک معرفى می‌کند و به همین دلیل است که مشکل سومصرف آن پسر حالا حالا ها حل نخواهد شد.
✔️یک درمانگر به تدریج مهارت پیدا می‌کند در شنیدن بخش‌هاى تاریک و ساکت روان مراجعش؛پ
✔️یک مدیر سازمان، نیاز دارد یاد بگیرد بخش‌هاى نادیدنى و ناگفتنى سازمانش را سریعا ببیند و بشنود و درک کند تا جلوى فاجعه ریزش آتى نیروهاى زبده را بگیرد که بسیار هم کار سختی هست؛
✔️یک درس داشتیم تو روانکاوى سازمانى به اسم:
Observing organization
استاد گرانقدر روز اول به ما ۴-۵ نفر فرمود برید تو یک محیط مثل آیکیا یا استارباکس یا … بنشینید و یاد بگیرید نظاره‌گر اون محیط باشید، مثلا ببینید لبخند اون صندوق‌دار واقعیه یا پروتکل استارباکسه و چیزى جز یک نقاب نیست، حس‌هاى خودتان را همزمان ببینید؛ درس جالبى بود که یادمون داد هر سازمانى، هر جامعه‌اى لایه‌هاى مختلفى دارد که باید دیده بشود، انکارش موجب فاجعه‌اى غیرقابل‌جبران در آینده می‌شود.
من این روزها به اعتراضات، برخورد رسانه‌هاى کشورم، رسانه‌ها و تریبون‌هاى خارج از ایران دقت می‌کنم، به پاسخ‌هاى مسوولین امر دقت می‌کنم.
من بعضى اوقات از شباهتِ “ندیدن‌هاى” بعضى از مدیران با “ندیدن‌هاى” مدیران قبل از بهمن ۵٧ حیرت می‌کنم.
بعضى از مدیران پهلوى به جاى دقت به شعارهاى مردم در تظاهرات عید فطر ۵٧، به BBC گلایه می‌کردند که مردم را تحریک می‌کند؛
دقت که می‌کنم می‌بینم صدا و سیماى ما به جاى دقت در خواسته‌هاى معترضین، با استفاده از واژگان فتنه‌گر و اغتشاش‌گر و فریب‌خورده ناخودآگاه دست به انکار این حقیقت می‌زند که شاید بخشى از مردم ما حرف‌هایى دارند که شنیده نمی‌شود که مبدل به فریاد، کناره‌گیرى و حتى طلاق از نظام و خشونت شده،
اگر این صداها تحلیل نشود یا فقط از بعد امنیتى بررسى شود و نه ابعاد جامعه‌شناختى و روانشناسى توده و … احتمال دارد جامعه دچار شکاف عمیق‌ترى بشود؛
این آرزوى دشمنان ایران است.

پیشنهاد: هر معترضى فتنه‌گر نیست، ترببون نداشتن موجب می‌شود معترض احساس کند انکار می‌شود و این حس به نفع کشور نیست.
#دکترشیرى

اگر به سلیقه فیلمى من اعتماد دارید، دوباره توصیه اش میکنم ببینید؛
کلا فیلم ماجراى هفت تا دوست دور یک میز شام ایتالیاییه ؛ قرار میگذارند یک بازى تفریحى کنند :
موبایلهاشون را بگذارند وسط ؛ پیامکها براى همه خونده بشه ، تماسها رو اسپیکر پاسخ داده بشه!
🤓ظرف ٩٠ دقیقه تکان نتوانستم بخورم جلوى فیلم
بحث سایه شخصیت را با این فیلم خوب تر میفهمید