استاد خیلی خوب و مفید بود برای من داستان من بود اون خانمی که در جایگاه دوم قرار داشت سه سال پیش مردی درخواست ازدواجی کرد و قرار گذاشتیم که بعد از جدایی و ازدواج دخترش با هم ازدواج. کنیم بایددانشگاهش تمام میشد پس از اتمام دانشگاه این خانم سه یا چهار سال پیش عقد کرده ولی پدرش میگوید نمیدانم کی ازدواج میکند چندین بار از او فاصله گرفتم و به شهر دیگری رفتم باز هم به دنبالم امد البته سعی میکنم از او دور شوم به شهر دیگری نقل مکان کردم خانه خودم هستم و کار میکنم باز هم اصرار به ادامه رابطه دارد و مشخص نمیکند کی من دختری هستم که در نبود پدر ۲۰ سال از مادر بیمارم مراقبت کردم خواهر و برادری دارم که سالهاست دارو استفاده میکندد همیشه نگران انها بودم و همراه خواهرم مسولیت و مشکلات مالی و مسکن و هزینه زندگی را کشیدیم انچه توانستم در تهیه مایحتاج انه کوشیدم ولی تاب تحمل بیحرمتی و بیماری انها دیگر نداشتم به ناچار از او واز شهرم کوچ کردم نمیدانم واقعا منظور او از این رابطه چیست حتی حاضر نمیشود اشیانه ا ی تهیه کند و مبگوید صبر کن میخرم کم کم میخرم نمیدانم ادعای عاشقی چگونه بدون اینکه هزینه کند درست است چگونه خودم را از وابستگی او رها کنم داستان ان دخترداستان زندگی من بود
فکر نکن که تنهایی و نیاز به ی مرد داری این حس باعث میشه نتونی با قدرت ازش فاصله بگیری ازش دور شو و با قدرت پای استاندارد های خودت وایستا ،اگر حقیقتا دوستت داشته باشه مطابق استانداردهای تو عمل می کنه
استاد خیلی خوب و مفید بود برای من داستان من بود اون خانمی که در جایگاه دوم قرار داشت سه سال پیش مردی درخواست ازدواجی کرد و قرار گذاشتیم که بعد از جدایی و ازدواج دخترش با هم ازدواج. کنیم بایددانشگاهش تمام میشد پس از اتمام دانشگاه این خانم سه یا چهار سال پیش عقد کرده ولی پدرش میگوید نمیدانم کی ازدواج میکند چندین بار از او فاصله گرفتم و به شهر دیگری رفتم باز هم به دنبالم امد البته سعی میکنم از او دور شوم به شهر دیگری نقل مکان کردم خانه خودم هستم و کار میکنم باز هم اصرار به ادامه رابطه دارد و مشخص نمیکند کی من دختری هستم که در نبود پدر ۲۰ سال از مادر بیمارم مراقبت کردم خواهر و برادری دارم که سالهاست دارو استفاده میکندد همیشه نگران انها بودم و همراه خواهرم مسولیت و مشکلات مالی و مسکن و هزینه زندگی را کشیدیم انچه توانستم در تهیه مایحتاج انه کوشیدم ولی تاب تحمل بیحرمتی و بیماری انها دیگر نداشتم به ناچار از او واز شهرم کوچ کردم نمیدانم واقعا منظور او از این رابطه چیست حتی حاضر نمیشود اشیانه ا ی تهیه کند و مبگوید صبر کن میخرم کم کم میخرم نمیدانم ادعای عاشقی چگونه بدون اینکه هزینه کند درست است چگونه خودم را از وابستگی او رها کنم داستان ان دخترداستان زندگی من بود
فکر نکن که تنهایی و نیاز به ی مرد داری این حس باعث میشه نتونی با قدرت ازش فاصله بگیری ازش دور شو و با قدرت پای استاندارد های خودت وایستا ،اگر حقیقتا دوستت داشته باشه مطابق استانداردهای تو عمل می کنه
سلام خدمت استاد عزیز دکتر شیری عالی بو وخیلی برام مفید بود ممنون ازشما وخدا رو شکر که عزیزانی مثل شما هستید توفیقات روز افزون
سلام استاد گرامی و دوست داشتنی
خیلی سپاس بخاطر این همه لطف و مهربونیتون و وقتی که میگذارید و نکات آموزنده تون.الهی که سلامت باشید و پایدار🌸🌸
استاد وقعا عالی بود مرسی که هستین😍
بسیار عالی