متن سوالات:
۱-آیا طلاق شکست است؟
۲-چطور اشتباهات بزرگ خود را ببخشیم وقتی مدام آنها را به یاد میآوریم؟
۳-با افرادی که به دلیل نرسیدن به هدفشون با تهمت سعی در به هم ریختن زندگی بقیه میکنند، چطور باید برخورد کرد؟
۴-وقتی بزرگترین شکست گویا خیانت دیدن است، آیا بزرگترین پیروزی میتواند بخشیدن او باشد؟
۵- با وجود گذشتن یک سال نمیتوانم او را فراموش کنم
۶- اگه فکر کنم که دیگه پیروز شدن از من گذشته، چه کنم؟
۷-چگونه خشمم از پدرم را که خیلی باعث آزار ما تا کنون شده، کم کنم؟
پاسخ آقای دکتر شیری
جهت دسترسی به درس معرفیشده، بر روی تصاویر زیر کلیک نمایید:
سلام وقتتون بخیر ممنون میشم منو راهنمایی کنید بنده نزدیک دو ساله ازدواج کردم ۲۲ سالمه و با شوهرم مشکل دارم ایشون خیلی دروغ میگه نه تنها به من کلا به همه و اینکه اصلاً روی حرفاشون قولاش نمیمونه وهمش پنهان کاری میکنه دو سه بار مورد دیدم ازش که خیانت کرده و هر سری ایشان انکار کرده فقط تو یه مورد قبول کرد که اونم خیلی با بهونه آوردن و پیچوندن و اینا توضیح نداد فقط به اشتباه کردم و فقط پیام بود و اینا ولی میدونم که خیلی بیشتر بوده خیلی رفیق بازه خیلی وقتا شده گفت من میرم بیرون مثلاً کار دارم یا به بهانه اینکه میخواد بالا ببره رفته پیش دوستش مونده من بعدا فهمیدم باز هم ایشان انکار کرد یکی دو سری هم که مورد خیانت تلفنی و اینا داشتم فهمیدم خانواده هم در جریان بوده و فهمیدند و کلی باهاش حرف زدم و دعواش کردم و بازیشون انکار کرد و حالا ابراز پشیمونی یکم و بعد از ی مدت باز هم یه سری رفتار مشکوک ازش دیدم و اصلا مسئولیت پذیر نیست ایشون و همیشه منو مقصر میدونه هیچ وقت کارهای اشتباهشو نمیپذیره و از زیرش در میره اعتمادم از بین رفته و شک دارم بهش و هر سری فکر می کنم که همش داره دروغ میگه وقتی خونه نباشم من رفیقاشم میاره خونه با اینکه میدونه من خیلی بدم میاد وقتی بحثمون میشه یا دعوام میشه خیلی عصبی میشه و خودزنی میکنه و خیلی داد میزنه تو رو خدا راهنماییم کنید خیلی دارم عذاب میکشم و همیشه سر خیلی چیزای کوچیک شده حتی همش دعوا میکنیم سر چیزای الکی بحثمون میشه دیگه عصبی شدم دیگه بهش اعتماد ندارم شاید اینجا های من بهش گیر میدم غر میزنم به خاطر یه سری کارای اشتباهش می خوام خودمو کنترل کنم و همش دعوا نکنیم دست خودم نیست هر روز داریم بحث میکنیم شرایط خیلی سختیه و من حاضرم هر کاری کنم و تغییر بدم میشه برای تو و درست کنم زندگیمو ولی شوهرم اصلا نمی پذیره اشتباهات شو نمیاد بریم مشاوره احترام از بین رفته تقریباً جلو یه سری افراد هم اگه مشکلی پیش بیاد دعوا میکنیم. دعوا میکنیم اصلا نمیاد حرف بزنیم مشکل و حل کنیم همش منو مقصر میدونه و اون لحظه که عصبانی هرکاری میکنه و بعدش چند ساعت بعد یه روز بعد همه چی یادش میره رو خیلی عادی رفتار میکنه و من از این شرایط عذاب میکشم و حالم بده توروخدا بگین من باید چیکار کنم تو زندگی آرامش می خوام من می خوام بتونم بهش اعتماد کنم می خوام بدونم کمکش کنم زندگیم رو درست کنم یه زندگی آروم داشته باشیم نمیخوام دعوا کنیم بحث کنیم خسته شدم از بحث هر روزه ببخشید پیام طولانی شد ممنون میشم جواب بدین
سرکار خانم رها گرامی
ممنون از حسن اعتماد شما
متاسفانه به علت حجم بالای لطف دانشجویان عزیزمان، امکان مشاوره از آقای دکتر شیری وجود ندارد.
در صورت تمایل میتوانید از سامانه پرسش ۲۴ که درمانگران مورد تایید آقای دکتر هستند استفاده کنید.
porsesh24.com