عناوین سوالات

  • چرا خانم‌ها بیشتر از آقایون بر روی رابطه تمرکز دارن؟
  • چه راهکارهایی برای این وجود داره که افراد بتونن جنبه‌های دیگر زندگیشون رو هم زندگی کنن؟
  • چه کار کنیم اظهارنظرهای دیگران اذیتمون نکنه؟
  • وقتی زیاد حساس هستیم، برای بهتر رابطه برقرار کردن چی کار کنیم حساسیتمون کمتر بشه؟
  • من رابطه‌ام تازه تموم شده و هیچ انگیزه‌ای ندارم، باید چی کار کنم؟
  • آقایی که تله رهاشدگی داره برای ازدواج مناسبه؟
  • وقتی دو طرف رابطه در شرایط بدی هستن و نمیتونن گفتگو هم داشته باشن، چه راهی پیشنهاد میشه؟

 

پاسخ صوتی دکتر شیری

4 پاسخ
  1. ندا محمدی
    ندا محمدی گفته:

    درود بر شما استاد گرانقدر و سپاس از تیم حرفه ای شما. ممنون که از حضور گرم شما و برکات آگاهی شما ما هم استفاده میبریم.گوش نیوش هاتون در بهترین زمان ممکن به دست ما میرسه…. دلتون گرم و تنتون سلامت.

    پاسخ
  2. Ayguon
    Ayguon گفته:

    سلام اقای دکتر ممنون ازاینکه به ماکمک میکنیدفقط اقای دکتر حالا فهمیدیم که چه رفتارهای اقایون بدشون میادش وما اونکاراراوزیادانجام دادیم الان تومرحله بدی هستیم چیکارباید کرد.

    پاسخ
  3. Sheida
    Sheida گفته:

    سلام دکتر راجع به پچه ننه بودن مردا وناز کزدن خرکی زنها بگید که تعریفش چیه و چقدرش جایزه اصن. ۲سال پیش با یه اقایی اشنا شدم که یکسال بعد به خواستگاری اومدن و من شب قبل خواشتگاری به علت بد دهنی ایشون به دیگران،گفتم که فعلا نیاین جلو به زمان بیشتری نیاز داریم(چون یکماه قبل قول داده بود دیگه این بد دهنی و نگاه از بالا رو در خودش از بین ببره)من ترسیده بودم که نکنه خیلی راحت قولشو همیشه فراموش کنه،و ایشون حرفهای منو به مادرش گفت و با اینحال اومدن منزلمون و خیلی بد گذشت همه چیز چون گارد داشتن و حرفهای توهین امیزی زدن(پذرشون فوت کرده و ایشون با مادرش دوتایی اومدن)و بعدش هم اقا به من زنگ زدن که اصن پذیرایو پوششتون در حد ما نبود وما جوابمون نه!مامانم گفته فقط اومده بودم که انتقام اون نه قبل خواستگاری به تو رو بگیرم!بعد یه مدت صحبت و رفتن پیش مشاو هر دومون نسبت به اشتباهمون اگاه شدیم اما دیگه مادر ایشون به هیچ عنوان حاضر به جلو اومدن و صحبت نشدن،من خواستم ایشون به خودش بیاد گفتمحالا که نظر مامانت اینه و تو تنهایی نمیتونی کاری انجام بدی و این استقلال رو در قانع کردن اون یا تصمیم گیری خودت نمیبینی دیگه ادامه نداری بهتره ادامه ندیم(انتظار برخورد دیگه ای داشتم)اما ایشون درجا گفت نمیتونم چاقو بذارم بیخ گلوش اق والدینم میکنه وگفتم من میخوام قوی تر باشی واسه همین اینو گفتم گفت راضی نمیشه حق با تو ه اتفاقا بعدم بلاکم کرد بدون هیچ توضیح و حرف دیگه و حتی تلاشی لطفا راهنمایی کنید

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *