دیانا! برخى مردم فکر میکنند خدا آنقدر عظیم است که نمیتواند خودش را درگیر جزئیات روزمره زندگى ما کند؛ برعکس؛ بزرگى او به دلیل توجهش به جزئیات زندگى ماست.
شانزدهم خرداد امسال، سه کتاب از دخترى بسیار احترام برانگیز هدیه گرفتم که چند روزى بیش نشده بود که افتخار معلمىاش را یافته بودم، پشت جلد، روى کاغذ برچسبى، با دست خطى زنانه، نوشته شده بود که هدیهاى به پاس جفت و جور شدن پاسخ چند سوال قدیمى سر کلاس سفر زندگى و جلسه نظریات اریک برن؛
کتاب سردار ازکان از نیویورک ما را به شهر افسوس نزدیک ازمیر میبرد، جایی که دو سال قبل معبد آرتمیس و زیارتگاه مریم عذرا را با هم دیدم؛ از قضا ایندو نام، نماد دو بخش ظاهرا متضاد شخصیت هر زن: توفندگى و عطوفت عمیق هستند که در این رمان کوتاه و خواندنى بدان پرداخته شده و خواندنش به من چسبید.
ممنونم از خانم فریبا میرمحمدصادقى و همه شما عزیزانى که به من کمک میکنید، زلالتر سفر زندگى را در کنارتان طى کنم.
#سفر_زندگى#سردار_اوزجان
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.