هرچند طلاق امری نا خوشایند است اما حتما در پاره ای از موارد بسیار کاری حکیمانه است تا دو نفر بتوانند رشد خود را فارغ از دیگری طی کنند.
گرفتاریهای پس از طلاق هم شامل مرد می شود هم شامل زن ؛ در این سلسله نوشتار ، به طور خاص به گرفتاریهای زنان آنهم دسته ای از ایشان که جوان هستند ، توجه بیشتری شده است.
مسائل و گرفتاریهای زنان جوان پس از متارکه را به سه دسته کلی تقسیم کردیم:
۱٫ گرفتاریهای زن با درون خودش
۲٫ درگیریهای زن درون خانواده اش پس از متارکه
۳٫ گرفتاریهای زن جوان متارکه کرده در جامعه ایرانی: ۳ دسته میکنیم: استرس های تا طلاق؛ خود طلاق؛ استرسهای پس از طلاق

توصیه های متخصصین به والدین دختر متارکه کرده
* به دخترتان کمک کنید که در طول افسردگی پس از طلاق، درسهای زندگی گذشته اش را به روشنی دریابد تا با آگاهی به خودسازی بپردازد.
* هرگز با دفاع بی منطق از دخترتان ، به او دلداری پوشالی ندهید.
* حتما به استقلال درونی دخترتان توجه کنید: قوانین زمان دختری او در خانه شما ، الان موثر نخواهد بود.اگر برایتان مقدور است در منزل خود استقلالی نسبی از جهت امکانات برای او فراهم کنید.
* خود را بیش از حد مقصر ندانید و خودتان را مسوول ناکامی زندگی دخترتان ندانید زیرا باعث میشوید که دخترتان سهم خطاهای خودش را نبیند.
* اگر شما نیز با دخالتهای سابق خود باعث طلاق دخترتان شده اید، شجاعانه از او عذرخواهی کبید تا بتواند به شمادوباره اعتماد کند.

والدین محترم ! اکیدا بقیه فرزندانتان و فامیل و آشنایان را از هرگونه دخالت ( دلداری ترحم ، غیرتی بازی و…) در زندگی دخترتان بر حذر بدارید . این دخالتها دخترتان را متلاشی میکند.
والدین عزیز ! دخترتان اجازه دارد که پس از بازسازی روح و روان خود و فراگیری درسهای شکست و افسردگی ، به جامعه برگردد و به اشتغال یا تحصیل یا رابطه عاطفی بپردازد.
اجازه دهید دخترتان کم کم روی پای خودش بایستد و تا زمان استقلال نسبی مالی از او حمایت کنید.

* مادران محترم ! گرچه لازم است که به دخترتان فضای گفتگو بدهید اما مراقب باشید که با دلسوزی خود ، سطل زباله احساسات منفی او نشوید
* والدین محترم ! نگران نباشید! اگر درست با دخترتان رفتار کنید نه تنها به دام نمیافتد بلکه به ازدواجی مناسب نیز پای خواهد گذاشت.

بیایید بررسی کنیم سیر استرسهای فزاینده ای را که یک زن تحمل میکند:

استرسهای زن تا طلاق
درگیریهای متعدد در زندگی با شوهرش ، لجبازی ، دعوا و مرافعه و چه بسا ضرب و شتم و نا امنی جانی : احتمالا اوائل از خجالت یا ترس ، چیزی از این مسائل را با خانواده خود در میان نمیگذارد (احساس تنهایی مخرب)
فشار به حدی میرسد که بزرگترها پادرمیانی میکنند(استرس بی آبرویی جلوی بزرگترها)
زن و شوهر در حضور بزرگترها تعهداتی میدهند و با امیدی نصفه و نیمه و با کلی اگر و اما دوباره از نو زندگی را شروع میکنند( استرس شروع دوباره )
پس از مدتی متاسفانه دوباره دعواها شروع میشود و این بار نا امیدی شدید بر زن حاکم میشود( دیگه درست بشو نیست!)
کم کم زمزمه های طلاق در ذهن زن آغاز میشود (ترس شدید از اینکه بازی تمام شد و تو باختی! )
بی اعتمادی شدید زن به تصمیم خود که” نکنه اشتباه کنم ؟ “نکنه من واقعا پر از عیب هستم ؟” و صدها نکنه و ابهام و تردید …
فاجعه مشکلات حقوقی طلاق شروع پروسه متارکه برای زن بسیار در ایران سخت است . متاسفانه به شهادت اکثر بانوان و بسیاری از حقوقدانان ، زن اگر هم محق باشد در احقاق حق خود با موانع زیادی روبروست که به پاره ای از آنها اشاره میکنم :

عدم آشنایی با ریزه نکات حقوقی : البته خوشبختانه مدتیست که دوایر راهنمایی و ارشاد در مجتمعات قضایی تاسیس شده که تا حدی به مراجعین در پیدا کردن مسیر راهنمایی میکنند ولی واقعا چه انتظاری داریم که با اینهمه مراجعین زیاد به دادگاههای خانواده ، چقدر میتوان از پرسنل قضایی انتظار داشت؟

محیط بسیار مخرب دادگاهها برای روح زن : هر کس که به هر علتی به مراکز قضایی مراجعه میکند به شدت دچار خستگی روح میشود زیرا تشزیفات اعصاب خوردکن اداری و امضا و شماره نامه و …از ده جا گرفتن و صف و نوبت و انتظار و بعضا مشاهده مستقیم دعواهای دیگران و شنیدن درددل جانسوز سایرین و متاسفانه ،بعضا حضور مخفی شکارچیان عفاف در حول و حوش زنانی که به دنبال پناهگاه به دستگاه قضایی پناه آورده اند ، همه و همه به شدت به روح زن آسیب جدی وارد میکند.

هزینه بالای وکالت و کلا طرح دعوا در دادگاه(وقتی و پولی): قطعا داشتن وکیل برای مساله طلاق بسیار توصیه میشود اما چند درصد زنان ما توان مالی برای داشتن وکیل زبردست را دارند؟

عدم درک بعضی از قضات محترم از عمق گرفتاری یک زن : هرچند که نباید از تحولات چشمگیر دستگاه قضایی در دوران اخیر ،چشم پوشید اما به واقع باز هم لازم میبینم که از نگاه بهداشت روان نیز به بعضی نکات اشاره کنم. ضمن احترام به همه قضات ومسولین حقوقی ، دست نیاز به سوی همه شما بزرگواران دراز میکنم تا واقعا کمکی به مردمی کنیم که یک پای در دادگاههای شما دارند و پای دیگر در مطبها و کلینیکهای ما. مثال تلخی را به عنوان دیباچه این بخش تقدیم میکنم:

* مشکلات جنسی در روابط زناشویی : خانم ۲۱ ساله ای با همسر۲۵ساله خود برای مشاوره مسائل و مشاجرات بین خود به مشاور مراجعه کردند و مشاور پس از ۵ جلسه دریافت که بیشتر ریشه گرفتاریهای این زوج در ناتوانی جنسی مرد قرار دارد . مشکل روان پزشکی مرد این بود که وی نسبت به همسر خود ، انگیزه لازم مسائل زناشویی را نداشت و فقط هم نسبت به همسر خود این مشکل را داشت . زن پس از ۲ سال تلاش برای بهبود این مشکل و مراجعه زوجین به پزشکان مختلف نهایتا دریافت که کاری از پیش نمیتواند ببرد و لذا تقاضای طلاق از شوهرش کرد ( چنانکه میدانید در شرع مقدس و مترقی اسلام ، مردی که ناتوانی وظایف جنسی داشته باشد ، کفایت زوجیت ندارد و مراحل طلاق برای او جاری میشود ) مشکل اینجاست که شوهر حاضر به قبول مشکل نبوده و طلاق نمیدهد و ماههاست که از خانه رفته است و عملا شکایت و دادخواست طلاق و … در روندی نفسگیر و طولانی افتاده است و گیریم که حتی دادگاه اگر به او دسترسی داشت ، اثبات ادعای زن بیچاره بسیار سخت است! ببینید به همین راحتی سالهای جوانی زن تلف میشود و او از لذت داشتن همسری سالم و فرزند محروم میگردد.
بسیاری از زنان از طرح اصل مشکل خود هم با پزشکان و هم با قضات میهراسند (نظیر اختلالات جنسی شوهر )

*مثال دیگر در مورد زنانی است که شوهرانی شکاک paranoid دارند. مردان پارانویید معمولا از نظر اجتماعی موقعیتی خوب دارند و چه بسا تحصیلات و شغل و درآمد خوبی نیز داشته باشند . پیش از ازدواج دختران بعید است که متوجه این اختلال شخصیت خطرناک بشوند (متاسفانه معمولا ما دوران آشنایی پیش از ازدواج (نامزدی) را به تنها کاری که نمیپردازیم ، مسائل مهم اخلاقی و شخصیتی نامزدمان است! نه میبینیم چگونه عصبانی میشود؟ چگونه نسبت به بقیه واکنش نشان میدهد؟) پس از ازدواج وقتی زن با پدیده بدبینی شوهر مواجه میشود ابتدا به خود میگوید که باید از شوهرم اطاعت کنم و به ویژه بعضی افراد شکاک با ظرافت تمام از توجیهات دینی برای سیطره خود بر جان و روح زن و فرزندان سوء استفاده میکنند ( در حالیکه در سیره نورانی پیامبر اسلام و ائمه اطهار هرگز چنین برخوردهایی را با زن نمیبینیم) زن بیچاره از پرداختن به کوچکترین نیازهای طبیعی خود (مثلا تلفنی حال خانواده اش را پرسیدن) محروم میشود و کم کم مرد شکاک با تهمتهای خانمانسوز خود روح زن را به لجن افترا میکشاند.شاید برایتان جالب باشد که بدانید کمتر کسی حتی خانواده خود دختر ، نمیتوانند باور کنند که دخترشان را دست هیولایی داده اند که ظاهری بسیار مطلوب در اجتماع دارد. حال به آگاهیتان می افزایم که پارانویا (بدبینی) درمان دارویی ندارد و بسیار سخت به روانکاوی و سایر درمانهای روانپزشکی پاسخ میدهد. شما ایا با چنین همسری ادامه میدهید؟ منهای تعدادی از قضات آشنا به این نکات ریز روانشناسی ، سایرین ، به شکایات زنان این مردان در دادگاهها توجهی شایسته نمینهند و پرونده را به مسیر پر پیچ و خم اداری میسپارند و فراموش میکنند که زندگی با آدم پارانویید چقدر خطرناک و مخرب است.
معمولا زنان با گذشتن از حقوق خود طلاق را بدست می آورند و چه بسا هزینه های بیشتر نیز میدهند که بچه را نیز با خود داشته باشند.
گفتیم که زن متارکه میکند و حال باید به خانه پدری برگردد( اگر چنین جایی داشته باشد وگرنه مستقیما به وانفسای جامعه وارد میشود) مسائل خانه پدری را نیز در جلسه قبل گفتیم . همینجا لازم است از پدران و مادران فهمیده و خردمی یاد کنم که پس از شکست ظاهری دخترشان با چه صبر و عطوفتی به فرزندان خود امیدی دوباره برای شروع دوباره میدهند. اما نوعا اتفاقات از همین نوعیست که خدمتتان ارائه میشود.
زن جوان باید باری خود کاری بکند و اول از همه به فکر استقلال مالی میباشد تا از زیر دین خانواده تا حدی خارج شود.

منابع این بحث:
۱٫ jung,aspects of masculine- edition 2003 /Routledge publisher
۲٫ انسان در جستجوی هویت خویش – کارل یونگ –ترجمه محمود بهفروزی –انتشارات گلبان
۳٫ انسان و سمبولهایش –ماری لوییز فون فرانس

 

👈 جهت دسترسی به آموزش غیرحضوری «پس از جدایی عاطفی و طلاق» با تدریس دکتر شیری، تصویر زیر را کلیک نمایید:

 

5 پاسخ
  1. راضیه
    راضیه گفته:

    با سلام
    اصلااااا نمیتونید فکر کنید چقدر از خوندن این مقاله خوشحالم. من دقیقا در جریان همین پروسه ها بودم و دو سال تمام جون کندم تا تونستم از همسرم که پارانویید بودن جدا بشم. حرف در این خصوص خیلللی زیاد دارم ولی همینقدر بگم که واقعا شرایط, برای خانم های جوانی که جدا میشن تو جامعه ما سخت و وحشتناکه. خانواده من بنزه رو حمایت کردن با وجود اینکه موافق طلاق نبودن اما با حمایت مالیشون کمکم کردن تا حدودی روی پای خودم بمونم و مستقل باشم اما باز محدودیت های خاص یک خانواده ایرانی رو برای دخترشون دارن اجرا میکنن و اصلا درک نمیکنن که من همون دختری که سالها پیش تو خونه بودم نیستم و شرایطم فرق کرده البته میدونم این محدودیت ها همش از ترس حرف (بی ارزش) مردم و فامیله که واسه خودم بد نشه ولی واقعا آزار, دهندست. ای کاش مفصل میشد تو اینستا و کانال تلگرامتون در این خصوص صحبت کنید و مطلب بگذارید. مجدد ممنونم از مطلب بسیار زیبایی که گذاشتین وقتی میخوندم حس میکردم یه نفر, داره از اعماق قلب و روح من و از, زبون من این حرفها رو میزنه. انگار پا به پای من اون مسیر رو اومده و همه اون سختیها رو چشیده. ممنونم دکتر عزیز که هستین. پاینده و پیروز, باشید.

    پاسخ
  2. راضیه
    راضیه گفته:

    با سلام و سپاس
    ممکنه درباره این موضوع که بعضی از, خانم ها خواستگاراشون آقایونی هستن که از, لحاظ سنی کوچکتر از, خودشون هستن هم مطلب بذارید. مخصوصا که الان خیلی هم زیاد شده آیا اساسا میشه یه نسخه واحد داد برای این موضوع؟

    پاسخ
  3. Sam.kmt
    Sam.kmt گفته:

    سلام اقای دکتر ممنون از مطالب پرمحتوا ، زیبا و اموزنده تون
    من خودم ۷ سال طول کشید تا جدا شم، همسرم مردی مطیع و حرف شنوی مادرش بود، ک خیلی ازار دهنده بود…همسرم بارها گفته بود من خانممو دوست دارم و نمیخوام ازش جدا شم ولی مادرش با داد و هوار میگفت غلط میکنی دوسش داری و باید طلاقش بدی…در نهایت بعد از این همه درگیریها جدا شدیم، بعد ۸-۹ ماه ک جدا شدیم، دوباره ازم خواستگاری کرده، اونم پنهانی و دور از چشم مادرش….
    اگه ممکنه ی توضیحات و درسی در این مورد داشته باشید ک چقد میشه ب این ادمها فرصت دوباره داد…
    و دختری ۱۴ساله دارم ک با پدرش میمونه و کلا بر علیه من شوروندنش ک حتی ب تلفن من جواب نمیده چ برسه ب دیدن
    اینارو چجوری هضم کنیم؟
    ممنون از زحمات تیم توانگری🙏🏻🌸

    پاسخ
    • سولماز بنی فضل
      سولماز بنی فضل گفته:

      به شما پیشنهاد میشود از سایت پرسش ۲۴ که درمانگران مورد تایید آقای دکتر هستند استفاد کنید.
      porsesh24.com

      پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *