پوستر فیلم عملیات نهایی operation finale
فیلم عملیات نهایی operation finale -2018 را دیشب دیدم. از اون فیلم دیدنهای از سر خستگی ذهنی که فقط میخواهی کمی ذهنت باز بشود و مدل من فیلم دیدن است که اونقدری جون بگیرم که بعدش کتاب بخوانم.
-داستان فیلم درباره پروژه سازمان جاسوسی اسرائیل ، موساد برای ربودن آدولف آیشمن از آرژانتین جهت احضار به دادگاهی در اورشلیم بود. پرونده ای که اخیرا موساد صد مدرک مرتبطش را منتشر کرد و هنوز بخشهایی از آن مخفی مانده است.
برنده سابق جایزه اسکار Ben Kingsley
-بازی فوق العاده بن کینگزلی اسکار برده ، طبیعتا وزن خوبی به فیلم میدهد ولی بقیه داستان بر میگردد به تطهیر یک تیم جاسوسی و نمایش میزان پایبندی ایشان به اخلاق و قانون حتی در هنگام انجام چنین پروژه ای حساس.
ویکتور استروفسکی ، جاسوس مستعفی موساد در کتاب فوق العاده راه نیرنگ که نوعی افشاگری نسبت به پروتکلهای جاسوسی اسرائیل است ، بارها اشاره میکند که چگونه تیمهای موساد سعی میکردند که نخست وزیر را به شکلی قانونی دور بزنند که نیتها یخویش را اعمال کنند و این نشان میدهد که همیشه سرویسهای امنیتی ، مدلها و تفسیرهای خود را از مسائل ، فارغ از تفسیر حاکمیت ممکن است پیش ببرند.
- اکثریت افراد این تیم به نوعی انتخاب شده بودند که مستقیم یا غیر مستقیم در جنگ جهانی دوم و هولوکاست ، نزدیکانشان را از دست داده باشند .
- اسرائیل در سال ۱۹۶۱ ( تقریبا ۱۵ سال پس از پایان جنگ جهانی) با فهمیدن اینکه احتمالا آدلوف آیشمن ، مدیر پروژه آدم سوزی نازیها در یک مزرعه در آرژانتین زندگی میکند ، تصمیم میگیرد که عملیاتی را برای ربودن او تنظیم کند و لذا به بهانه تبریک صد و پنجاهمین سال استقلال آرژانتین ، تیم عملیاتی خود را برای این ماموریت به بوینس آیرس میفرستد ( بسیار شبیه همین تیم ۱۵ نفره امنیتی های سعودی برای قتل روزنامه نگار سعودی در ترکیه خاشقچی) ؛ جاییکه حیاط خلوت بسیاری از نازیهای فراری از آلمان شده بود و شما میتوانید در فیلم به راحتی درک کنید که ماجرای آشویتس به راحتی قابل تکرار است.
- نکته جالب درباره لو رفتن جای آیشمن این بود که یک افسر نازی فراری به بوینس آیرس این همکاری را کرد و نشان میدهد که حتی در قلب سیستمهای تمامیت خواه نظامی نیز کسانی هستند که قدرت فکر کردن ، یک رنگ نشدن دارند و این یک ارزش است برای انتخاب کردن.
هانا آرنت
۱۹۰۶ هانوفر آلمان- ۱۹۷۵ نیویورک
- اما نکته جالب بعد از تماشای این فیلم این بود که شروع کردم درباره ماجرای فیلم تحقیق کنم و طبیعی بود که به زنی چون هانا آرنِت برسم، تنها فیلسوف زن یهودی آلمانی تبعیدی مهاجر زنده مانده از هولوکاست که به عنوان روزنامه نگار نیویورکر ، ۵ گزارش درباره دادگاه آیشمن نوشته است .
- کتاب ” آیشمن در اورشلیم” حاصل آن پنج مقاله است که به شکل حیرت آوری در ایران ترجمه نشده است هنوز !!! علی بزرگیان در این شماره مجله اندیشه پویا درباره این کتاب چنین مینویسد :
جنجالی ترین کتاب آرنت. با عنوان فرعی «گزارشی درباره ابتذال». مجموعه گزارش هایی که آرنت از دادگاه آدولف آیشمن در نیویورکر می نوشت. او معتقد بود نظام قضایی، نتوانسته درک مناسبی از ماهیت جنایت در دولت توتالیتر داشته باشد. به باور آرنت جنایت های توتالیتر (این جا نازی ها) اعمال منفرد و مجزای ملتی نیستند بلکه گواه فروپاشی تام و تمام همه معیارهای رفتار در جهان مدرن غربی هستند. به باور آرنت مسئله، گناه آیشمن و بی گناهی یهودیان نبود. ابتذال آیشمن در نظر آرنت این بود که برای تفکر مستقل و انتقادی ناتوان بود، و همین ابتذال بود که بسیاری را به سکوت در برابر نازیسم کشاند.
– هانا میکوشد در گزارشش از آیشمن به ما بفهماند که او نابغه ای که فکر میکردیم هست ، نبوده است و بیشتر یک شیطان درجه دو بوده که علیرغم استفاده از کلمات پرطمطراق فلسفه کانت و …تقریبا فاقد هیچ تفکری بوده است و فقط تفکر پیشوا را میتوانسته بلغور کند! این تصویر ، انتقاد بسیاری را علیه آرنت برانگیخت ولی دیدگاه او مدافعین زیادی نیز دارد. آرنت میگوید ما نمیخواهیم باور کنیم که آنهمه جنایت محصول آدمی معمولی بوده است زیرا دردش را برایمان عمیق تر میکند.
اروین اوربی در مقاله ای تحت عنوان ” ” میکوشد به ما نشان دهد تلاش هانا آرنت را :
آرنت در بخش پنجم از مقالۀ آیشمن، به مورد گروهبان آنتون اشمیت پرداخت که یکی از معدود آلمانیهایی بود که به یهودیان کمک کرد. آرنت مینویسد، داستان اشمیت نشاندهندۀ این است که تمامیتخواهی، درنهایت، به توفیق دست نمییابد:
«در معدود دقایقی که صحبت از کمکهای یک گروهبان آلمانی بود، سکوتی بر سراسر دادگاه حاکم شد؛ گویی حاضرین به ناگهان تصمیم گرفتند که دو دقیقه به افتخار مردی که نامش آنتون اشمیت بود سکوت کنند. و در آن دو دقیقه، که مثل انفجاری از نور بود در میان ظلمات نفوذناپذیر و فهمناشدنی، اندیشهای بهروشنی و بهطرزی بیچونوچرا و انکارناپذیر، خود را نمایان کرد: چه اندازه همهچیز امروز در این دادگاه، در اسرائیل، در آلمان و در سراسر اروپا و شاید در تمامی کشورهای جهان متفاوت میبود اگر که میشد فقط یک داستانِ دیگر از این دست تعریف کرد!»
- ۱۴ اکتبر (۲۲ مهر) سالگرد تولد این زن عجیب است و من قطعا شما را دعوت میکنم که کار خوب تیم ترجمان را درباره او فرصتی اگر کردید بخوانید و لذت ببرید.( ترجمان ) اگر علاقه بیشتری داشتید ، مجموعه کارهای سایت انسان شناسی و فرهنگ را نیز از دست ندهید.
- امروز در دنیایی به سر میبریم که اسرائیل که هویتش را از سرگردانی قومش و مهاجرین یهودی سرگردان اروپا گرفته است ، خودش میلیونها فلسطینی را آواره کرده است و سوابق آدم کشی و شکنجه سیستمیکش کمتر از نازیها نیست. تلخ تر اینکه بسیاری از کشورهایی که اسرائیل را به شدت زیر سوال میبرند در نسبت با مردمان خویش ، رفتار خطرناکی دارند. این نشان میدهد که علیرغم رشد بزرگ علم در این قرن ، هنوز دنیا بسیار مستعد خشونت های ایدئولوژیک میباشد.
- این زن در دوران دانشجویی عاشق استاد متاهلش ، مارتین هایدگر مشهور میشود و نامه نگاریهای این دو هنوز در پرده ای از ابهام قرار دارد ولی به هر صورت از درد این عشق ، هجرتی را آغاز میکند به هایدلبرگ تا فوق لیسانس خود را با کارل یاسپرس ، فیلسوف مقابل هایدگر بگذراند .
استادجان عالی👌🏼👌🏼یاد نقل قول استاد رضایی افتادم:شیطان یک ادم درست در جای غلطه
قطعا ادم ها همه در جاهای غلطشون میتونن شیطان باشن و در جای درست …