عاطفه‌ ام گم شده!

وقتى درست وسط یک رابطه عاطفى قرار گرفته‌ایم، اغلب حواسمان نیست داریم چه کار می‌کنیم و ممکن است چه زخم‌هایی به روان و حس دوست داشتنمان بخورد. در یک چنین رابطه‌ای حواس‌جمع‌ها کمتر در معرض آسیب‌های روحى قرار می‌گیرند. رابطه عاطفى یک روى دیگر سکه هم دارد که باید مراقبش بود.

۱.چرا زخم می‌خوریم؟
به رسمیت نشناختن مرزها :بعضى وقت‌ها دو طرف نمی‌دانند به کدام مرزها و ارزش‌های همدیگر نباید نزدیک شوند. آن‌ها بدون اینکه بدانند و احیاناً بخواهند به هم ضربه می‌زنند و می‌روند دنبال کار خودشان اما گاهى هم هست که دو طرف دقیقاً می‌دانند در چه کارهایى نباید دخالت کنند. می‌دانند مرزهاى ممنوعه کدامند اما بی‌خیال این حرف‌ها می‌شوند و از هر مرز و حریمى می‌گذرند و این دفعه خودخواسته به طرف مقابلشان ضربه می‌زنند.

۲. به رسمیت نشناختن اولویت‌ها :
اولویت‌های آدم‌ها با هم فرق کند. وقتى هم که دو طرف برایشان مهم نباشد که اولویت طرف مقابل چه چیزهایى است، راحت ترا ز آنچه فکرش را بکنید اولویت‌های هم را درو می‌کنند. وقتى الآن اولویت یک آدمى درس خواندن است و نمی‌تواند به جاى آماده شدن براى کنکور فوق‌لیسانس برود مهمانى، اصرار طرف مقابل و به‌ویژه تنها مهمانى رفتن او از سر قهر،او را دچار سرخوردگى می‌کند.

۳. ندانستن زمان مناسب تغییر :
یک رابطه معمولاً سه فاز دارد؛ آشنایى، نامزدى و ازدواج. در دو فاز اول درنگ بیش از حد و احتمالاً عمدى یکى از طرفین باعث می‌شود طرف مقابل در شرایط نامشخصى قرار بگیرد. دو طرف در دوران آشنایى باید بعد از مدتى یا جدا شوند یا وارد دوران نامزدى شوند و نامزدى هم باید تا وقتى که دیر نشده به ازدواج منتهى شود دخترها در این مورد دچار آسیب بیشتر و زخم‌های عمیق‌تری می‌شوند چون پسرها هزینه اجتماعى کمترى می‌دهند؛ مثلاً دختر وقتى بعد از سه سال نامزدى در ۲۷ سالگى از پسرى جدا شود، فرصت‌های کمترى براى انتخاب شدن دارد؛ در حالى که پسر ۲۷ ساله با تجربه مشابه ، همچنان قدرت انتخاب بالایى دارد.

 

چه نکنیم؟
✔️ نقطه ‌ضعف‌های طرف را فهرست کردن : آدم ‌ها توى رابطه عاطفى- حتى وقتى در حال تمام شدن است- نقاط مثبتى از یکدیگر در خاطر دارند و اشتباه بزرگى است که همه این تصاویر را تباه کنیم. هر آدمى حتى در زمان جدایى هم یک بهشت کوچولو از رابطه‌ای که با طرف مقابل داشته براى خودش نگه می‌دارد. خراب کردن این بهشت یکى از آن کارهایى است که در زمان جدایى باعث زخم عاطفى می‌شود. وقتى وسط آن‌همه مشکل پاى نقطه‌ضعف‌های طرف مقابل را که هیچ ربطى به دلیل جدایى ندارد می‌کشیم وسط، یعنى برو و با زخم‌های عاطفی‌ای که برایت درست کردم خوش باش !

این مطلب را هم بخوانید
راههای ورود به مثلث قربانی (کارپمن) در روابط شخصی

✔️بی‌ارزش کردن لطف ‌ها : بی‌ارزش کردن کارهاى خوبی که در زمان خوشى بین دو طرف رد و بدل شده هم یکى از کارهایى است که در زمان جدایى می‌تواند شما را به خطر بیندازد؛ مثلاً کادوى روز تولد او را به مسخره بگیریم. شکستن آن تصویر زیبا نتیجه‌ای ندارد جز ایجاد زخم عاطفى در روح کسى که چنین تصویرى براى خودش دارد.

✔️اسرار یکدیگر را فاش کردن : عصبانیت، مجوزى براى بی‌اخلاقی نیست .اسرارى که در نتیجه اعتماد بین دو طرف فاش شده بودند، تحت هیچ شرایطى نباید فاش شوند. اسرارى که روزى در شرایط گل و بلبل همین‌جوری بازگو شده بودند و وقتى از آن‌ها براى دل سوزاندن استفاده می‌شود، موجب جراحت روانى می‌شود. زخم‌های عاطفی‌ای که در اثر این رازگشایی‌ها به وجود می‌آیند، معمولاً باعث بی‌اعتمادی آدم زخم‌خورده به همه موجودات زنده دنیا می‌شوند.

چه بکنیم؟
✔️ زخم را بشناسیم : انکار مشکلى که پیش آمده فقط باعث می‌شود دوباره و ده‌باره آن تجربه را تکرار کنیم. اما شناختن زخم و اشتباهى که باعث به وجود آمدن آن شده، به رشد آدم و التیام درد کمک می‌کند.

✔️ واقع‌بین باشیم : واقع‌بین بودن و یادآورى اشتباهاتى که کرده‌ایم لااقل این مزیت را دارد که یادمان می‌آید ما هم فرشته نبوده‌ایم و الآن هم به یک فرشته بی‌گناه ظلم نشده.این‌طوری بهتر می‌شود تبعات زخم را از بین برد.

✔️ رصد نکنیم : رصد کردن کسى که رفته، خودمان را دچار فرسودگى می‌کند. ردیابی طرف مقابل در شبکه‌های اجتماعى و جاهاى دیگر و موشکافى درباره اینکه الآن در چه حال است ما را از واقعیت دور می‌کند. از دوستان مشترک و واسطه‌ها به‌نوعی کسب خبر کردن تنها موجب می‌شود به هم بریزید.

✔️جایگزین نکنیم : تا وقتى که زخم‌های روحمان از رابطه قبلى هنوز تازه است، کار خطرناکى است که رابطه جدیدى را تجربه کنیم. سؤال این است که کى می‌توانیم به پیشنهادهاى بعدى ازدواج پاسخ مثبت بدهیم؟ از وقتى که یادآورى خاطرات قبلى موجب دردهاى شدید نشود.
#دکترشیری

 

در همین رابطه
👈درس ساختن رابطه عاطفی بدون شکست

 

 

 

13 پاسخ
  1. مریم نیازی
    مریم نیازی گفته:

    ‌سلام دکتر جان روز بخیر
    من زمانی که با دوست پسرم قهر میکنم و ارتباطم تموم میشه
    با یک پیج و اکانت فیک باهاش چت می کنم و اذیتش میکنم و سعی میکنم که تحریکش کنم و اون مجددا بهدسمت من بر گرده و هرربار هم این برگشت صورت می گیره و حتی یک بار با دوستش چت کردم و خیلی هم با هم اوکی شدیم ولی در تهش اعتراف کردم (اشتباه بزرگ) که ایشون هم به اطلاع اون فرد رسوند
    به نظرم یک بیمار روانی دارم و یک جای زندگیم میلنگه که با تخریب سفی در بازگردانی دارم و اثبات خوب بودن خودم دارم

    پاسخ
  2. Raha
    Raha گفته:

    چقدر قشنگ بود مطلبتون ممنون . ای کاش این مطالب زیبا رو زودتر میدیدم تا انقدر اشتباه نمیکردم تو زندگیم.

    پاسخ
  3. زاهده
    زاهده گفته:

    سلام آقای دکتر
    از مطالب مفید و آموزندتون بسیار سپاسگزارم،من هم زخم خورده ی ناآگاهی خویشم

    پاسخ
  4. نگار
    نگار گفته:

    سلام دکتر. همسرم تو دوران عقد بهم خیانت کرد.به واسطه ی همکاراش که یا مجرد بودن یا بی قید با دخترا ارتباط تلفنی از نوع سکس تلفنی درارتیاط بود.یه جورایی انگار دلش میخواست پیشه اوناحرفی براگفتن داشته باشه که متاسفانه یا خوشبختانه من متوجه میشم بار اولی که متوجه شدم ناخاسته کاربه خانواده ها کشید که قول داد ادامه نده و اما نشد یعنی نتونست ومن بعد دوسال اشنایی و عقد ازش جداشدم‌.الان هی احساس میکنم نکنه من اشتباه میکردم ونباید محل نمیذاشتم.کم کم خودش درست میشد.دلم خیلی داغونه.۲۷سالمه و کاملن ناامید.

    پاسخ
    • لیلا
      لیلا گفته:

      شک نکن. اون در طول زندگی مشترک هم بهت خیانت میکرد. ترک عادت موجب مرض است. تجربه این رو بارها و بارها نشون داده.

      پاسخ
  5. Mah 🌺
    Mah 🌺 گفته:

    دکتر عزیزم سلام
    واقعا ممنون از اینکه هستید و به ما با گفته های علمی کمک میکنید
    من و‌خیلی ها شرایط‌خرید پکیج های خوبتونو نداریم ولی خودم‌ب شخصه اینستا و تلگرام پست ها و متن ها پرسشو پاسخ ها را میخونم و گوش میدم ، و خیلی کمکم کرده و به دیگران پیشهناد کردم
    نگران بودین ک گوش میدیم مطالب میخویم چون کامنت ها کمتر هست و …. میخواستم‌بگم من خودم یکی ااز ادم‌ هایی هستم‌ک استفاده میکنم‌ولی از کامنت گذاشتن برام سخته .
    بازم مرسی ک‌هستین و به بهتر شدن ما‌کمک‌میکنین
    عاشقتونم استاد کاش اینجا هم‌جایی داشتین که حضوری وقت درمان‌بزارین.

    پاسخ
  6. Soheila
    Soheila گفته:

    سلام آقای دکتر من با کمک درساتون و خوندن کتاب خیلی الان اعتماد با نفسم بیشتر شده و توانایی های خودم رو بهتر میبینم و میشناسم . پارسال به مدت ۹ماه از همسرم جدا شدم طلاق نه که شاید بتونم تو خلوتمون به اشتباهاتمون پی ببریم ایشون منو فردی پایینتر از خودش میدونه و همیشه منو کوچیک کرد و انتقاد که اگه به نفر دو از پست کوه میاورد آدم میکرد 😔 در صورتیکه من تو غربت نون آور خونه هیتم بچه هام تو مقطع خوبی از دانشگاه هستن و ایشون تنها کارش مصرف مواد و قمار کردنه و چت کردن با خانمای دیگه ست . نمیدونم باید چی کار کنم و چه قدمی بردارم. ولی خدا دو شکر دیگه تو تله بی ارزشی نمیرم. وفهمیدم که تمام انتقادات بی پایه ایشون به خاطر حرمت نفس پایین خودشونه

    پاسخ
  7. داریوش
    داریوش گفته:

    سلام آقای دکتر
    بعد از جدایی از همسرم با خانومی آشنا شدم که الان مدت ۵ سال میشه. قرار بود بعد از ارزیابی همدیگه اگه به نتیجه رسیدیم ازدواج کنیم. متاسفانه بعد از ۲ سال من دچار مشکلات مالی شدم و جریان ازدواج به تعویق افتاد. البته امسال تا حدودی شرایط مالی بهتر شده و تصمیم گرفتیم امسال ازدواج کنیم ولی یک دفعه طرف مقابلم بدون هیچ گونه توضیح منطقی از ازدواج منصرف شد. در طول این مدت اتفاق افتاده بود که سر مسائلی با هم به مشکل برخورده بودیم و هر دفعه موضوع رو حل میکردیم. من از روز اول حساسیت و مرزهای قرمزم رو بهش گفته بودم یکی از مرزهای من ارتباطات خارج از عرف با دیگران بوده منظورم با مردهای دیگر مثل چت کردن و یا گفتگوهای تلفنی غیر ضروری. پنهان‌کاری هم یکی از مرزهای من بوده که شدیدا مخالف بودم و هستم. ولی متاسفانه هر دو مورد گاها از طرف مقابلم نادیده گرفته میشه و هر گاه بهش میگم چرا اینکار رو کردی به اصطلاح میزنه جاده خاکی و میگه “تو شوهر من نیستی و من هیچ تعهدی نسبت به تو ندارم و هر کاری دلم میخواد می‌کنم و مشکل از تو هست که شکاکی. من که سکس نداشتم با این افراد پس ایرادها به خود تو برمیگرده”. مشکل من اینه تو این مدت ۵ سال طرف مقابلم بخشی از وجودم شده و با وجود مشکلاتی که داشتیم بسیار دوستش دارم و نگران از آینده. خیلی وقتها به این نتیجه میرسم عمر این رابطه تموم شده ولی قدرت و توانایی اقدام و جدایی رو ندارم. دچار سردرگمی بزرگی شدم. نمیدونم چیکار کنم.

    پاسخ
  8. Saqar
    Saqar گفته:

    سلام آقای دکتر ،من مشکلات خیلی زیادی دارن که مطالب شما خیلی به دردم خورده،حداقل باعث شده حالم واسه مدت کوتاهی خوب بشه و ازخودکشی برگردم ،ممنونم ازتون

    پاسخ
  9. Razieh.sh
    Razieh.sh گفته:

    سلام اقای دکتر شیری.وقتتون بخیر
    من جزو اون دسته ادمهایی هستم که به خاطر شرایط مالی نمیتونم از بسته های غیر حضوریتون استفاده کنم .
    من۲۵ سالمه و سه سال هست که عضو خانه توانگری هستم .درگیری ذهنی که سالها داشتم با گوش دادن گوش نیوش هاتون و مقاله هایی که میگذاشتین. تونستم حلش کنم.(رابینهود نباشید!!!)
    و الان هم نامزدی کرده ام .و باز هم از مقاله هاتون برای داشتن یه رابطه بهتر استفاده میکنم .
    میخواستم ازتون تشکر کنم و بگم ممنونم که به فکر هموطناتون هستیم .
    و اینکه بدون هزینه داریم از مطالبتون استفاده میکنیم لطفا حلال کنید .
    من تا میتونم وقتی میبینم دوستام مشکلی دارند یا دنبال یه مشاوره یا کمک هستن خانه توانگری رو بهشون معرفی میکنم .

    و در اخر باز هم ازتون تشکر میکنم .از خدا میخوام سالیان سال سالم و تندرست باشین .

    خانه توانگری همیشه پابر جا باشه.

    پاسخ
  10. Aden
    Aden گفته:

    من توی یک رابطه عاطفی بودم و به این نتیجه رسیده بودم که رابطه رشدی نداره ولی چون دوستشون داشتم منتظر یه فرصت یا یه قدرت بودم که تموم کنم تا روز تولدم ایشون بهم غیر مستقیم گفتن که رابطه امون پیشرفت نداره و من تمام کردم خیلی مودبانه، و وقتی بعد دوهفته ازشون امانتی رو که پیششون داشتم پیگیر شدم جواب منو ندادن و به واسطه برام فرستادن، من خیلی ناراحت شدم چون بنظرم حداقل باید جواب میدادن و موضوع رو که دقیقا روز تولدم این رفتارو کردن و بعدش جواب مسیج منو ندادن مطرح کردم، کلا پایین اوردمش و بعدش انگار به گوشش رسیده بود مسیج عذرخواهی داد که من جواب ندادم.
    سوالم اینه رفتار من اشتباه بود چون میدونم بهش زخم زدم ولی دوست داشتم متوجه بشه کارش زشت بوده و از نقطه ضعفش که مقبولیش تو جمع بود استفاده کردم

    پاسخ
  11. باران
    باران گفته:

    سلام آقای دکتر. ممنون از مطالب کاربردی و خوبتون. الان دقیقا در گزینه سه که گفتین ندانستن زمان مناسب تغییر گیر کردم. خواستگار اکثر اولویت های منو داره و فقط مشکل مالی داره که اونم از نظر من با تلاش بیشتر و کمک کردن دو خانواده در اول راه قابل حل شدن هستش، ولی منو تو حالت نا مشخص رها کرده نمیدونم چه عکس العملی نشون بدم. سه ماه از آشناییمون میگذره زود هست برای تصمیم گیری میدونم ولی تو این مدت دوبار بیشتر نرفتیم بیرون میگه تا نتونم حل کنم مشکل مالیم رو نمیتونم به چیزای دیگه فکر کنم. میپرسم چقدر زمان میخواید برای حل این مشکل میگه نمیدونم. معلق منو گذاشته

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *