چشم روشنى بابا! اینکه دلم میخواهد رنج شکست را نکشى راست است ولى توهمى بیش نیست!
بیشتر دلم میخواهد بعد از شکستهاى در پیشت، جرأت کنى و درسهاى شکستهایت را یاد بگیرى و برخیزى،
حتی با اندکی امید، اما برخیزی …
میگویند آدمها در ٢۵ سالگى میمیرند و در ٧۵ سالگى خاکشان میکنند.
میوهی زندگیام!
هنوز هزاران آغوش و بوسهی نگرفته در مقابلت هست و کافیست در شکستهایت، خودت به خودت کارت قرمز ندهی در زندگى!
نه اینکه انگیزهی الکى به خودت بدهی و همچنان بد زندگى کنی؛ نه ابدا !باید درست هم انتخاب کنى،
پاى تعهداتت بایستی، بازخورد بگیرى از عملکردت. این تنها راهی است که به عقلم میرسد، و راه مطمئنی است
بابا علیرضا
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.