آیا به عنوان مردى نسبتا سنتى با کارکردن خانم موافقم؟
من با رشد هر انسانى و هر کارى که به رشد و موثربودن انسان مرتبط باشد موافقم. زن و مرد هم نداره، چه کار دائم چه پاره وقت چه خانه دارى
اما حواسم هست که سرمایه دارى جدید خیلى اوقات که از حق کار زن دفاع میکند، تا جایى دفاع میکند که نیروى کار دقیق تر و کم توقع تر و کم خطا تریه با دستمزد کمتر از مرده؛
اگر بنا باشد صداى اون زن در وضع قوانین هم شنیده بشه، یا زن اعلام کند شایستگى، ملاک پرداخت حقوق بشه نه جنسیت و … عملا میبینى حمایتهاى رده بالا قطع میشود.
ما بین این تفریط و افراط گیر کرده ایم؛
اما من جرات دارم که بگویم وقتى عده اى از مردان جامعه ما، پرداختن به حقوق یک زن را امرى ” زنانه ” میدانند نه ” انسانى”عملا اینقدر زن فرسوده میشود که ناى حرف زدنش نماند.
کمک کنیم زنان میهنمان پیشرفت کنند، شاغل، خانه دار؛ هر دو باید احساس کنند موثرند؛
زنان شایسته زیادى میشناسم در دهه چهارم زندگیشان که ” خسته اند ” از کار و کار و رشد موقعیت و … آیا باید کمتر کار کنند و کمى به خود برسند؟ شاید بله، چطور؟
اگر مرخصى بگیرد که متاسفانه همکارش بلافاصله متهمش کند به کم کارى و زیرآبش را بزند چه فایده؟ اینجاست که میگویم همه باید کمک کنیم که زن اگر کمتر کار کرد دچار ناامنیهاى مختلف مالى و موقعیتى نشود
اگر در جایی از کرهی زمین دیدی زنی از فرط جنگجویی و کار وزحمت، «فرسوده» یا «مثل مردها» شده است، بگرد و ببین که در آن حوالی یا «مرد» کم است یا «نامرد» زیاد!
به خانمى که خسته است میگویم زندگى مسابقه نیست، به خودت مجوز بده با غیر از کارکردن هم از وجودت لذت ببرى؛
به آقا میگم جلوى نامردها را بگیر
مخلص
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.